سر آغاز باب نهم بوستان

سه‌شنبه 23 اسفند 1401 شعر

سر آغاز باب نهم بوستان سعدی

بیا ای که عمرت به هفتاد رفت/مگر خفته بودی که بر باد رفت؟

همه برگ بودن همی ساختی/به تدبیر رفتن نپرداختی

قیامت که بازار مینو نهند/منازل به اعمال نیکو دهند

بضاعت به چندان که آری بری/وگر مفلسی شرمساری بری

که بازار چندان که آکنده‌تر/تهیدست را دل پراکنده‌تر

ز پنجه درم پنج اگر کم شود/دلت ریش سرپنجهٔ غم شود

چو پنجاه سالت برون شد ز دست/غنیمت شمر پنج روزی که هست

اگر مرده مسکین زبان داشتی/به فریاد و زاری فغان داشتی

که ای زنده چون هست امکان گفت/لب از ذکر چون مرده بر هم مخفت

چو ما را به غفلت بشد روزگار/تو باری دمی چند فرصت شمار

حکایت کهنسالی آمد به نزد طبیب

حکایت پیرمرد و تحسر او بر روزگار جوانی

×

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتخاب استان برای وضعیت آب‌و‌هوا