حکایت مرا در نظامیه ادرار بود از باب هفتم در عالم تربیت بوستان، کتاب شاعر بزرگ قرن ششم، سعدی است.
مرا در نظامیه ادرار بود/شب و روز تلقین و تکرار بود
مر استاد را گفتم ای پر خرد/فلان یار بر من حسد میبرد
چو من داد معنی دهم در حدیث/بر آید به هم اندرون خبیث
شنید این سخن پیشوای ادب/به تندی برآشفت و گفت ای عجب!
حسودی پسندت نیامد ز دوست/که معلوم کردت که غیبت نکوست؟
گر او راه دوزخ گرفت از خسی/از این راه دیگر تو در وی رسی
ارسال دیدگاه