مجله دایان:خروج ایران از لیست سیاه افایتیاف پیام بسیار مهمی برای جهان خواهد بود و نشان میدهد که ما در چهارچوب منافع ملی خود حاضر به همکاری با جامعه جهانی هستیم.
با اشاره به اینکه در شرایط فعلی تنها ایران و کره شمالی در این کنوانسیون عضویت ندارند،همین امر بهانهای برای افزایش ایرانهراسی به دست دشمنان و مخالفان ما داده است. در حالی که پیوستن به کنوانسیون میتواند بهانهها را برای تبلیغ ایرانهراسی از میان ببرد و پس از رفع تحریمها دسترسی ما را به منابع جهانی امکانپذیر نمایند. در عین حال چنین اتفاقی ریسک تجاری کشور را کاهش میدهد.
ایران کشوری با ریسک بالای تجاری و کاهش این ریسک در کنار تلاش برای رفع تحریمها میتواند زمینه را برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور فراهم نماید.
میتوان هم استقلال داشت و هم قواعد را رعایت کرد در عین حال با کاهش هزینههای تجاری و از بین بردن ریسکهای غیر ضروری فعالیت موثر و موفقی را با جامعه جهانی داشت.
در صورت عدم خروج ایران از لیست سیاه افایتیاف تحریمها جای خود را به خود تحریمی خواهد داد.
شفافیت اقتصادی در سایه اف ای تی اف
سخن گفتن از مزیتهای اقتصادی پیوستن ایران به اف ای تی اف توضیح واضحات است. امروزه هیچ مبادله مالی بین الملی خارج از سیستم بانکی و بهتر است بگوییم خارج از قلمرو گروه ویژه اقدام مالی امکان پذبر نیست.
بزرگترین شرکای تجاری ایران، از جمله چین که دومین اقتصاد دنیا را در اختیار دارد نیز به کنوانسیونهای گروه ویژه اقدام مالی پیوسته و بدون شک با بازگشت آمریکا به برجام، از ایران نیز خواهند خواست تا این کار را انجام دهد.
اما در صورتی که آمریکا به برجام باز گردد ولی ایران مسئله اف ای تی اف را حل نکند مثل این است که خودتحریمی کرده باشد. اثر تحریمها بر اقتصاد ایران بر هیچ کس پوشیده نیست و تقریباً صرف نظر از برخی شعاردهندگان، اکثر مقامات و علی الخصوص دولت به این امر اذعان دارند.
حل مسئله اف ای تی اف تنها برای اقتصاد بین الملل ایران ضروری نیست. این کار حتی برای اقتصاد داخلی نیز حیاتی است.
حل این مسئله از طریق ایجاد شفافیت در اقتصاد کشور به رفع چالشهایی همچون پول شویی و فساد اقتصادی منجر خواهد شد.
اقتصاددانان تاکید دارند شفافیت اقتصادی در بخشهای مالی و بانکی اساسی ترین درمان مشکل فساد و پولشویی بوده و از این رو، همه نقل و انتقالات مالی باید به روشنی در اختیار نهادها و مراجع نظارتی قرار گیرد.
عادیسازی روابط اقتصادی ایران با دنیا
صرف بازگشت آمریکا به برجام در شرایط کنونی کفایت نمیکند. بهخاطر اینکه برجام در شرایطی مذاکره شد که نوع دیگری از تحریمها علیه ایران مطرح بود و رفع آن تحریمها در داخل برجام تشریح شد؛ یعنی هدف برجام هم این بود که آن تحریمها را بردارد. امروز برای اینکه آن شرایط فراهم بشود، صرفاً بازگشت به برجام برای آمریکا کافی نیست، بلکه باید تحریمها را بردارد یعنی نه اینکه بگوید مثلاً من عین کلمات برجام را اجرا میکنم. ترامپ در این چهار سال تلاش کرد که برجام را از محتوا تهی بکند و تحریمهایی را تحمیل بکند که اگر آمریکا به برجام برگردد هم آن تحریمها کماکان باقی بماند. مثلاً بانک مرکزی و وزارت نفت ما را از تحریمهای تحت عنوان هستهای خارج کردند و با عنوان تروریسم تحریم کردند. اصلاً عناوین و نحوهی انتصاب تحریمها را هم عوض کردند.
آمریکا اوّل باید تعهداتش را انجام بدهد، بعد موضوع بازگشت آمریکا به برجام یک مسئلهی ثانوی است. موضوع اصلی این است که روابط اقتصادی ما با کشورها عادی بشود. اگر به برجام و قطعنامهی ۲۲۳۱ نگاه کنید، تعهدی که آنجا وجود داشته درواقع عادیسازی روابط اقتصادی ایران با دنیا بوده که بهدلیل تحریمهای آمریکا و اتحادیهی اروپا و بهدلیل تبعیت بسیاری از آمریکا، بدون هیچ منطقِ قانونیای غیرعادی شده بود و در این چهار سال هم با فشارهایی که ترامپ آورد این وضعیت ادامه پیدا کرد. لذا خواست رهبر انقلاب، مسئولین کشور و مذاکرهکنندگان همین است که مهمترین اولویت، برداشتهشدن تحریمهاست. بعد از آن بحث ورود آمریکا به برجام مورد توجه قرار میگیرد.
گامهای عملی این است که باید روابط اقتصادی ایران با جهان عادی بشود؛ یعنی حل و فصل تمام اقداماتی که آمریکا کرده و باعثشده رابطهی اقتصادی با ایران را محدود بکند. ما با آمریکا کاری نداریم.
امّا اگر بخواهیم وارد جزئیات بشویم، باید محدودیتهایی که برای فروش نفت ایران ایجاد کردند را بردارند. نفت ایران مشتری دارد، ولی آمریکاییها با روشهای زورمندانه و فشار مانع شدند که مشتریها نفت ایران را خریداری کنند. خب این هم باید متوقف بشود. باید روابط بانکی ما به حالت اوّلیه برگردد. باید قراردادهایی که ما داشتیم با شرکتهای مختلف اجرایی بشود. باید طرفهای مختلف کارگزاریهای بانکی ما به حالت اوّل برگردند. مشکلاتی که برای حملونقل و بیمهی ما بوده باید برگردانند.
بهعبارت دیگر، آنچه که در ضمیمهی دوم برجام هست تأکید بر آثار اقدامات دارد. نه فقط اینکه آقای بایدن یک متنی را امضاء بکند. امضاء ضروری است، امّا این فقط شرط لازم است. شرط کافی این است که ما آثار اقدامات آمریکا را ببینیم. هم در برجام، هم در بحث تعهدات اتحادیهی اروپا و هم در بحث تعهدات آمریکا مطرح و تأکید شده است. حرفی که ما در چهار سال گذشته به اروپاییها زدیم این است که درست است شما یکسری امضاء کردید و یک رشته تحریمها را برداشتید، امّا مردم ایران اثری نمیبینند. الآن مردم ایران میبینند که شرکتهای اروپایی ایران را ترک کردند. اینها اثراتی است که ما باید ببینیم.
باید مشخص باشد که برجام مثل یک در گردان نیست که شما از یک طرف وارد و از طرف دیگر خارج بشوید. بالاخره روابط بینالملل قاعده دارد. اقدامات آمریکا باعث خسارت بر مردم ایران شده و حتماً در مراحل بعدی موضوعاتی که مورد نظر ما هست برخی سوءاستفادههایی است که شاید انجام بدهند و همینطور جلوگیری از تکرار اقدامی است که آمریکا کرد. ما نباید فراموش کنیم که پنجاه شرکت چینی هم توسط آقای ترامپ در چهار سال گذشته تحریم شدند و شرکای ما ضربه و ضرر دیدند. این ضررها هم باید جبران بشود.
بعد از قطعنامهی ۲۲۳۱، حضور آمریکا در برجام تنها در صورتی مفید است که مزایای اقتصادی برای ایران داشته باشد. هدف جمهوری اسلامی از حضور آمریکا در برجام با ۲۲۳۱ محقق شده؛ یعنی قطعنامهها لغو شدند. الآن آمریکا میتواند این امتیاز را با واردشدن به برجام دوباره به دست بیاورد و این امتیازی نیست که به ما میدهد، بلکه امتیازی است که برای خودش به دست میآورد که بر اجرای برجام میتواند نظارت بکند.
لذا بازگشت آمریکا به برجام بدون برداشتن تحریمها نهتنها منفعتی برای ما ندارد، بلکه منفعت صرف برای آمریکاست.
ارسال دیدگاه