چالش های آینده پژوهی در ایران – موفقیت

یکشنبه 3 بهمن 1395 موفقیت

ماهنامه گفتمان الگو – مهدی یار احمدی خراسانی: تغییرات فناوری و به تبع آن تغییرات در جنبه های گوناگون زندگی و تمایل به جهانی شدن به همراه حفظ ویژگی های ملی، قومی، فرهنگی و مذهبی و … لزوم درک بهتر از «تغییرات» و «آینده» را برای دولت ها، سازمان ها و مردم ایجاب می کند. از سوی دیگر با توجه به محدودیت منابع، تلاش برای کسب بالاترین بازده از امکانات موجود، انسان را به تجزیه ون تحلیل وقایع کنونی و پیش بینی آینده سوق می دهد. اندیشیدن درباره آینده برای کارها و اقدامات کنونی انسان از اهمیت بسزایی برخوردار است و آینده امری است که افراد می توانند با توجه به آن، اقدامات خود را هدفمند طراحی کرده و شکل دهند؛ شناخت امور در حال رخ داد و پیش بینی آنچه شاید رخ دهد و یا امکان رخ داد بالقوه آن است.

اما در عصری که تغییر مداوم و عدم اطمینان، از مهم ترین ویژگی های آن است و کسب و کارها هر روز با مسائل جدید و ناشناخته ای از جنس آینده روبرو هستند، چگونه می توان برای آینده برنامه ریزی کرد؟ مسلما برای شناختن آنچه آینده نامیده می شود، تکنیک های مختلفی به وجود آمده است. آینده نگری، آینده نگاری، آینده آزمایی و … در کشورهای مختلف بنا به اهمیتی که برای این موارد قائل هستند، تحقیقاتی در این زمینه ها انجام می دهند. عصر حاضر، عصر آینده پژوهی است و مدیریت آینده یکی از راهبردهای اساسی برای اداره جامعه بشری به حساب می آید.

توجه به مهارت های ادراکی و توسعه آن از جمله راه های دستیابی به این مهم می باشد. سرعت تغییرات در دنیای امروز بیشتر از گذشته است و همه سازمان ها، دولت ها، گروه ها و مردم با پیش بینی آینده باید خود را برای رو در رویی با آن آماده کرده و چشم اندازهای ممکن، محتمل و مرجع را به کمک آینده پژوهی برای خود انتخاب نمایند.

 

چالش های آینده پژوهی در ایران

امروزه شناخت روندها و توصیف دقیق آینده و ترسیم آنچه در انتظار جوامع است، مقدمه هرگونه طراحی و برنامه ریزی به حساب می آید. بر این اساس کشور ما نیز که همواره در معرض مخاطرات فراوان قرار دارد، می بایست برای آینده خود و حفظ استقلال حداکثری در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و … به روندهای پایدار و قابل اعتماد دست یابد. لذا فرآیند آینده پژوهی برای کشور ما نیز امری مهم و حیاتی است که به صور مختلف از قبیل سند چشم انداز توسعه کشور، برنامه های توسعه و مواردی مثل چهار ابزار کنترلی شامل: سیستم های باور، تعاملی، تعیین حدود و تشخیصی در حال انجام است.

روند کلی آینده پژوهی را می توان در دو سطح تعریف کرد:

سطح اول؛ آینده پژوهی به معنای عام که بیشتر جنبه معرفتی و فکری دارد و نگرش های کلان به تاریخ بشری به خصوص آینده جهان را شامل می شود. در اینجا دو گونه آینده پژوهی قرار می گیرد:

1. فلسفه نظری تاریخ؛ 2. نظریه پردازی معطوف به آینده

سطح دوم؛ آینده پژوهی به معنای خاص که حاصل تلاش سه دسته از مفاهیم در حوزه های مختلف 1. برنامه ریزی استراتژیک، 2. آینده اندیشی، 3. شبکه سازی با توسعه سیاست می باشد. بر این اساس آینده پژوهی به معنای مهیا بودن برای آینده و استخدام منابع موجود به بهترین وجه ممکن و در راستای ارزش ها و اهداف است.

دیرینگی آینده پژوهی در ایران

آینده پژوهی به معنای خاص (آینده پژوهی مدرن) دانشی است که در 60-50 سال اخیر شکل گرفته و توانسته به سرعت در تمامی عرصه های زندگی وارد شده و نفوذ و اثرگذاری خاصی در آنها داشته باشد. ساخت دنیای مطلوب در آینده، مبتنی بر یک سری شناخت هاست که بر اساس احتمالات و طرح آینده های مختلف (ممکن، محتمل و مطلوب) صورت می گیرد و هدف آن گزینش بهترین و مطلوب ترین آنها است.

 

بر این اساس بخشی از آینده مربوط به تصویرها، اقدامات و خواسته های انسان ها است که در صورت همراهی با سنت ها و قوانین الهی و توجه به علایم و نشانه هایی که از آینده در معارف دینی مطرح شده، می تواند جامعه را به سوی یک «آینده پژوهی متعالی» سوق دهد و زمینه های رشد معنوی و پیشرفت ما را فراهم سازد. هدف مهم آینده پژوهی ارتقای سطح زندگی انسان هاست که این مهم به روشنی در دین اسلام مطرح شده و آنان را برای رسیدن به فرجام نیک – در دنیا و آخرت – ترغیب کرده است. تاریخچه آینده پژوهی را در ایران می توان به چند دوره تقسیم کرد:

 

چالش های آینده پژوهی در ایران

دوره اول: قبل از انقلاب اسلامی

دوره دوم: تا قبل از سال 83 که صرفا نامی از آینده پژوهی مطرح بود و فعالیت در این زمینه به ترجمه برخی آثار خلاصه می شد.

دوره سوم: از سال 83 تا 87 که مرکز آینده پژوهی وزارت دفاع به عنوان اولین نهاد رسمی آینده پژوهی در ایران تاسیس شد.

دوره چهارم: از سال 87 تا 89 که رشته آینده پژوهی شکل می گیرد و این خود منجر به رسمیت بخشیدن فعالیت های آینده پژوهی در ایران شد.

دوره پنجم: از سال 89 تاکنون که آینده پژوهی به صورت اجرایی به فعالیت ها می پردازد.

برنامه های پنج ساله و سند چشم انداز توسعه کشور در افق 1404، از جمله اسنادی هستند که تفکر، استراتژیک و آینده نگرانه ایران را بر اساس محورهای توسعه کشور در بخش های مختلف طراحی و تدوین می کنند. دیدگاه های بسیاری در زمینه آینده پژوهی وجود دارد که با بررسی آنها می توان اهداف آینده پژوهی را بررسی کرد، از آن جمله:

– پیش بینی و تهیه و تنظیم قواعدی برای تحولاتی که در آینده اتفاق می افتد.
– شناخت و درک صحیح از مسائل نوظهور و جدید
– برنامه ریزی برای رویدادهای پیش بینی نشده
– جلوگیری از ورود به محیط پر خطر و ناشناخته آینده
– پذیرش و درک ایده ها و ارزش ها و نگرش های مثبت گذشته و حال در ایجاد آینده در جهان برتر.

با توجه به این اهداف روشن می گردد که کلید واژه شناخت آینده «تغییر» است. تغییر به فرایندهایی پویا گفته می شود که زیربنای پیشرفت فناوری است. هر فناوری نیز منبع الهام بخشی است برای اندیشه های خلاق تا زایش ایده های جدید پس از انتشار آن، در همین راستا پیچیدگی ها نیز به سرعت افزایش می یابد؛ چرا که اختراعات و ابداعات و نوآوری ها خود الهام بخش ایده های پیچیده تر می گردد مانند: اختراع کامپیوتر. از سوی دیگر این تحول در شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، موجب تغییر می شود. آینده پژوهان علاوه بر توضیح تغییرات، در تشخیص و فهم تغییرات به مردم کمک می کنند.

چالش های آینده پژوهی در ایران

ایران، کشوری با پیشینه چند هزار ساله تاریخی و تمدنی باستانی که به دلیل قرار داشتن در مرکز خاورمیانه و در اختیار داشتن بخش اعظمی از دو حوزه خلیج فارس و دریای خزر و همچنین برخورداری از موقعیت ارتباطی مناسب با عراق، افغانستان و آسیای مرکزی و قفقاز و مرتبط با آفریقا و بالکان و اروپا موقعیت ممتازی دارد که آن را به مرکز ژئوپولتیک آسیا در مرکز خاورمیانه تبدیل کرده است.

اتخاذ شیوه های نوین در عرصه جهانی برای هم پوشانی فضای ملی و اهداف مرتبط با توسعه پایدار کشور، برخورداری از منابع معدنی و انرژی و ذخایر نفت و گاز نقش استراتژیک ایران در جهان را قابل توجه می کند. نیز 65 درصد جمعیت کشور را جوان ها تشکیل می دهند که نیروی کاری ماهر و دانش آموخته ترین جمعیت خاورمیانه می باشند.

 

چالش های آینده پژوهی در ایران

بر این اساس تفکر مدیریت استراتژیک در کشور، ما را به سمتی سوق می دهد که با بهره گیری حداکثری از امکانات موجود و در نظر گرفتن اقتضائات کشور، زمینه دستیابی به آینده ای درخشان و در حد استعداد خود را فراهم سازیم. بر این اساس در ایران، آینده پژوهی بر اساس آموزه های ایرانی – اسلامی در حوزه های مختلف؛ فرهنگ، منابع انسانی، اقتصاد حمل و نقل، »وزش، کارآفرینی، سلامت رسانه، مدیریت، محیط زیست، گردشگری، ورزش و … نیازمند بومی سازی است.

رصد علم و فناوری

اهمیت آینده نگری نه پناه بردن به فردا، بلکه به کارگیری آن برای سیاست گذاری امروز است. از ویژگی های بارز اداره جوامع، عدم قطعیت در زمینه های مختلف و یا وقوع چندین پدیده به طور همزمان می باشد که منجر به ظهور چالش ها می شود. این چالش ها در چهار دسته طبقه بندی می شوند:

1. چالش های معنایی:
بعد معنایی یا جهت دهندگی به تبیین مسیر و تعیین سمت و سو اشاره دارد. متاسفانه آحاد جامعه به ویژه کارگزاران و نخبگان اعم از دانشگاهی و شاغل در دستگاه های اجرایی آنگونه که بایسته و شایسته است از مبانی نظری و مفاد آینده پژوهی آگاهی ندارند. این نیز برخاسته از نهادینه نشدن علم باوری در جامعه و به ویژه در میان کارگزاران نظام اداری و در نتیجه جریان نداشتن تفکر برنامه ای در نظام اداری کشور و مدیریت بر مبنای ذوق و سلیقه و اراده های شخصی افراد است.

2. چالش های ساختاری: بعد ساختاری شامل کلیه ساز و کارهایی است که انتقال مفهوم و معنا و ایده را در کشور تسهیل می کند. ساز و کارهای انتقال مفهوم، معنا و ایده و اهداف آینده پژوهی بیش از هر چیز در نهادهای اساسی رسمی کشور یعنی قوای سه گانه (مجلس، دولت و قوه قضاییه) و نهادهای فراقوه ای از جمله مجمع تشخیص مصلحت نظام تجلی یافته است اما متاسفانه در پاره ای از اوقات عزم لازم برای اجرای سندهای بالادستی و متعهد بودن به الزامات آن مشهود نیست.

3. چالش های رفتاری:
بعد رفتاری و محتوایی شامل نیروی انسانی و مجموعه فعل و انفعالات مربوط به آن است. رفتارها و روابط اجتماعی دارای واقعیتی دوگانه است؛ یعنی در یک طرف رفتار و ارتباطات رسمی یا هنجاری شامل آنچه باید باشد و در طرف دیگر رفتار و ارتباطات واقعی شامل آنچه هست و نظر به آنکه این دو کاملا با یکدیگر انطباق ندارند.

4. چالش های زمینه ای و بسترسازی (محیطی):
صاحب نظران بر این باورند که هیچ برنامه تحولی و توسعه ای بدون فراهم آمدن زمینه ها و بسترهای مورد نیاز محقق نخواهد شد؛ منظور از محیط عواملی است که روی نظام اثر می گذارد ولی تحت کنترل آن نیست. این عوامل به چند دسته تقسیم می شوند:

– عوامل فرهنگی شامل باورها، ارزش ها و نگرش ها، دین و زبان و …!
– عوامل اجتماعی شامل آ»وزش و پرورش، نظام تعلیم و تربیت و …!
– عوامل اقتصادی شامل نرخ رکود، بیکاری، تورم، سرمایه گذاری، رشد و …
– عوامل سیاسی شامل دولت، احزاب، قوانین و مقررات و …!
– عوامل تکنولوژیک شامل روش های تولید، تحقیق و توسعه، دستگاه های خودکار، تکنولوژی های جدید و …!
– عوامل زیست محیطی شامل وضعیت جغرافیایی، آب و هوا و …!

 

چالش های آینده پژوهی در ایران

مدیریت عوامل محیطی مستلزم و ایفای نقش فعال و فوق فعالی است که می توان تجلی آن را در قدرت انطباق دادن خود را با شرایط و همراهی با آن و انطباق دادن شرایط یا همراه کردن آن با خود مشاهده کرد. در ارتباط با مقوله آینده پژوهی نگاهی به عملکرد مدیران نظام نشان می دهد که سقف توانمندی های اکثریت آنان را باید در توانمندی های نوع اول جستجو کرد، در حالی که نیاز کشور و اهداف و الزامات سند چشم انداز، ما را به کسب توانمندی در نوع دوم فرا می خواند.

سخن پایانی این که آینده پژوهی یکی از روش های مدرن مطالعه آینده است که با توجه به عناصر تشکیل دهنده آینده – یعنی رویدادها، روندها، تصویرها، اقدامات – و مهندسی هوشمندانه آنها به صورت دانشی جهت دار رفتار می کند. ملت ما اگرچه میراث عظیمی از معارف و تمدنی به قدمت ایران باستان دارد اما هنوز در زمینه آینده پژوهی به عنوان یک علم مدرن در ابتدای راه است و مسیری طولانی در پیش دارد. تصمیم سازان و برنامه ریزان کشور در جهان پر از تحول و تغییر، نیازمند توسعه رهیافت های جدید پیش بینی و آمادگی برای آینده پیش روی هستند. همچنین تصمیم سازان در تمام مقیاس های فضایی با چالش های جدیدی درباره افزایش پیچیدگی های محیط تصمیم گیری روبرو هستند.

متاسفانه در ارتباط با آینده پژوهی در کشور باید به این نکته اعتراف کرد که علی رغم تلاش های صورت گرفته کماکان نشانی زا فعالیت های هماهنگ، مدبرانه، سازمان یافته و یا سازمان دهنده برای ساختن آینده ای در شأن حقیقی و استعداد واقعی کشور وجود ندارد. برنامه های توسعه پنج ساله کشور با تبیین سیاست ها و اهداف کلن، نهایتا منجر به انجام پروژه های خاصی می شوند که بدون ارتباط با اهداف و سیاستگذاری کلان، اهداف کمی خاصی را دنبال می کنند.

این موضوع به گرایش پروژه محوری در دستگاه های اجرایی بر می گردد که بی ارتباط با ضعف بینش مدیریتی در دستگاه های اجرایی و همچنین تلاش مدیران برای ارائه آمار و ارقام کمّی از گزارش عملکرد دوره های ناپایدار مدیریتی خود نیست. ناپایداری دوره های مدیریتی در اکثر اوقات، مدیران را متمایل به انجام برنامه های زودبازده و کوتاه مدت نموده و از اعمال سیاست های کلان و بلندمدت در دستگاه اجرایی تحت مدیریت اجتناب می نمایند.

لذا باید توجه داشت که غفلت از آینده نگری، عرصه را برای پیشی گرفتن رقبای دوراندیش تر باز می کند. اگر مسئولان و موثرین در این راه برای ایران و آینده جامعه برنامه ریزی دقیق و اهداف معینی نداشته باشند، در عصر کنونی و دوران جنگ نرم، لابی های دشمنان فعالانه برای طرح آینده مطلوب خویش عمل خواهند کرد.

منبع : برترینها

تاثیر میلیاردرهای خیّر آمریکایی بر پیشرفت دانش - موفقیت

چگونه هم حالا پول خرج کنیم، هم در آینده؟ - موفقیت

×

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتخاب استان برای وضعیت آب‌و‌هوا