کتاب شازده احتجاب اثر هوشنگ گلشیری

دوشنبه 17 بهمن 1401 کتاب

معرفی کتاب شازده احتجاب

نام کتاب: شازده احتجاب

موضوع: داستان‌های فارسی قرن 14

نویسنده: هوشنگ گلشیری

ناشر: انتشارات نیلوفر

تعداد صفحات: 120

 

معرفی کتاب شازده احتجاب

شازده احتجاب بدون ‌شک معروف‌ترین اثر هوشنگ گلشیری است که از زمان انتشار تا به امروز همیشه مورد توجه علاقمندان به داستان فارسی بوده.گلشیری که خود زاده اصفهان بود، کارش را با گردآوری فولکلور منطقه اصفهان شروع کرد، به شعر و نقدنویسی مشغول شد و بعد با گروهی از اهالی ادبیات حلقه ادبی «جُنگ اصفهان» را راه اندازی کرد.

اولین مجموعه داستان او به اسم مثل همیشه در سال 1347 به چاپ رسید و کمی بعد شازده احتجاب را منتشر کرد که باعث شهرت او شد. بهمن فرمان آرا نیز چند سال بعد فیلمی از روی این کتاب ساخت.داستان اصلی شازده احتجاب زوال و نابودی اشرافیت قاجار است که از زبان آخرین بازمانده آن، نقل می‌شود. خاطرات شازده در فضایی بین واقعیت و خیال می‌‌گذرد و گلشیری آن را با تکنیک جریان سیال ذهن نوشته.

معرفی کتاب شازده احتجاب

معرفی کتاب شازده احتجاب

بخش هایی از کتاب شازده احتجاب

«خندید. با انگشتش زد به کاسه بلور. صدای شکننده بلور در متن آن همه تیک‌و‌تاک مثل جرعه‌‌یی آب بود، آبی سرد. باز زد. صدا بلندتر بود. عقربه‌ها می‌لغزیدند، کند و مطمئن. سینه‌خیز می‌رفتند تا به آن همه شماره نزدیک شوند و فراش‌ها، یا سربازها، و یا رقاصه‌ها بیایند بیرون. و تیک و تاکشان باز آن صدای شکننده را بلعید. و فخرالنساء باز زد، با همان انگشت بلند و سفیدش. صدای بلور در میان آن همه صدا غلت خورد، دوید و اوج گرفت، پخش شد و تمام صداها را دربر گرفت. و بعد تنها صدای بلور بود که فرو می‌ریخت، که در تداوم نامنظم و سمج آن همه تیک و تاک تکه‌تکه می‌شد. قمه‌ها و کلاه‌خودها روی میز بود.

فیلم شازده احتجاب

فیلم شازده احتجاب

قلمدان‌های صدفی هم بود. کلاه‌خود جد کبیر را برداشت، گفت: «بیا جلو ببینم، شازده.» گفتم: «خواهش می‌کنم، دست بردار. روز دوم نشده شروع کرده‌ای؟» کلاه‌ خود را گذاشت روی سر من. تا روی چشم‌هایم را پوشاند. فخرالنساء خم شده بود. عینک روی چشمش بود، از پائین نگاهم می‌کرد. گفت: «اصلا به تو یکی نمی‌آید، شازده. نکند قمرالدوله با باغبان‌باشی … هان؟ آخر حتی یک ذره از آن جبروت اجدادی در تو نیست.»

گفتم: «بس نیست، فخرالنساء؟» کلاه خود را برداشت و گذاشت روی میز. قفسه‌ها پر بود از خرده‌ریز. با دستمال به آنها زد. خاک که بلند شد عقب کشید، گفت: «این نوکر و کلفت‌ها مگر مرده بودند؟» گفتم: «من دستور داده بودم که هیچ‌کس…» کلید پهلوی من بود. انگشت زیر چانه‌ من گذاشت، سرم را بلند کرد. انگشتش سرد بود، مثل تنش که آن‌همه سرد و سفید بود، کشیده بود و بی‌خون.»

خلاصه کتاب شازده احتجاب

شازده احتجاب از بازماندگان خاندان قجری است که به سل مبتلا شده است،مراد پیشکار سابق وی است که معمولا خبر مرگ دوستان و بستگان شازده را برای وی می آورد.شبی شازده مراد را می بیند که از کوچه می آید گمان می کند این بار مراد خبر مرگ خود شازده را خواهد داد به همین خاطر شازده تمام خاطرات خانوادگی اش را در ذهن خود مرور می کند ،از بلاهایی که خودش بر سر همسرش فخر النسا آورده و از جنایتهایی که اجدادش بر مردم کرده اند.

شازده احتجاب همواره همسر خود را مورد آزاز و اذیت قرار می داده و پس از مرگ همسرش نیز همیشه این تصور را داشته که فخری مستخدمش همان فخرالنسا همسرش است. سر انجام بعد از اینکه شب به پایان می رسد مراد به شازده می رسد و خبر مرگ شازده را به وی می دهد.

شخصیت های فیلم شازده احتجاب

شخصیت های فیلم شازده احتجاب

معرفی نویسنده کتاب شازده احتجاب

هوشنگ گلشیری (1316-1379) یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان معاصر ایران است. گلشیری آموزگاری در مدارس روستاها، تدریس در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران (به دعوت بهرام بیضایی)، روزنامه نگاری و برگزاری جلسات داستانخوانی در ایران و اروپا را در کارنامه خود دارد. او موفق به دریافت جایزه صلح اریش ماریا مارک، جایزه لیلیان هلمن و دشیل همت شد.

هوشنگ گلشیری

هوشنگ گلشیری

درباره کتاب شازده احتجاب

درباره رمان شازده احتجاب از زمان اولین چاپش تاکنون نقدهای بسیاری نوشته شده، از صالح حسینی تا قاسم هاشمی‌نژاد. اما در پرونده وینش جواد اسحاقیان، محقق و منتقد ادبی، نگاه دوباره‌ای به این اثر انداخته و آن را به عنوان یک رمان مدرن مورد ارزیابی قرار داده.

کتاب موش‌ها و آدم‌ها اثر جان استاین بک

کتاب سمفونی مردگان اثر عباس معروفی

×

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتخاب استان برای وضعیت آب‌و‌هوا