معنی تنهایی موقعیتی و مزمن
تنهایی مزمن:در حالی که تنهایی اغلب با انزوای اجتماعی همراه است، یک فرد لزوماً مجبور نیست از نظر اجتماعی از دیگران منزوی شود تا احساس تنهایی کند. به عنوان مثال، یک فرد می تواند توسط جمعیت احاطه شود و همچنان احساس تنهایی کند.
این امر اهمیت ارتباطات اجتماعی معنادار با دیگران را برجسته می کند. وقتی فردی احساس ارتباط با دیگران می کند، در معرض خطر کاهش تنهایی قرار می گیرد.
تنهایی به عنوان موقعیتی یا مزمن در نظر گرفته می شود که نشان دهنده پارامتر زمانی در این حالت غم و اندوه است.
1. تنهایی موقعیتی
تنهایی موقعیتی موقتی است و احتمالاً پس از مدت کوتاهی از بین میرود. نمونههایی از تنهایی موقعیتی ممکن است شامل غم و اندوه موقتی باشد که وقتی یکی از عزیزانش خانه را برای سفر ترک میکند، به وجود میآید، و فردی که پشت سر میگذارد، غمی را تجربه میکند که ساعتها تا روزها باقی میماند.
2. تنهایی مزمن
از سوی دیگر، تنهایی مزمن حالت غمگینی مداومی است که میتواند به طور نامحدود ادامه یابد و پایان مشخصی در آن دیده نشود. نمونه ای از این ممکن است شامل درد دلی باشد که در نتیجه از دست دادن دائمی یکی از عزیزان، از جمله در اثر مرگ، به وجود می آید.
تنهایی مزمن می تواند از هفته ها تا ماه ها و سال ها طول بکشد. هر چه احساس تنهایی مزمن طولانی تر باشد، فرد در برابر پیامدهای منفی سلامت آسیب پذیرتر است.
تنهایی مزمن ممکن است به عنوان وضعیتی انحصاری برای افراد مسن تلقی شود. با این حال، نسل های جوان تر نیز از این وضعیت عاطفی مصون نیستند. تنهایی مزمن ممکن است در افراد مسن و جوانتر متفاوت باشد، اما با این وجود هر دو گروه تحت تأثیر قرار میگیرند.
علائم افسردگی و به طور مشابه تنهایی مزمن ممکن است شامل موارد زیر باشد:
علاقه یا لذت کم در انجام کارها
احساس ضعف
افسرده یا ناامید
الگوهای خواب بهم ریخته
احساس خستگی و کم انرژی بودن
اشتهای ضعیف
پرخوری یا تغییرات قابل توجه وزن
مشکل در تمرکز
عزت نفس ضعیف
افکار خودکشی
اگر فکر می کنید هر یک از این علائم را تجربه می کنید، مهم است که با یک ارائه دهنده مراقبت های اولیه یا متخصص سلامت روان مشورت کنید.
درمان تنهایی مزمن
علیرغم تحقیقاتی که در مورد انزوای اجتماعی و تنهایی انجام شده است، تحقیقات بیشتری برای درک بهتر تأثیر کلی مداخلات خاص که بر تنهایی و سلامتی تأثیر می گذارد، مورد نیاز است. هیچ پروتکل درمانی انحصاری برای تنهایی وجود ندارد.
با این حال، از آنجایی که احساس می شود تنهایی مزمن دارای فرآیندهای مشابه افسردگی است، مداخلات درمانی که در درمان افسردگی موثر هستند نیز ممکن است در بهبود تنهایی مزمن مفید باشند.
چنین مداخلاتی به رویکردهای مبتنی بر شواهد رفتار درمانی شناختی، از جمله فعال سازی رفتاری مبتنی بر آگاهی اجتماعی (به عنوان مثال، تشویق دیگران به شرکت در فعالیت های جدید که دیگران را درگیر می کند) مربوط می شود.
پرداختن به تنهایی در عمل بالینی چیزی است که پزشکان (اعم از متخصصان پزشکی و سلامت روان) می توانند در ارزیابی و درمان جمعیت بیماران خود به آن توجه داشته باشند.
تشخیص تنهایی مزمن
تشخیص های روانپزشکی توسط راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM-5، 2013) ارائه می شود. در حالی که هیچ تشخیص رسمی DSM-5 برای تنهایی مزمن وجود ندارد، این وضعیت ممکن است به طور کلی با افسردگی و اختلالات افسردگی مرتبط باشد.
سطوح بالاتر تنهایی با افزایش علائم افسردگی همراه است. DSM-5 افسردگی را با وجود یک خلق غمگین، خالی یا تحریکپذیر، همراه با تغییرات در تواناییهای فیزیکی و شناختی مشخص میکند.
یک مطالعه نشان داد که ارتباطات اجتماعی با دیگران خطر تنهایی مزمن و افسردگی را کاهش می دهد.اگر هر یک از علائم تنهایی مزمن یا افسردگی را تجربه کردید، فوراً با ارائه دهنده مراقبت های اولیه یا متخصص سلامت روان مشورت کنید.
اثرات طولانی مدت تنهایی مزمن بر سلامت روان
مانند تأثیر افسردگی، تنهایی می تواند بر عملکرد کلی شناختی و عاطفی تأثیر بگذارد.
تأثیر شناختی: تأثیر افسردگی بر عملکرد شناختی شامل اختلال در توجه، تمرکز و توانایی های حافظه است. این در مورد تنهایی مزمن نیز صدق می کند. به عنوان مثال، هنگامی که افراد افسردگی یا تنهایی قابل توجهی را تجربه می کنند، احتمالاً در توجه به جزئیات خاص دچار مشکلاتی می شوند، مستعد اشتباهات و اشتباهات در محل کار هستند و در یادآوری رویدادها و گفتگوهای خاص مشکل دارند.
تأثیر عاطفی: افرادی که به طور مزمن تنها هستند ممکن است گزارش دهند که به طور قابل توجهی احساس بد خلقی، تحریک پذیری، عصبانیت، بی حوصلگی و گریه بیشتری دارند. همان الگوهای اختلال در عملکرد و رفتارهایی که با علائم افسردگی همراه است ممکن است در تنهایی مزمن نیز وجود داشته باشد.
تمایل به خودکشی: افسردگی یک عامل خطر مهم برای رفتارهای خودکشی است. به این ترتیب، افراد بی ارتباط اجتماعی و تنها در معرض خطر بیشتری برای خودکشی هستند.
کلمه پایانی
تنهایی اغلب از فقدان یک زندگی اجتماعی با ارزش و روابط رضایت بخش عاطفی ناشی می شود، اما می تواند به خوبی بر افرادی تأثیر بگذارد که از هر دو جنبه عملکرد خوبی دارند. بنابراین، تنهایی را نمی توان همیشه به یک علت قابل تشخیص ردیابی کرد.
برخی از افراد دورههای دورهای از تنهایی را تجربه میکنند که ممکن است در اثر یک رویداد اخیر ایجاد شود، در حالی که برخی دیگر با احساس تنهایی مداوم و غیرقابل توضیح مواجه میشوند.
تنهایی مزمن نه تنها احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس شما را کاهش می دهد، بلکه راه را برای مشکلات قلبی و افسردگی هموار می کند. بنابراین، نباید سلامت عاطفی خود را به عنوان بی اهمیت تلقی کنید، زیرا می تواند سلامت جسمی و روانی شما را در دراز مدت به طور قابل توجهی مختل کند.
ارسال دیدگاه