بیوگرافی هوشنگ گلشیری

دوشنبه 17 بهمن 1401 بیوگرافی

چکیده ای از بیوگرافی هوشنگ گلشیری

متولد : ۲۵ اسفند ۱۳۱۶

زادگاه : اصفهان

درگذشت : ۱۶ خرداد ۱۳۷۹ (۶۲ سال)

پیشه : نویسنده، روزنامه‌نگار

ملیت : ایرانی

همسر : فرزانه طاهری

هوشنگ گلشیری کیست ؟

هوشنگ گلشیری زاده‌ی ۲۵ اسفند ۱۳۱۶ و درگذشته‌ی ۱۶ خرداد ۱۳۷۹ در تهران است وی نویسنده ‌ی معاصر ایرانی و سردبیر مجلهٔ کارنامه بود. مورّخان ادبی وی را از تأثیرگذارترین داستان‌نویسان معاصر زبان فارسی دانسته‌اند.

هوشنگ گلشیری اهل کجا است ؟

او متولد شهر تهران است.

هوشنگ گلشیری متولد چه سالی است ؟

هوشنگ گلشیری زاده‌ی ۲۵ اسفند ۱۳۱۶ است.

بیوگرافی هوشنگ گلشیری

هوشنگ گلشیری در ۲۵ اسفند ۱۳۱۶ در شهر اصفهان چشم به جهان گشود. در سال 1321 به دلیل شغل پدرش به همراه خانواده به آبادان مهاجرت کردند و این شهر در شکل‌گیری شخصیت او در آینده نقش بسزایی ایفا کرد. دوران تحصیل او در آبادان گذشت و در سال 1334 به اصفهان بازگشت. در سال ۱۳۳۸ وارد رشته ادبیات فارسی در دانشگاه اصفهان شد. آشنایی با انجمن ادبی صائب در شهر اصفهان او را بیش‌ازپیش به ادبیات علاقه‌مند کرد

همین امر باعث شد به جمع‌آوری ادبیات عامیانه شهر اصفهان و مناطق اطراف آن بپردازد. شرکت در جلسات انجمن صائب زمینه‌ساز آشنایی با برخی اهل‌قلم آن روز اصفهان شد که در نشست‌های ادبی دیگر تداوم یافت. آشنایی با برخی فعالان سیاسی در این جلسات او را وارد عرصه فعالیت سیاسی کرد که به دستگیری‌اش در اواخر سال ۱۳۴۰ انجامید.

بیوگرافی هوشنگ گلشیری

بیوگرافی هوشنگ گلشیری

همسر هوشنگ گلشیری

هوشنگ گلشیری و همسرش، فرزانه طاهری، در سال 1356 به واسطه محافل ادبی با یکدیگر آشنا شدند و یک سال پس از پیروزی انقلاب، در سال 1358 با یکدیگر ازدواج کردند. حاصل این ازدواج دو فرزند به نام‌های غزل و باربد گلشیری است. فرزانه طاهری دانش آموخته مترجمی است و آثار بسیاری را از انگلیسی به فارسی ترجمه کرده است. پس از مرگ هوشنگ گلشیری در سال 1379 به علت بیماری مننژیت، فرزانه طاهری بنیاد ادبی گلشیری را تاسیس کرد و تاکنون مدیریت آن را بر عهده دارد. برادر و برادرزاده‌های هوشنگ گلشیری نیز از فعالان عرصه ادبیات هستند. احمد گلشیری برادر وی، مترجم و سیاوش و سیامک گلشیری برادرزاده‌های او نویسنده و منتقد هستند.

همسر هوشنگ گلشیری

همسر هوشنگ گلشیری

آثار هوشنگ گلشیری

برخی از نویسندگان کتاب‌های داستان کوتاه هوشنگ گلشیری نظیر دست تاریک دست روشن و پنج گنج را دوست دارند اما خود او کتاب شازده احتجاب را بیش از بقیه آثارش دوست داشت. این کتاب در سال 1348 منتشر شد و در آن روایتی از فروپاشی نظام سلطنتی ارائه می‌شد. شخصیت اول داستان با مرور خاطرات خود، درباره استبداد و ظلم خود و اعضای خانواده‌اش سخن می‌گفت.

از این نویسنده داستان‌های بلندی نظیر حدیث ماهیگیر و دیو و شاه سیاه پوشان نیز بر جای مانده است. داستان شاه سیاه پوشان تا حدی وضعیت ایران معاصر را از دید نویسنده روایت می‌کند و آن‌گونه که از خود متن پیداست داستان در سال 61 اتفاق می‌افتد.آخرین رمان چاپ شده هوشنگ گلشیری نیز جن نامه نام دارد که در سال 1376 توسط نشر باران و در کشور سوئد منتشر شده است.

درگذشت هوشنگ گلشیری

این نویسنده نهایتا در 16 خرداد سال 1379 و در سن 62 سالگی بر اثر ابتلا به بیماری مننژیت در بیمارستان ایرانمهر تهران درگذشت. پس از فوت این داستان‌‌نویس بنیاد هوشنگ گلشیری به منظور حمایت از فعالیت‌های ادبی او و ادامه دادن راهش تشکیل شد. بنیاد فوق جایزه‌ای به نام جایزه هوشنگ گلشیری را برای اهدا به آثار ادبی برجسته در نظر گرفته است. جایزه فوق به صورت سالیانه و در زمینه ادبیات داستانی به آثار منتخب اهدا می‌شود

درگذشت هوشنگ گلشیری

درگذشت هوشنگ گلشیری

بخش هایی از کتاب های هوشنگ گلشیری

انتخاب هرچه بی‌دلیل‌تر باشد بهتر است. کسی که برای کشتن یک آدم دنبال بهانه می‌گردد هم قاتل است و هم دروغگو، تازه دروغگویی که می‌خواهد سر خودش کلاه بگذارد. اگر خواستی بکشی دلیل نمی‌خواهد. باید سر طرف، سینه طرف را هدف بگیری و ماشه را بچکانی، همین…

(شازده احتجاب)

آدم گاهی دلش می‌خواهد بنشیند و با یکی در مورد کتابی که خوانده است حرف بزند، درست انگار دارد دوره‌اش می‌کند. اما کو تا یکی این‌طور و آن همه اخت پیدا شود؟ خواهید گفت پیدا می‌شوند. بله، می‌دانم. من هم داشتم، یکی دوتا. آن‌قدر با هم اخت بودیم که اگر یکی نمی‌آمد، سروقت به پاتوقمان نمی‌رسید، دلشوره می‌گرفتیم. بعدش، خوب، معلوم است، یکی زن می‌گیرد، یکی سفر می‌رود، یکی می‌رود مذهبی می‌شود، یکی هم غیبش می‌زند، خودکشی می‌کند. دست آخر وقتی خوب زیر و بالای ‌کار را ببینی، متوجه می‌شوی که آدم‌ها، بیشترشان، نمی‌توانند تا آخر خط تاب بیاورند.

(بره گمشده راعی)

صندلی‌ها می‌گویند از سنگینی یا سبکی می‌فهمند که هرکس چقدر تاریک است. گفته‌اند وقتی آمد و نشست تلخ بود. تلخی را از صدای فنرها فهمیده بود. ما تلخ نمی‌شویم. تلخی آدم را ما از دستی که بر دسته صندلی می‌گذارد می‌فهمیم و با تلخی‌های گذشته که هست که پاسخ می‌دهیم و تلخ‌ترش می‌کنیم. او چنان پر بود که تلخی‌های کهنه را پس می‌زد، مثل ابر که می‌گویند پر است از آب، سرریز می‌شود. کبریت که کشید، دریچه شعله روشن شد.

(خانه روشنان، از مجموعه نیمه تاریک ماه)

 

 

بیوگرافی جان استاین بک

عباس معروفی

بیوگرافی عباس معروفی

×

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتخاب استان برای وضعیت آب‌و‌هوا