گفتار اندر غنیمت شمردن جوانی پیش از پیری

سه‌شنبه 23 اسفند 1401 شعر

گفتار اندر غنیمت شمردن جوانی پیش از پیری از باب نهم توبه و راه صواب کتاب بوستان سعدی می باشد.

جوانا ره طاعت امروز گیر/که فردا جوانی نیاید ز پیر

فراغ دلت هست و نیروی تن/چو میدان فراخ است گویی بزن

قضا روزگاری ز من در ربود/که هر روزی از وی شبی قدر بود

من آن روز را قدر نشناختم/بدانستم اکنون که در باختم

چه کوشش کند پیر خر زیر بار؟/تو می‌رو که بر بادپایی سوار

شکسته قدح ور ببندند چست/نیاورد خواهد بهای درست

کنون کاوفتادت به غفلت ز دست/طریقی ندارد مگر باز بست

که گفتت به جیحون در انداز تن؟/چو افتاد، هم دست و پایی بزن

به غفلت بدادی ز دست آب پاک/چه چاره کنون جز تیمم به خاک؟

چو از چابکان در دویدن گرو/نبردی، هم افتان و خیزان برو

گر آن بادپایان برفتند تیز/تو بی دست و پای از نشستن بخیز

حکایت پیرمرد و تحسر او بر روزگار جوانی

حکایت سفر هندوستان و ضلالت بت پرستان

×

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتخاب استان برای وضعیت آب‌و‌هوا