رمان طاعون نوشته آلبر کامو

یکشنبه 17 اردیبهشت 1402 کتاب
رمان طاعون

مشخصات رمان طاعون نوشته آلبر کامو

نام رمان:رمان طاعون

نویسنده:آلبر کامو

زبان: فرانسوی

گونه: ادبی رمان فلسفی، داستان پوچ‌گرا

 

درباره رمان طاعون نوشته آلبر کامو

طاعون رمانی است نوشتهٔ آلبر کامو که در سال ۱۹۴۷ به چاپ رسید، داستان را از دیدگاه یک راوی طاعونی که شهر اوران الجزایر فرانسه را فرا گرفته است، روایت می کند.

آلبر کامو نویسنده رمان طاعون

آلبر کامو نویسنده، فیلسوف و روزنامه‌نگار فرانسوی برنده جایزه ادبی نوبل بود. او یکی از نویسندگان بزرگ در مکتب رئالیسم، خالق کتاب مشهور بیگانه و مقاله جریان‌ساز افسانهٔ سیزیف است.آلبر کامو در ۷ نوامبر ۱۹۱۳ در دهکده‌ای کوچک در الجزایر به دنیا آمد.

کامو در سال ۱۹۵۷ به خاطر «آثار مهم ادبی که به روشنی به مشکلات وجدان بشری در عصر حاضر می‌پردازد»برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات شد.

سه اثر معروف کامو با نام‌های «بیگانه»، «کالیگولا»، «افسانه سیزیف» بیش از هر چیز سبک او را معرفی می‌کنند و موضوع محوری‌شان پوچی است.

 

خلاصه‌ای از داستان طاعون

طاعون در شهری از الجزایر به نام اوران رخ می‌دهد و از زبان یک راوی بیان می‌شود. اوران که در ابتدای کتاب به عنوان شهری معمولی توصیف شده است زیبایی گذشته خود را از دست داده است. در شهر اتفاقی رخ می‌دهد، کم کم تعداد موش‌های شهر و مرگ و میر آن‌ها افزایش می‌یابد. پس از مدتی چند نفر از انسان‌ها نیز در اثر ابتلا به یک بیماری کشته می‌شوند. دکتر ریو (شخصیت اصلی داستان) آن‌را بیماری واگیردار معرفی می‌کند و اندکی بعد دکتر کاستل آن‌را طاعون تشخیص می‌دهد.

پس از مدتی طاعون کل شهر را در بر می‌گیرد و وضعیت قرنطینه در شهر اعلام می‌شود. قرنطینه بسیاری از مردم را از عزیزانشان دور می‌کند. همسر دکتر ریو برای درمان به شهر دیگری می‌رود و فاصله بین آن‌ها می‌افتد. در مواجهه با طاعون هرکس به شیوه‌ی خودش عمل می‌کند پدر پانلو کشیش شهر آن‌را عذاب الهی می‌داند و تحمل درد طاعون را راه حل می‌داند.

اما دکتر ریو و تارو (مسافری که به اوران آمده ولی در قرنطینه گیر افتاده است) سعی در تلاش برای مقابله با طاعون دارند. رامبر روزنامه‌نگار هم که برای تهیه گزارش به شهر آمده و حالا زندانی شده برای رسیدن دوباره به معشوقه‌اش، تلاش بسیاری برای خارج شدن از شهر می‌کند اما زمانی که می‌فهمد دکتر ریو نیز از همسرش جدا مانده تصمیم به ماندن و تغییر شرایط می‌گیرد و به دکتر ریو و تارو می‌پیوندد.

در این‌باره در رمان می‌خوانیم: «رامبر گفت که باز هم فکر کرده است و به آنچه معتقد بود باز هم معتقد است اما اگر برود خجالت خواهد کشید. و این خجالت مزاحم عشقی خواهد شد که نسبت به او دارد. اما ریو اندامش را راست کرد و با صدای محکمی گفت که این بی معنی است و ترجیح خوشبختی خجالت ندارد. رامبر گفت: بلی، اما وقتی که آدم تنها خودش خوشبخت باشد خجالت دارد.» در ادامه پدر پانلو هم به جمع آن‌ها برای مقابله با طاعون می‌پیوندد.

شخصیت‌ رمان طاعون

راوی: وقایع از زبان راوی داستان نقل می‌شود. راوی در پایان کتاب خود را معرفی می‌کند و علت فاش نکردن نام خود را این می‌داند که می‌خواست از زبان مردم صحبت کند نه خود.

دکتر برنار ریو: با وجود اینکه شخصیت‌ها مختلفی در داستان ایفای نقش‌های مهمی می‌کنند، وی شخصیت اصلی رمان است. ریو خود را از دنیا خسته می‌داند و به وجود خدایی معتقد نیست و اظهار می‌کند انسان بودن خواست اوست. وی پزشکی ماهر است و از اولین کسانی بود که علت کشته شدن موش‌ها و مردم را یک بیماری می‌داند.

ژان تارو: مسافری که در طول اقامتش در اُران طاعون فراگیر شد. راوی داستان در موارد زیادی به روزنوشت‌های وی استناد می‌کند. تارو در دوران طاعون خود را بسیار به دکتر ریو نزدیک می‌کند. تشکیل سازمان بهداشتی داوطلب برای مقابله با بیماری، پیشنهاد وی بود.

ژوزف گران: کارمند سالخوردهٔ شهرداری است. گران در برقراری شرایط با جامعه دچار مشکل است و به سختی مشغول نوشتن یک کتاب است.

ریموند رانبر: روزنامه‌نگاری که برای تهیهٔ گزارش به اُران می‌آید و به هنگام قرنطینه خود را زندانی می‌بیند. او دلباختهٔ دختری خارج از اُران است و خود را از مردم شهر بیگانه می‌داند و به همین دلیل خواهان آن است که از شهر خارج شود ولی با ممانعت سازمان‌ها برای فرار چندین بار اقدام می‌کند که با مناسب شدن شرایط برای فرار به دکتر ریو و تارو برای از بین بردن بیماری می‌پیوندد.

آقای کوتار: همسایهٔ گران است که توسط وی از خودکشی نجات یافت. وی طرفدار اجتماعی شدن است و از جمله افراد کمی است که در دوران طاعون از شرایط راضی است و بهتر زندگی می‌کند و از این جهت خاص است و بسیاری از جریان داستان پیرامون افکار اوست.

دکتر کاستل: همکار سالخوردهٔ دکتر ریو. کاستل با طاعون در پاریس و چین آشنا بود بنابراین نخستین کسی بود که بیماری را طاعون خواند.

پدر پانلو: کشیش شهر است که ابتدا طاعون را بلایی برای مردم می‌داند و بنابراین اقدام برای از بین بردن آن را بیشمار می‌خواند ولی در روند داستان به از در مقابل طاعون کمک می‌کند.

آقای اُتون: وی باز پرس است و همسر و دو فرزند دارد.

احمد شاملو

کتاب مثل خون در رگ‌های من اثر احمد شاملو

کتاب ررابینسون کروزوئه

کتاب ررابینسون کروزوئه اثر دانیل دفو

×

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتخاب استان برای وضعیت آب‌و‌هوا