حکایت درباره سگی تشنه در بیابان

شنبه 23 مهر 1401 شعر

حکایت درباره سگی تشنه در بیابان از باب دوم کتاب بوستان است ، در این شعر سعدی از عاقبت نیکی به حیوانات سخن گفته است.

یکی در بیابان سگی تشنه یافت/برون از رمق در حیاتش نیافت

کله دلو کرد آن پسندیده کیش/چو حبل اندر آن بست دستار خویش

به خدمت میان بست و بازو گشاد/سگ ناتوان را دمی آب داد

خبر داد پیغمبر از حال مرد/که داور گناهان از او عفو کرد

الا گر جفاکاری اندیشه کن/وفا پیش گیر و کرم پیشه کن

کسی با سگی نیکویی گم نکرد/کجا گم شود خیر با نیکمرد؟

کرم کن چنان که‌ت برآید ز دست/جهانبان در خیر بر کس نبست

به قنطار زر بخش کردن ز گنج/نباشد چو قیراطی از دسترنج

برد هر کسی بار در خورد زور/گران است پای ملخ پیش مور

حکایت در معنی رحمت بر ضعیفان و اندیشه در عاقبت

گفتار اندر گردش روزگار

×

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتخاب استان برای وضعیت آب‌و‌هوا