اندر معنی عدل و ظلم و ثمرهٔ آن ، شعری از باب اول کتاب بوستان سعدی می باشد. در آن از آثار ظلم و ستم و همچنین ثمره های نیکی کردن گفته شده است.
خبرداری از خسروان عجم / که کردند بر زیردستان ستم؟
نه آن شوکت و پادشایی بماند / نه آن ظلم بر روستایی بماند
خطا بین که بر دست ظالم برفت / جهان ماند و با او مظالم برفت
خنک روز محشر تن دادگر / که در سایهٔ عرش دارد مقر
به قومی که نیکی پسندد خدای / دهد خسروی عادل و نیک رای
چو خواهد که ویران شود عالمی / کند ملک در پنجهٔ ظالمی
سگالند از او نیکمردان حذر / که خشم خدای است بیدادگر
بزرگی از او دان و منت شناس / که زایل شود نعمت ناسپاس
اگر شکر کردی بر این ملک و مال / به مالی و ملکی رسی بی زوال
وگر جور در پادشایی کنی / پس از پادشایی گدایی کنی
حرام است بر پادشه خواب خوش / چو باشد ضعیف از قوی بارکش
میازار عامی به یک خردله / که سلطان شبان است و عامی گله
چو پرخاش بینند و بیداد از او / شبان نیست، گرگ است، فریاد از او
بد انجام رفت و بد اندیشه کرد / که با زیردستان جفا، پیشه کرد
به سختی و سستی بر این بگذرد / بماند بر او سالها نام بد
نخواهی که نفرین کنند از پست / نکو باش تا بد نگوید کست
ارسال دیدگاه