هر کاری – فرقی نمیکند خوب یا بد – علاوه بر اینکه تاثیر خود را در جهان میگذارد، نقشی هم بر جان ما میزند. بخشیدن واقعی، علاوه بر نقشی که بر جان ما میزند، پاداشی از جنس چیز بخشیده شده را نیز برایمان میفرستد.
در طول این چهار مقاله، سعی کردیم تا ابعاد کلی قانون بخشش و نکتههای مهم پیرامون آن را بیان کنیم. به طور یقین، کاری که کردیم، تنها بررسی پله اول از این راه پله بی انتها بوده است. باقی مسیر را هر کس به تفاوت نگاهش به جهان هستی طی میکند. امیدوارم همه ما در انتهای این مسیر، دستهایی لبریز از شادی و نشاط قلبی داشته باشیم.
» نکته دوم: برای معامله نبخشید
حساب و کتاب کردن و اهل معامله بودن، همیشه هم خوب نیستند. گاهی باید چرتکه را زمین گذاشت و دلی حساب کرد. اگر برای جهان هستی ماشین حساب درآوریم و بگوییم من اینقدر بخشیدم پس تو هم باید اینقدر به من پس بدهی، آن هم ماشین حساب فوق بشری خودش را بیرون میآورد و به خاطر تمام چیزهایی که بی حد و اندازه تا همین الان در اختیارمان گذاشته، دست به حساب میشود.
باور کنید در آن صورت اتفاق جالبی رخ نمیدهد چون ما هر چه قدر هم که ببخشیم، باز هم نمیتوانیم تمام موهبتهایی که دریافت کردهایم را جبران کنیم. پس هنگامی که میخواهید چیزی را به کسی ببخشید، برای چند دقیقه دست از حساب و کتاب بردارید و بگذارید کائنات به جای شما حساب کند.
بخشش حقیقی بدون بردن نامی از فرد، صورت میگیرد. اگر به خاطر شناخته شدن کمک کنید یا در انتظار بازگشت مبلغ بیشتری باشید، چیزی را نبخشیدهاید بلکه معامله کردهاید.
» نکته سوم: جلوی جریان بخشش را نگیرید
خاطرتان هست که در یکی دو مقاله قبلی در مورد جریان بخشش برایتان گفتم. در این قسمت میخواهم این موضوع را برایتان بیشتر توضیح دهم. بخشش، جریانی است که از ما شروع میشود و به ما باز میگردد. این رویه همیشه دو طرفه است و برای ادامه داشتن همیشه باید دو طرفه باقی بماند.
اجازه بدهید مثالی برایتان بزنم. نپذیرفتن بخشش دیگران، درست مانند آن است که شما با شور و اشتیاق فراوان هدیهای را برای فردی آماده کرده و برای دیدن شادی او هنگام باز کردن هدیهاش لحظه شماری میکنید. اما او بدون اینکه هدیه را باز کند، آن را به شما پس میدهد و میگوید آن را لازم ندارد و بهتر است این هدیه را به کسانی که نیازمند هستند بدهید. در آن لحظه چه احساسی به شما دست میدهد؟ پس زدگی؟ ناراحتی؟ اندوه؟ نکته این جا است که آن فرد، این احساسها را تنها در شما ایجاد نکرده بلکه به کل جهان هستی مخابره کرده است.
بنابراین، وقتی کسی میخواهد به شما چیزی ببخشد، آن را بپذیرید. وقتی از شما تعریف میکنند، نگویید نه شما اشتباه میکنید من این گونه نیستم.
وقتی جریان بخشش به سمت شما باز میگردد با آغوش باز آن را بپذیرید.
شما لیاقت بهرهمند شدن از این جریان را دارید. آن را بپذیرید و سپاسگزار باشید.
» نکته چهارم: به دنبال یافتن مسیر دریافت نباشید
برخی از ما بعد از پذیرش قانون بخشش و انجام کار بخشیدن، به دنبال این میگردیم که کمکمان از چه طریقی به ما باز میگردد. اولین اشتباه در چنین کاری این است که ما به دنبال پس گرفتن بخشش خود هستیم. اگر این قدر میخواستیم چیزی را که بخشیدهایم پس بگیریم اصلا چرا از اول آن را بخشیدیم؟
نکته ماجرا همین جا است. وقتی چیزی را میبخشیم، هرگز نباید به دنبال دریافت مجدد آن باشیم. به قول دکتر حسین الهی قمشهای، در این جور مواقع باید فراموشی بگیریم. ببخشید و فراموش کنید اما مطمئن باشید که اگر بخشش حقیقی را انجام داده باشید همیشه دریافت خواهید کرد.
نکته بعدی این است که آنچه جهان هستی در پاسخ به بخشش واقعیمان به ما هدیه میدهد حتما از طرف همان شخصی که به او کمک کردهایم به سمت ما باز نمیگردد. چون هدیه جهان هستی، از طرف آدمها به ما نمیرسد بلکه از طریق آدمها به ما میرسد. اما آن هدیه حتما از جنس همان چیزی خواهد بود که ما بخشیدهایم. اگر کتاب ببخشیم، کتاب دریافت میکنیم و اگر پول ببخشیم، پول دریافت میکنیم.
اگر فکر میکنید که خب، دیگران در پاسخ بخشش من چه کاری برایم انجام میدهند؟ هیچ گاه پاسخی دریافت نخواهید کرد. چون وقتی که میبخشید، دیگر آنها طرف حساب شما نیستند. شما ارتباطی با عمق هستی برقرار کردهاید و کائنات هیچ گاه به کسی بدهکار نمیماند.
اگر بخواهیم به صورت خلاصه، آنچه در این چهار مقاله گفتیم را بیان کنیم به این هفت نکته میرسیم:
- قانون بخشش، وجود دارد، واقعی است و به راه انداختنش بسیار آسان است.
- در هنگام بخشیدن، به صورت بلاعوض ببخشید و هیچ انتظاری نداشته باشید.
- به صورت ناشناس ببخشید. این یک بده بستان پنهان بین شما و جهان هستی است.
- از صمیم قلبتان و از سر شوق و مهربانی و شادی ببخشید.
- یادتان باشد هر زمان که چیزی را میبخشید، تحولی در جهان ایجاد میکنید.
- هر زمان که چیزی را میبخشید تحولی در زندگی شخصی خودتان ایجاد میکنید.
- هر زمان که چیزی را میبخشید تحولی در آنچه بخشیدهاید ایجاد میکنید.
حکایت در و دروازه و مسیر چراغانی
تغییر کردن و تغییر دادن در این جهان شگفت انگیز تنها به حرکتی از سمت ما نیاز دارد. وقتی اولین بار در مسیر بخشش و بخشیدن قدم میگذاریم، این خودمان هستیم که دری بزرگ و شکوهمند را به سمت ناگفتههای جهان هستی باز میکنیم. بعد از مدتی، دری که باز کردیم ناپدید میشود و آن زمانی است که تمام وجود ما به دلیل نور بیکران بخشش، تبدیل به دروازهای شده که از طریق آن افراد دیگر، طعم برکت و مهربانی را تجربه میکنند. جهان هستی به ما بیشتر و بیشتر میدهد و ما هم بیشتر و بیشتر به دیگران میبخشیم و این دروازه تا زمانی که ما بخواهیم باز میمانند و اطرافش را عطرآگین میکند.
هر کدام از ما میتوانیم با بخشیدن، تبدیل به یک دروازه به سمت کائنات شویم.
تنها کافی است شجاعت برداشتن اولین گام را در خودمان جمع کنیم.
مهم نیست چقدر بزرگ یا چقدر مفصل، مهم این است که با چه انگیزهای و چه احساسی اولین قدم را برمیداریم.
چراغانی کردن مسیر برای برداشتن قدم بعدی، کاری است که جهان هستی همیشه به خوبی از عهده آن بر میآید.
ارسال دیدگاه