حکایت جوانی ز ناسازگاریِ جُفت

دوشنبه 8 اسفند 1401 شعر

حکایت جوانی ز ناسازگاریِ جُفت از باب هفتم در عالم تربیت بوستان ، کتاب شاعر بزرگ قرن ششم، سعدی است.

جوانی ز ناسازگاریِ جُفت/بِرِ پیرمردی بنالید و گفت

گران‌باری از دست این خصمِ چیر/چنان می‌برم کآسیاسنگِ زیر

به سختی بنه گفتش، ای خواجه، دل/کس از صبر کردن نگردد خجل

به شب سنگ بالایی ای خانه‌سوز/چرا سنگ زیرین نباشی به روز؟

چو از گُلبنی دیده باشی خوشی/روا باشد اَر بارِ خارش کِشی

درختی که پیوسته بارَش خوری/تحمل کن آنگه که خارَش خوری

حکایت اندر نکوهش غمازی و مذلت غمازان

حکایت فریدون و وزیر و غماز

×

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتخاب استان برای وضعیت آب‌و‌هوا