
چکیده ای از بیوگرافی سپهبد نادر جهانبانی
نام:نادر جهانبانی
تاریخ تولد:۲۷ فروردین ۱۳۰۷
محل تولد:تهران
تاریخ در گذشت:۲۲ اسفند ۱۳۵۷
سال خدمت:۱۳۲۵تا۱۳۵۷
همسران:همسر اول آذر ائتسام ***همسر دوم فرخ لقا زنگنه
فرزندان:انوشیروان و گلناز
سپهبد نادر جهانبانی کیست؟
نادر جهانبانی، معروف به «ژنرال چشمآبی»، یکی از برجستهترین نظامیان تاریخ معاصر ایران است. وی به عنوان سپهبد خلبان نیروی هوایی شاهنشاهی ایران و بنیانگذار تیم آکروجت تاج طلایی شناخته میشود. زندگی او پر از افتخارات و فراز و نشیبهایی است که تأثیر زیادی بر تاریخ نظامی ایران داشته است. این مقاله به بررسی کامل زندگی و فعالیتهای نادر جهانبانی میپردازد.
کودکی و نوجوانی
نادر جهانبانی در ۲۷ فروردین ۱۳۰۷ در تهران به دنیا آمد. پدرش، امانالله جهانبانی، از فرماندهان ارتش شاهنشاهی و شاهزادگان قاجار بود. مادرش، هلن کاسمینسکی، از مهاجران روس بود. نادر در محیطی نظامی و فرهنگی رشد یافت و از همان کودکی به فعالیتهای نظامی علاقه نشان داد
در ۱۸ سالگی، نادر جهانبانی به دانشگاه خلبانی نیروی هوایی روسیه رفت و پس از اتمام تحصیلات خود به ایران بازگشت. وی برای آموزش دورهٔ خلبانی جت به آلمان اعزام شد و پس از آشنایی با لیدر تیم آکروجت آمریکا، فنون آکروباسی هوایی را آموخت
نادر جهانبانی در سال ۱۳۳۷ تیم آکروجت تاج طلایی را پایهگذاری کرد. این تیم شامل خلبانان برجستهای مانند محمد خاتمی، امیرحسین ربیعی و عبدالحسین مینوسپهر بود. تیم آکروجت تاج طلایی به سرعت به یکی از بهترین تیمهای آکروباسی هوایی در جهان تبدیل شد و در نمایشگاهها و مسابقات بینالمللی شرکت کرد
نادر جهانبانی در طول خدمت نظامی خود چندین عملیات مهم را هدایت کرد. وی در زمان فرمانروایی حسن البکر در عراق، در یکی از گشتهای هوایی بهوسیلهٔ پنج جت جنگنده عراقی محاصره شد، اما با خونسردی و مهارت توانست از این مهلکه نجات یابد. این عملیات و دیگر فعالیتهای مشابه، او را به عنوان یکی از شجاعترین و ماهرترین خلبانان نیروی هوایی ایران معرفی کرد
پس از انقلاب ۱۳۵۷، نادر جهانبانی به همراه دیگر افسران ارشد نیروی هوایی دستگیر شد. وی در ۲۲ اسفند ۱۳۵۷ به حکم صادق خلخالی، حاکم شرع وقت، در زندان قصر تیرباران شد. این اعدام در حالی انجام شد که هیچ اتهام مشخصی علیه او اثبات نشده بود و تنها به جرم «عامل فساد» محکوم شده بود. این رویداد باعث شد که نادر جهانبانی به عنوان یکی از قربانیان بیگناه انقلاب شناخته شود
نادر جهانبانی با فعالیتهای خود در نیروی هوایی و تأسیس تیم آکروجت تاج طلایی، میراثی بینظیر از خود به جا گذاشت. وی نه تنها به عنوان یک نظامی برجسته، بلکه به عنوان یک انسان شریف و مهربان در یادها باقی مانده است. فرزندان و خانوادهاش نیز پس از او تلاش کردهاند تا نام و یادش را زنده نگه دارند و از او به عنوان الگویی برای نسلهای آینده یاد کنندنی با زندگی پر از افتخار و فداکاری خود، یکی از چهرههای ماندگار تاریخ معاصر ایران است. او با شجاعت، مهارت و تعهد به خدمت، نقش بسزایی در پیشرفت نیروی هوایی ایران داشت و تا آخرین لحظات زندگیاش با سربلندی و افتخار ایستاد. زندگی و میراث او همواره الهامبخش نسلهای آینده خواهد بود.
خانواده سپهبد نادر جهانبانی
نادر جهانبانی او پسر امانالله جهانبانی، از فرماندهان ارتش شاهنشاهی با درجهٔ سپهبدی، وزیر و سناتور مجلس سنای ایران بود. مادر وی هلن کاسمینسکی از مهاجران روس بود.
همسر و فرزندان سپهبد نادر جهانبانی
همسر نادر جهانبانی فرخ زنگنه و دو فرزند او انوشیروان و گلنار نام دارند.
تحصیلات سپهبد نادر جهانبانی:
هجده سالگی وارد دانشگاه خلبانی نیروی هوایی روسیه شد. پس از اتمام تحصیلات وارد نیروی هوایی ارتش ایران شد و بعد از دوره کوتاهی خدمت در ارتش برای آموزش دوره جت به آلمان رفت و بعد از بازگشت به ایران اقدام به تاسیس تیم آکروجت «تاج طلایی» کرد. از تاسیس این تیم به عنوان مهمترین اقدام جهانبانی در نیروی هوایی ایران نام میبرند.
یک سال پس از تشکیل تیم آکروجت تاج طلایی، در مسابقهای با حضور ایران، نیروی هوایی آمریکا و نیروی هوایی بریتانیا، تیم ایران مقام نخست را به دست آورد. تیم آکروجت تاج طلایی ایران تا زمان انحلال آن یعنی در بهمنماه ۱۳۵۷، جزو قدرتمندترین تیمهای آکروباسی هوایی با هواپیمای جت در دنیا بود که در چندین رقابت بینالمللی، مقامهایی را نیز کسب کرد
نادر جهانبانی، دانشآموختهٔ دانشگاه خلبانی نیروی هوایی روسیه و آموزشدیدهٔ دورههای خلبانی جنگندههای جت از آلمان بود.
نادر جهانبانی، پس از بازگشت به ایران، نخستین تیم آکروجت ایران را در سال ۱۹۵۸ تشکیل میدهد. اولین تیم آکروجت «تاج طلایی» بود .
خاندان جهانبانی
خاندان نادر جهانبانی
خاندان جهانبانی نوادگان سیفالله میرزا پسر فتحعلی شاه از همسر گرجی او گلبدن خانم خازنالدوله اند که در دوره رضا شاه، نام خانوادگی جهانبانی برگزیدند. اما در سال ۱۳۱۷ که این خاندان مغضوب رضا شاه و اعضایش از ارتش اخراج شدند، عدهای از آنان نام خانوادگی خود را به کیکاووسی، فتحعلی پور، جهانبینی و شهبنده تغییر دادند.
خاندان جهانبانی یکی از متنفذترین خانوادههای سیاسی در ایران عصر قاجار و پهلوی است. پدر نادر جهانبانی یعنی امانالله جهانبانی به عنوان مشهورترین چهره این خاندان از نوادگان فتحعلیشاه قاجار است. او نوه سیفالله میرزا فرزند چهل و دوم فتحعلی شاه قاجار بود.
امانالله جهانبانی دو بار ازدواج کرد، حاصل این ازدواجها ۹ فرزند بود. از جمله: نادر جهانبانی، مهرمنیر جهانبانی و خسرو جهانبانی که با شهناز پهلوی ازدواج کرد. یکی از دختران امانالله جهانبانی با محمود امانپور ازدواج کرد. امانپور پدربزرگ کریستین امانپور خبرنگار ای بی سی است.
پدر نادر جهانبانی او چندبار ازدواج کرد که یکی از این ازدواجها با هلن کاسمینسکی مهاجر روس بود که نادر جهانبانی هم حاصل این ازدواج است.
اعدام سپهبد نادر جهانبانی
نادر جهانبانی در پی انقلاب ۱۳۵۷ ایران در روز ۲۲ بهمن در پُست نیروی هوایی در دوشانتپه توسط انقلابیون دستگیر شد و در ۲۲ اسفند ۱۳۵۷ به حکم صادق خلخالی، حاکم شرع وقت، در زندان قصر تیرباران شد.
وقتی جهانبانی را برای محاکمه آوردند، کاغذی بر گردنش انداختند تا جرمش را بنویسند؛ اما به نظر میرسید او جرمی نداشت، کسی هم پیدا نشد شهادت دهد او جرمی انجام دادهاست. پس روی کاغذ سفید نوشتند: سپهبد نادر جهانبانی، عامل فساد.
پسر جهانبانی درباره اعدام پدرش اینگونه میگوید:
انوشیروان جهانبانی درباره اعدام پدرش میگوید: «پدرم روز آخر در پست نیروی هوایی در دوشانتپه بودند. بعدازظهر روز انقلاب بود. من هر یک ساعت یکبار با ایشان صحبت میکردم. آخرین باری که با پدرم صحبت کردم ساعت ۷ شب بود.
از ساعت ۸ شب به بعد هر چه قدر زنگ زدم میگفتند نیستند تا اینکه آخرهای شب بالاخره یک افسری گفت پدرتان را بردند به آن مدرسه (رفاه). دیگر نتوانستم با پدرم تماس داشته باشم، اجازه هم نمیدادند بروم ایشان را ببینم.
بعد از گذشت یک ماه، یک روز که در حال رفتن سر کار بودم از رادیو این خبر وحشتناک (تیرباران سپهبد نادر جهانبانی) را شنیدم.»
تیمسار نادر جهانبانی
فرزند سپهد نادر جهانبانی
انوشیروان جهانبانی فرزند سپهبد نادر جهانبانی در زمان وقوع انقلاب اسلامی ۳۰ ساله بوده است.
او که برای تحصیل به آمریکا رفته بود، پس از کسب بالاترین مدرک خلبانی در آمریکا به ایران بازگشت و تا زمان وقوع انقلاب، مدیرعامل شرکت هواپیمایی “ایرتاکسی” بود.
او نیز یک هفته پس از تیرباران سپهبد نادر جهانبانی، دستگیر شد و ۵ ماه را در زندان گذراند.
انوشیروان جهانبانی دربارهٔ اینکه چرا پدرش مانند بعد از انقلاب از ایران نرفت این گونه گفته:
اتفاقاً آن موقع من به پدرم خیلی اصرار میکردم که از ایران خارج شود، چون هواپیما هم در دستمان بود. هم از راه ایرانایر و هم با هواپیمای خودمان میتوانستیم از ایران بیرون برویم. پدرم ولی همیشه میگفت من سرباز این وطن هستم و وظیفهام است که در اینجا بمانم. میگفت امکان ندارد مملکتم را رها کنم.
حتی وقتی هم که شاه رفت، گفتیم حالا رئیستان هم که رفت؛ گفت نه وظیفهٔ من است در این مملکت بمانم. وی با رد این پیشنهاد گفت من کاری نکردهام که بخاطر آن بترسم و بخواهم بگریزم، و به هیچ عنوان قانع نشد که از ایران برود. فکر میکنم اگر از ایران رفته بود، هر روز زجر میکشید. جای پدرم همان مملکت خودشان بود.
انوشیروان جهانبانی دربارهٔ پدرش گفتهاست: «یک نوشتهای با دستخط خودشان (پدرم) وجود دارد که از ما خداحافظی کردند. یک چیز دیگری هم که داریم، ساعتی است که پدرم دستشان بود و الآن دست من است، و این باارزشترین چیزی است که من در زندگیام دارم».
هر چند قرن یک نفر مثل جنرال جخانوادی پا به این دنیا میگذارد در صورت وجود ایشان وامثال ایشان که که هم نبودند سرنوشت جنگ با عراق حتما عوض میشد جوانساز بیگاهی را بی جهت از دست نمیدادیم متاسفانه هنوز هم حاضر به اعتراف این کشتارها نیستن که اشتباه محض بود سربازان واقعی مملکت که فرصت رفتن داشتن ولی….؟
و
روحش شاد و یادش گرامی باد و لعنت بر **** و عذاب جهنم نصیب او گردد
این نوشته تا ابد میماند