چه ما باور کنیم و چه نکنیم،این قانون شگفت انگیز وجود دارد، فعال است
بخشیدن، ترسناک است؟
وقتی که هنوز وارد میدان نشدهایم، خیلی ساده است. میتوان افراد زیادی را پشت سر هم ردیف کرد و ساعتها در مورد بخشیدن و فواید آن سخنها گفت. اما وقتی قرار باشد وارد میدان شویم، ماجرا عوض میشود.دیگر از آن سکانس رویایی که ساعتها در موردش سخن میگفتیم خبری نیست. چرا وقتی نوبت به عمل میرسد بخشش و بخشیدن سخت میشود؟
جواب سوال اسان است اغلبمان تا اسم بخشش به میان میآید ناگهان به فکر راهاندازی کسب و کارمان میافتیم، به فکر قسط های بانکی اختلاف طبقاتی در جامعه و ناگهان به این نتیجه میرسیم که من الان خودم مستحق دریافت کمک هستم از کجا پول بیاورم و بخشش کنم؟اصل ماجرا این است که در این مواقع. فکر میکنیم که بخشیدن فقط متعلق به افراد پر درآمد و خیلی پولدار است. کسانی که به قول معروف، پول از پارویشان بالا میرود و با بخشیدن مقدار اندکی از اموالشان، چیزی از آنها کم نمیشود. با خودمان فکر میکنیم که اگر ما با این مقدار از درآمدمان، شروع به بخشیدن کنیم ظرف یکی دو روز ورشکسته میشویم. باید صبر کنیم تا به مقدار درآمد رویاییمان برسیم و سپس بخشیدن را شروع کنیم.باید تلاش کنیم که سرمایه خود را راکد نگه داریم تا از طریق آن خوب زندگی کنیم. نباید فکر کنید آنچه که میبخشید از طریق همان آدمی که به او بخشیدهاید به شما باز میگردد. اما به شما اطمینان میدهم که بیشتر از آنچه بخشیده اید دریافت خواهید کرد.
بخشیدن داریم تا بخشیدن
جهان هستی، بسیار مرموز و عجیب رفتار میکند. در همین هوایی که نفس میکشیم عدهای با بخشیدن پولشان به دیگران دچار دردسر میشوند، ماجراهای عجیب و غریبی برایشان رخ میدهد و در نهایت به این نتیجه میرسند که واقعا پولشان را به هدر دادهاند. در آن طرف میدان، عدهای با کمک بسیار کمی، فرصتهای عجیب و باورنکردنی به سراغشان میآید و ماجراهای خوبی را تجربه میکنند که رخ دادنشان به این راحتی و سرعت، حتی به ذهنشان هم خطور نمیکرد. چه ماجرایی پشت این بخششها پنهان شده است که نتیجهشان از زمین تا آسمان با هم تفاوت دارد؟ بخشیدن چیز پیچیدهای نیست.ولی چون ما آدمها فکر میکنیم چیزهای رایگان و ساده، حتما کلکی در پشت خود پنهان کردهاند و قصد ندارند چیزی به ما بدهند، دوست داریم فکر کنیم که بخشش هم چیز پیچیده و حتی سختی است که حالا حالاها نباید نزدیکش شویم.با وجود این همه نگرانی و حساب و کتاب، جهان هستی اصلا به مقدار، کاری ندارد. فرقی نمیکند که یک هزار تومانی را ببخشیم یا یک میلیارد تومان، چون قانون بخشش با این چیزها فعال نمیشود.
قانون بخشش چه زمانی فعال میشود؟
بیشتر وقتها در دنیای آدمها واژه بخشش دچار یک سوتفاهم میشود. وقتی خوب دو دو تا چهارتا میکنیم، متوجه میشویم که ما اسم خیلی از چیزها را بخشش میگذاریم در حالی که واقعا بخشش نیستند. درست مانند سپاسگزاری کردن، اگر بخششی که میکنیم، تغییری در زندگی ما ایجاد نکند، پس بخشش ما با چرتکه جهان هستی و نظام شگفت انگیزی که خدا آفریده است بخشش محسوب نمیشود. در نظر جهان هستی و کائنات، تنها یک چیز به عنوان بخشش شناخته میشود و آن هم زمانی است که بخشیدن باحساس ما درگیر شود. به زبان سادهتر، درون تکتک ما، یک دستگاه شناسایی بخشش وجود دارد که بسیار دقیق کار میکند و هیچ وقت هم دچار خطا نمیشود. این دستگاه شناسایی بخشش، حال خوب ما یا همان احساس خوبمان در لحظه بخشش است.
بخشیدن، زمانی واقعا بخشیدن به حساب میآیدکه با انجام آن، احساس خیلی خوبی را به دست آوریم.
انجام وظیفه کردن، بخشیدن نیست
همه ما به عنوانهای مختلفی، بر حسب وظیفه یا اجبار، مبالغی را به دیگران یا سازمانها میپردازیم. آیا تا به حال شده که از پرداخت این مبالغ خوشحال شویم؟ آنقدر که اشکمان دربیاید و احساس کنیم هیچ خوشی بالاتر از این آفریده نشده است؟ انجام وظیفه، هرگز بخشش محسوب نمیشود. هیچ کس نمیتواند با خودش اینطور حساب و کتاب کند که بله…چون من مالیات اموالم را میدهم و این پولها در نهایت، صرف آبادانی کشور میشود پس من در حال بخشش اموالم به دیگران هستم.
فرق بخشیدن با بقیه دادنها
حقیقت این است که قانون بخشش به وظیفه، حس انسان دوستی یا کمک به هم نوع، کاری ندارد. در یک کلام، حتی اگر کسی با پولش به سازمانهای خیریه کمک کند، مسجد، مدرسه یا بیمارستان بسازد اما با این کارش، از اعماق قلبش، احساس شادمانی نکند، در واقع کار خاصی انجام نداده و فقط پولش را خرج کرده است! چون قانون بخشش، فقط و فقط به احساس ما متصل است. البته، همه میدانیم که پرداخت قبض گاز، کمک به سازمانهای خیریه یا ساختن مدرسه و بیمارستان، کارهای بسیار شایستهای هستند اما تنها چیزی که حساب آن را از بخشش جدا میکند، احساس درونی ما در زمان انجام این کارها است.
همه چیز، همه چیز به احساس ما بستگی دارد.کائنات به زبان احساس ما سخن میگویند،به احساس ما پاسخ میدهندو مشابه آنچه احساس میکنیم را برایمان فراهم میکنند.
قدرت و معجزات بخشیدن و انفاق
دربخش قبلی در باره قدرت و معجزات بخشیدن و انفاق قسمت اول کمی در مورد بخشیدن، قدرت آن و روش فعال سازی قانون بخشش با هم صحبت کردیم. در قسمت دوم به دنبال یافتن پاسخ دو پرسش مهم در مورد بخشش میگردیم. هر پرسش، نکتهای دارد و هر پاسخ، چراغی را در مسیر بخشش برای ما روشن میکند. از کنار پرسشها به آسانی رد نشوید و بیشتر از یک بار آنها را بخوانید. گاهی پرسیدن سوال درست، بیشتر از یافتن یک پاسخ، مسیر زندگی ما را تغییر میدهد.
سوال دوم چه زمانی ببخشیم و چه زمانی نبخشیم؟
بر خلاف تصور بسیاری از ما، بخشیدن هم زمان مناسب خودش را دارد. به قول حضرت حافظ: «هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد». هر کاری تنها هنگامی به نتیجه درست میرسد که در زمان درست و مکان درست انجام شود. حتی بخشیدن هم از این قانون مستثنا نیست.
در زمان درست بخشیدن، بهتر از بخشیدن معمولی است.
پیدا کردن زمان درست
همه ما در طول روزهای زندگیمان و به علتهای بسیار متفاوتی، احساسهای مختلفی را تجربه میکنیم. گاهی خوشحالیم، گاهی عصبانی، گاهی غمگینیم و گاهی از شدت هیجان در پوست خود نمیگنجیم. تنوع احساسهای ما زیاد است و حتی گاهی در یک لحظه، ترکیبی از چند احساس را به صورت هم زمان تجربه میکنیم.اما در این بین، پیدا کردن زمان درست برای بخشیدن، کار آسانی است. بخشیدن در زمان درست، یک فرمول ساده دارد:
زمانی ببخشید که احساس خوبی دارید».
بخشیدن در زمان عصبانیت، از سر اجبار، زمانی که احساس کمبود پول میکنید یا حتی در رودربایستی قرار گرفتهاید، بخششی واقعی به شمار نمیرود و قانون جهانی بخشش را فعال نمیکند.
چون علاوه بر اینکه بخشش واقعی باید احساس فوقالعادهای را در ما ایجاد کند،ما نیز باید زمانی که احساس خوبی داریم چیزی را ببخشیم.
اولین بخش از چرخه بخشش، احساس خوب شما در زمان بخشیدن است،
دومین بخش، خود بخشیدن است،
سومین بخش، احساس خوبی است که بخشیدن در شما ایجاد میکند
از سه بخش اصلی این چرخه، دو بخش آن در کنترل شما است و سومی را جهان هستی در دست دارد. یادتان باشد که اولین قدم را شما باید بردارید. به قول حضرت مولانا،
«گر توکل میکنی در کار کن/ کشت کن پس تکیه بر جبار کن».
اگر روز بدی داشتید یا در شرایط بد روحی قرار گرفتید، تنها به این خاطر که فکر میکنید باید چیزی را ببخشید، این کار را انجام ندهید. این گونه بخشیدن و در این زمان بخشیدن، نه برای شما و نه برای فرد گیرنده، فایدهای ندارد. یادتان باشد که در این جهان، فرمانروایی احساس، حرف اول را میزند.در این جور مواقع، کمی صبر کنید. منتظر بمانید تا دوباره در مدار احساس خوب قرار بگیرید. آن گاه ببخشید. در مورد جریان بخشش، کمی جلوتر و بسیار مفصلتر با هم صحبت میکنیم.
بخشش، قانونی جهانی است که فقط در یک لحظه، درک میشود اما به تنهایی میتواند روی کل زندگیتان اشراف پیدا کند. تنها به این دلیل که روی این قضیه اشراف پیدا نکردید دلیل نمیشود که نتوانید از عملکرد خود لذت ببرید. یک بار بخشیدن واقعی را امتحان کنید و بگذارید تجربه خودتان قضاوتش کند.
سوال سوم: به چه کسانی ببخشیم؟
به نظر من این بخش، یکی از جالبترین پرسشها در مورد قانون بخشش است. وقتی در مورد این بخش از قانون بخشش فهمیدم به یاد آن ضرب المثل قدیمی افتادم که میگفت: «چراغی که به خانه روا است به مسجد حرام است».
بسیاری از ما وقتی حرف از انجام کاری میزنیم به چیزهای دور و درازی فکر میکنیم. فرقی هم نمیکند که این کار چه باشد. چون ما رفتارهای کوچکمان را در کارهای بزرگمان هم تکرار خواهیم کرد. به قول «تی هارو اکر»، این که یک کار را چطور انجام میدهیم نشان میدهد که بقیه کارها را چطور انجام میدهیم.
اجازه بدهید یک مثال خیلی ساده برایتان بزنم. دوست روان شناسی دارم که میگفت میتوان چندین نکته شخصیتی را از شیوه رفتار یک فرد، سر سفره غذا فهمید. مثلا اگر فرد موقع برداشتن نمک، از نمکدان جلوی خودش استفاده کند، یعنی فردی است که به داشتههایش اهمیت میدهد و از تمام توان و چیزهایی که اکنون دارد برای انجام کارها و رسیدن به اهدافش استفاده میکند. اما اگر با وجود نمکدان جلوی خودش، نمکدان جلوی فرد دیگری را بردارد، بدان معنی است که او به داشتههایش توجهی ندارد، مدام در حال کندوکاو در داشتههای دیگران است، خودش را با بقیه مقایسه میکند و فکر میکند آنچه دیگری دارد بهتر از چیزی است که خودش در اختیار دارد.
البته این فقط یک مثال ساده یک وجهی است. اما اگر کمی در رفتارهایمان دقیق شویم میبینیم که نمونههایی مشابه این رفتارهای کوچک، زیر گوش ما هم اتفاق میافتند و جالب این جا است که با اصلاح همین رفتارهای کوچک و به ظاهر بی معنی، میتوان شیوه تفکر یک فرد را تغییر داد.
در مورد بخشش نیز ماجرا به همین روش در جریان است. زمانی که میخواهیم به فردی پول ببخشیم:
- چند دقیقه زمان بگذارید و لیستی از این افراد تهیه کنید.ببینید از بخشیدن به چه کسانی احساس خیلی خوبی به شما دست میدهد؟
چه کسانی به شما الهام و امید میدهند؟
چه کسانی باعث میشوند شما احساس خوبی نسبت به خود، زندگی، آرزوها و اهدافتان داشته باشید؟
چه کسانی از شما حمایت میکنند، چه کسانی مراقبتان هستند و دوستتان دارند.
به شما اطمینان میدهم که بعد از نوشتن این فهرست، شگفتزده خواهید شد. چون با چشم خودتان خواهید دید که چه افراد نابی در کنارتان زندگی میکنند و اوضاع، بهتر از آن چیزی است که تصور میکردید. پس دایره بخشش خود را از میان نزدیکترین افراد به خودتان انتخاب کنید و استارت این قانون جادویی را بزنید.
قدرت ومعجزات بخشیدن و انفاق
در قسمت دوم قدرت و معجزات بخشیدن و انفاق پاسخ دو پرسش مهم در مورد بخشش را ارایه دادیم . هر پرسش، نکتهای دارد و هر پاسخ، چراغی را در مسیر بخشش برای ما روشن میکند. از کنار پرسشها به آسانی رد نشوید و بیشتر از یک بار آنها را بخوانید. گاهی پرسیدن سوال درست، بیشتر از یافتن یک پاسخ، مسیر زندگی ما را تغییر میدهد.در قسمت سوم به دو پرسش دیگر در مورد قانون بخشش پاسخ میدهیم.
سوال اول ،چقدر ببخشیم؟
اندازه برای کائنات معنایی ندارد. این حقیقتی است که قانون جاذبه در اختیار ما قرار داده است. اما در دنیای ما آدمها اندازه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. هیچ کس نمیتواند بگوید که یک اسکناس هزار تومانی به اندازه یک چک سفید امضا معتبر است. پس چگونه میتوان پاسخ این پرسش را فهمید؟
در این بین توجه کردن به یک نکته میتواند ما را به پاسخ نزدیک کند و آن نکته این است:
معیار واقعی برای فعال شدن قانون بخشش، دلیل بخشش است. به همین دلیل است که عدهای با پرداخت مبالغ زیاد هم نمیتوانند قانون بخشش را فعال کنند و در عوض فرد دیگری با پرداخت مبلغ خیلی کمی، به آسانی میتواند جریان بخشش را به راه بیندازد.پس مقدار بخشش مهم نیست انگیزه بخشش بسیار مهم است .انگیزه ما باید به این صورت باشد که اگر پولی را میبخشیم به خاطر عشقی است که بابت قدردانیمان برای زندگی در این دنیا به آن تقدیم میکنیم.
سوال دوم،چه ببخشیم؟
محدودیتی در مورد چیزهایی که میتوانیم به دیگران ببخشیم وجود ندارد و قانون بخشش هم فقط شامل پول نمیشود. شما هر چیزی را میتوانید ببخشید. میتوانید کتاب، مهارت، مشورت یا حتی عشق و محبت خود را به دیگران ببخشید. اما توجه داشته باشید که بخشیدن واقعی در مورد هر چه که انجام شود، مشابه همان به طرف شما باز میگردد. بنابراین انتظار نداشته باشید که با محبت کردن به دیگران، کائنات به سمت شما پول روانه کند. اما میتوانید مطمئن باشید که در قلب دیگران از جایگاه خاصی برخوردار خواهید بود.
به همین ترتیب، زمانتان را به دیگران اختصاص دهید تا وقت بیشتری برای خودتان پیدا کنید. مهارت خود را به دیگران یاد بدهید تا فرصت ملاقات با استادان واقعی را پیدا کنید. اما تنها در صورتی که پول خود را ببخشید میتوانید در مدار ثروتمند شدن قرار بگیرید.
نکات مهم در باره بخشیدن و انفاق
نکته اول: با ترس نبخشید
وقتی بخشش را به عنوان یک قانون حقیقی جهانی میپذیریم گاهی در مسیر بخشیدن خود دچار سوتفاهمهایی میشویم. بخشش با ترس، یکی از همین سوتفاهمها است.این گونه تفکر به دلیل انحراف فکری کوچکی است که در زمینه بخشش یا سایر قانونهای کائنات، به وجود میآید. انحرافی که باعث میشود تا فکر کنیم، اگر همیشه ببخشیم، یعنی به جهان هستی اعلام کردهایم که ما خیلی پولداریم و اگر روزی چیزی را نبخشیم، جهان هستی دچار سوتفاهم میشود و فکر میکند که ما پول نداریم و دچار کمبود پول در زندگیمان میشویم.
بنابراین، ترس از کمبود پول باعث میشود که به دیگران کمک کنیم. همین ترس ما را سمت یک میانبر هدایت میکند و به جایی میرسیم که در خیال خودمان میخواهیم سر کائنات کلاه بگذاریم. در این حالت، اگرچه میبخشیم اما این بخشش، بسیار کم، با ترس و هدفمند است.
در آن طرف ماجرا، کائنات معیار دیگری برای شناسایی حقیقی بودن کارمان دارد . شاید بتوانیم در ظاهر، همه چیز را مرتب نشان دهیم اما در باطن، همه چیز کارمان بیرنگ و خاموش خواهد بود.
راه چاره چیست؟ راه گذر از این ترس، رسیدن به مغز مطلب است. به قول شمس الدین مغربی:
نـــظر را نغــــز کـــــــن تا نغــــز بینی
گـــــذر از پوســــت کن تا مغز بینی
برای نشان دادن موفقیت و شادکامیمان به کائنات، لازم نیست پول خرج کنیم. هدف از بخشش نیز خرج کردن پول با اجبار نیست. در آن صورت، دیگر بخشش نیست و نوعی باج گیری به حساب میآید.
حقیقت این است که بخشش، نوعی سپاسگزاری در عمل است. اگر مقاله سپاسگزاری و شکر گزاری را مطالعه کرده باشید در آنجا با هم گفتیم که با مرور روزانه موهبتهایی که شاملمان میشود نه تنها حضور آنها را در زندگیمان پر رنگتر میکنیم بلکه باعث ورود ماجراهای بسیار زیبایی در زندگیمان میشویم. انسان سپاسگزاری باشید. این بهترین راه تداوم و پیشرفت موهبتها در زندگیتان است. بخشش را نمیتوان هر لحظه انجام داد اما هر لحظه متوان انسان سپاسگزاری بود.
توضیح کامل و قابل فهم از قانون بخشدین و انفاق
شاید با خواندن توضیح بالا کمی سد در گم شده باشید. اگر بخواهم به صورت قابل فهم موقعیت سپاسگزاری و بخشیدن و انفاق را برایتان توضیح دهم این گونه از آب در میآید:سپاسگزاری، اتمسفری جادویی است که در آن نفس میکشیم و بخشش، ستارههایی در جیبمان هستند که آنها را به دیگران هدیه میدهیم.
اگر این ستارهها را از سر شوق و شادی و به خاطر تشکر از حضور در این اتمسفر سپاسگزاری به دیگران بدهیم، موجودی این ستارهها چندین و چند برابر میشود. آن قدر که دیگر در جیبمان جا نمیشوند و برای حملشان به چندین و چند گاری نیاز پیدا میکنیم. اما اگر ستارههایمان را محکم در جیبمان نگه داریم یا وقتی آنها را به دیگران هدیه میکنیم، با حسرت، ترس و احساس بدی این کار را انجام دهیم، موجودیشان تغییری نمیکند. همین! هیچ چیز ترسناکی پشت این ماجرا وجود ندارد.
با قسمت چهارم با ما همراه باشید
ارسال دیدگاه