معرفی کتاب جنایت و مکافات اثر فئودور داستایوفسکی

شنبه 3 دی 1401 کتاب
معرفی کتاب جنایت و مکافات

معرفی کتاب جنایت و مکافات

نام کتاب :کتاب جنایت و مکافات

نویسنده : فئودور داستایوفسکی

سال انتشار : ۱۳۹۶

 

خلاصه کتاب جنایت و مکافات

شخصیت اصلی این کتاب، رادیون رومانویچ راسکلنیکف، جوانی ۲۳ ساله است که فکری باز و کنجکاو دارد. جوانی خوش‌چهره که فقر و بی‌پولی او را در هم کوبیده و باعث شده با مردم و زندگی اطرافش بیگانه باشد. راسکلنیکف افکاری آشفته دارد و مدام به موضوعات مختلف فکر می‌کند و تراوشات ذهنی‌اش بسیار زیاد است. حتی می‌توان گفت او به نوعی یک فیلسوف است و تصویری که از خود دارد تصویر یک مرد شفگت‌انگیز و پرقدرت است.

در ابتدای کتاب می‌بینیم او هنگام راه رفتن همیشه زیر لب چیزی زمزمه می‌کند و یا حتی با صدای بلند با خود صحبت می‌کند، انگار که یک درگیری جدی در ذهنش جریان دارد. راسکلنیکف از این این دنیا و ناعدالتی آن به تنگ آمده است. مخصوصا هنگامی که نامه‌ای از طرف مادرش دریافت می‌کند از این موضوع که یک فرد ثروتمند – به نام لوژین – به آن‌ها و مخصوصا خواهرش «نظر لطف» دارد خشمگین می‌شود.

خلاصه کتاب جنایت و مکافات

خلاصه کتاب جنایت و مکافات

معرفی نویسنده فئودور میخائیلوویچ داستایوفسکی

فئودور میخائیلوویچ داستایوفسکی رمان‌نویس، داستان‌نویس، مقاله‌نویس و روزنامه‌نگار روسی بود. معمولاً او را یکی از بهترین رمان‌نویسانی می‌دانند که تاکنون زندگی کرده است. در زمان خود به دلیل فعالیت روزنامه‌نگاری‌اش نیز شهرت داشت.

زندگی فئودور میخائیلوویچ داستایوفسکی مانند رمان‌های بزرگی که نوشت، تاریک و دراماتیک بود. او در سال ۱۸۲۱ در مسکو به دنیا آمد، پسر یک جراح ارتش سابق بود که وحشی‌گری‌اش در مستی باعث شد مردم با ریختن ودکا در گلویش او را خفه کنند.

معرفی نویسنده فئودور میخائیلوویچ داستایوفسکی

معرفی نویسنده فئودور میخائیلوویچ داستایوفسکی

درباره کتاب جنایت و مکافات

نوشتن از جنایت و مکافات شاید کار بیهوده‌ای باشد. هر فرد کتاب‌خوانی می‌داند که این کتاب یک شاهکار است و هر کسی که آن را خوانده باشد فلسفه عمیق آن را تایید می‌کند. کتابی که از خودش فراتر رفته و در بسیاری از رمان‌ها و کتاب‌های دیگر نیز به آن استناد و ارجاع داده می‌شود. بعید است در جایی از جنایت صحبت شود و نام این کتاب ندرخشد.

درباره کتاب جنایت و مکافات

درباره کتاب جنایت و مکافات

برخی از جملات کتاب جنایت و مکافات

  1. واجب است که هر انسانی لااقل کسی را داشته باشد که برای او دلسوزی کند! (جنایت و مکافات – صفحه ۴۰)
  2. تقریبا هر جنایت‌کاری، در حین جنایت دستخوش نوعی ضعف اراده و فکر می‌گردد. یعنی درست هنگامی که بیش از هر چیز احتیاج بع تعقل و احتیاط است، اراده و فکر روشن جای خود را به‌نوعی سبکسری عجیب بچگانه‌ای می‌دهد. (جنایت و مکافات – صفحه ۱۱۶)
  3. من وقتی مردم دروغ می‌گویند دوست دارم! دروغ تنها مزیت انسان است بر سایر موجودات! با دروغ به‌راستی می‌رسی! من از آن جهت انسانم که دروغ می‌گویم. هرگز به حقیقتی نرسیدند بی‌آنکه چهارده بار یا شاید صد و چهارده بار دروغ بگویند و این در نوع خود قابل احترام است. (جنایت و مکافات – صفحه ۲۹۹)
  4. آن کسی که وجدان دارد اگر به‌اشتباه خود پی برد، رنج می‌کشد. این خود بیش از اعمال شاقه برایش مجازات است. (جنایت و مکافات – صفحه ۳۸۷)
  5. زیرک‌ترین اشخاص را باید سر آسانترین چیزها گیر انداخت. (جنایت و مکافات – صفحه ۳۹۵)

 

برخی از جملات کتاب جنایت و مکافات

برخی از جملات کتاب جنایت و مکافات

معرفی شخصیت های کتاب جنایت و مکافات

  • رادیون رومانویچ راسکولنیکف (رودیا):  قهرمان داستان که برای آزمودن فرضیات خود دربارهٔ وجدان و طبیعت انسان مرتکب قتل می‌شود.
  • آلیونا ایوانونا: پیرزن نزول‌خوار که با خواهرش زندگی می‌کند و راسکولنیکف سعی می‌کند که او را شپش بی‌فایده در اجتماع بداند چون می‌خواهد شبیه ناپلئون فکر کند اما نمی‌تواند خود را با این نظریه سازگار کند.
  • مارمالادوف: کارمند سابق که تمام پول خانوادهٔ فقیرش را خرج مشروب کرده‌است و هنگامی که در اثر تصادف کشته می‌شود، راسکولنیکف از خانواده‌اش حمایت می‌کند.
  • کاترینا ایوانونا:  زنی تحصیل‌کرده و از خانواده‌ای اصیل است که بعد از مرگ شوهر اولش با مارمالادوف ازدواج می‌کند. او از بیماری سل رنج می‌برد و شب و روز برای نجات خانواده از فقر تلاش می‌کند.
  • سوفیا سمیونویچ (سونیا):  دختر مارمالادوف که برای رفاه خانواده‌اش خودفروشی می‌کند. راسکولنیکف معصومیت و پاکی او را درمی‌یابد و به اصرار او به قتل اعتراف می‌کند و سونیا او را در دوران محکومیت حمایت می‌کند و با عشق او راسکولنیکف دوباره زنده می‌شود.
  • پولخریا: مادر راسکولنیکف، زنی با اعتقادات مذهبی زیاد که حاضر است برای موفقیت پسرش هر کاری انجام دهد و تمام امیدهای خود را در راسکولنیکف می‌بیند. او در دوران محکومیت راسکولنیکف از دنیا می‌رود.
  • دونیا: خواهر راسکولنیکف، دختری فداکار که قصد دارد برای رفاه خانواده و مخصوصاً برادرش با مردی ثروتمند و مغرور ازدواج کند. سویدریگایلف چند بار سعی در فریب او دارد، اما موفق نمی‌شود. پس از رفتن راسکولنیکف به سیبری او با رازومیخین ازدواج می‌کند.
  • سویدریگایلف: مردی شهوت‌پرست و مرموز که گاهی دست بخشنده‌ای دارد و سرپرستی یتیمان کاترینا را برعهده می‌گیرد. او اتفاقی اعتراف راسکولنیکف نزد سونیا به قتل را می‌شنود و سعی می‌کند از این موضوع برای به دست آوردن دونیا بهره ببرد.
  • پتر پتروویچ لوژین: وکیل دادگستری و کارمند دولت که قصد ازدواج با دونیا را دارد، اما راسکولنیکف از شخصیت او متنفر است و او در دیدار خود با خانواده این را نشان می‌دهد. او برای انتقام سونیا را متهم به دزدی پول‌هایش می‌کند.
  • رازومیخین: دوست و هم‌دانشگاهی راسکولنیکف که فردی نجیب، باهوش و دوست‌داشتنی است. او در دوران بیماری راسکولنیکف از او حمایت و پرستاری می‌کند و بعداً با دونیا ازدواج می‌کند.
  • لیزاوتا ایوانونا: لیزاوتا، خواهر پیرزن نزول‌خوار که همواره آرام است. او دوست صمیمی سونیاست و تصادفاً هنگام قتل پیرزن کشته می‌شود.
  • پاروفیری پترویچ: پاروفیری، سربازپرس قتل که با بسیاری از نظریات جدید جرم‌شناسی آشناست. او روش‌های متعدد روان‌شناسی را برای به دام انداختن راسکولنیکف به کار می‌برد تا او را وادار به اعتراف کند.
کتاب رومئو و ژولیت

معرفی کتاب رومئو و ژولیت اثر ویلیام شکسپیر

کتاب جای خالی سلوچ 

معرفی کتاب جای خالی سلوچ اثر محمود دولت آبادی

×

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتخاب استان برای وضعیت آب‌و‌هوا