گفتار اندر پوشیدن راز خویش

پنج‌شنبه 7 مهر 1401 شعر

گفتار اندر پوشیدن راز خویش از باب اول کتاب بوستان است ، در این شعر سعدی درمورد مخی کردن راز خود سخن گفته است.

به تدبیر جنگ بد اندیش کوش /مصالح بیندیش و نیت بپوش

منه در میان راز با هر کسی /که جاسوس هم کاسه دیدم بسی

سکندر که با شرقیان حرب داشت /در خیمه گویند در غرب داشت

چو بهمن به زاولستان خواست شد /چپ آوازه افکند و از راست شد

اگر جز تو داند که عزم تو چیست / بر آن رای و دانش بباید گریست

کرم کن، نه پرخاش و کین‌آوری /که عالم به زیر نگین آوری

چو کاری بر آید به لطف و خوشی /چه حاجت به تندی و گردن کشی؟

نخواهی که باشد دلت دردمند /دل دردمندان بر آور ز بند

به بازو توانا نباشد سپاه /برو همت از ناتوانان بخواه

دعای ضعیفان امیدوار /ز بازوی مردی به آید به کار

هر آن کاستعانت به درویش برد /اگر بر فریدون زد از پیش برد

گفتار اندر حذر از دشمنی که در طاعت آید

گفتار اندر ملاطفت با دشمن از روی عاقبت اندیشی

×

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتخاب استان برای وضعیت آب‌و‌هوا