معرفی کتاب گیله مرد اثر بزرگ علوی

شنبه 17 دی 1401 کتاب

مشخصات کتاب گیله مرد

نام کتاب : کتاب گیله مرد

نویسنده : بزرگ علوی

ناشر چاپی : انتشارات نگاه

سال انتشار : ۱۳۹۳

تعداد صفحات : ۲۰۴

زبان : فارسی

 

معرفی نویسنده کتاب گیله مرد

بزرگ علوی زاده ی 13 بهمن 1282 و درگذشته ی 28 بهمن 1375 شمسی، نویسنده، استاد زبان فارسی و روزنامه نگار ایرانی بود که بیش از چهار دهه از نیمه ی دوم قرن بیستم را در آلمان زندگی کرد و به نوشتن داستان، ترجمه، نقد و فرهنگنامه نویسی پرداخت.بزرگ علوی در تهران متولد شد. او به همراه برادرش مرتضی علوی در سال 1920 به منظور تحصیل به آلمان رفت و دوران دبیرستان را در شهرهای مختلفی گذراند. علوی در دوران اقامت در آلمان چند اثر ادبی آلمانی را به فارسی ترجمه کرد.

بزرگ علوی

بزرگ علوی

خلاصه کتاب گیله مرد

نامه ها: شخصیت اصلی این داستان، قاضی پیری است که به دلیل چهره ی زشت و بدترکیبش، همه از او متنفرند و از او دوری می کنند. تنها فردی که در این شرایط، زشت بودنِ او را نادیده می گیرد و به او عشق و محبت می ورزد، یگانه فرزندش، نازنین است. پس از مرگ همسرش، نازنین تنها همدم قاضی پیر است و هرگز او را ترک نمی کند. البته این وضعیت تا زمانی ادامه می یابد که نامه های ناشناخته و مرموز از راه می رسند …

گیله مرد: داستان جایی در میان جنگل های گیلان روایت می شود. باران هنگامه کرده است. باد چنگ می اندازد و می خواهد زمین را از جا بکند. دو مأمور تفنگ به دست گیله مرد را به فومن می برند. جرم گیله مرد چیست؟ آیا جز اینکه در مقابل بی عدالتی و ظلم ارباب ها ایستاده بود، جرم دیگری داشت؟ مأموران دولت همسرش را کشته بودند. او در فکر انتقام همسرش است و در فکر بچه اش؛ بچه ی شش ماهه ای که داخل کلبه جا مانده و حالا گیله مرد نمی داند چه به سرش خواهد آمد. بنابراین تلاش می کند راهی برای فرار پیدا کند …

خائن: پنج نفر بیشتر دست اندر کار نبودند، و یک نفر از آنها خائن بود. ماجرا از جایی شروع شد که پنج نفر در هیاهوی انتخابات، به نمایندگی از تشکیلات کارگری کمیته مخفی پنج نفره ای تشکیل دادند تا فرد منتخب خود را پیروز گردانند. همه کارها هم درست و مطابق برنامه پیش می رفت، البته تا زمانی که مشخص شد یک نفر از آنها خائن بوده …

درباره کتاب گیله مرد

گیله مرد یکی از مشهور ترین آثار بزرگ علوی، نویسنده و رمان نویس معاصر ایرانی است که در دهه 1320 نوشته شد و در سال 1376 توسط انتشارات نگاه به چاپ رسید. گیله مرد مجموعه ای از 9 داستان کوتاه است که در آنها به مشکلات و معضل های اجتماعی-سیاسی در دوران پهلوی پرداخته شده. بیشتر داستان ها، فضایی تلخ و غم انگیز دارند و صحنه ای تاریک از جامعه به تصویر می کشند. این کتاب در کل روایتی شاید کوتاه اما بسیار زیبا از اوضاع جامعه ی آن زمان است.

بخشی از کتاب گیله مرد

صدایی که از جنگل می آمد، شبیه ناله ی صغرا بود، درست همان موقعی که گلوله ای از بالا خانه ی کومه ی کدخدا، در تولم به پهلویش خورد. صغرا بچه را گذاشت زمین و شیون کشید… «نمی خواهی فرار کنی؟» «نه!» بی اختیار جواب داد: «نه»، ولی دست و پای خود را جمع کرد.

او تصمیم داشت با این ها حرف نزند. چون این را شنیده بود که با مامور نباید زیاد حرف زد. این ها از هر کلمه ای که از دهان آدم خارج شود، به نفع خودشان نتیجه می گیرند. در استنطاق باید ساکت بود. چرا بی خودی جواب بدهد. امنیه می خواست بفهمد که او خواب است یا بیدار و از جواب او فهمید، دیگر جواب نمی دهد. «ببین چه می گم!» صدای گرفته و سرماخورده ی بلوچ در نفیر باد گم شد. طوفان غوغا می کرد، ولی در اتاق سکوت وحشتزایی حکمفرما بود.

بخشی از کتاب گیله مرد

بخشی از کتاب گیله مرد

گیله مرد نفسش را گرفته بود. «نترس!» گیله مرد می ترسید. برای اینکه صدای زیر بلوچ که از لای لب و ریش بیرون می آمد، او را به وحشت می افکند. «من خودم مثل تو راهزن بودم.» بلوچ خاموش شد. دل گیله مرد هری ریخت پائین، مثل اینکه اینها بویی برده اند. «مثل تو راهزن بودم» نامسلمان دروغ می گوید، میخواهد از او حرف دربیاورد. هیبت خاموشی امنیه بلوچ را متوحش کرد.

آهسته تر سخن گفت: «امروز صبح که تو کروج تفتیش می کردم…» در تاریکی صدای خش و خش آمد، مثل اینکه دستی به دسته های برگ توتون که از سقف آویزان بود، خورد. «تکان نخور می زنم!» صدای بلوچ قاطع و تهدید کننده بود. گیله مرد در تاریکی دید که امنیه بطرف او قراول رفته است. «بنشین!» دهاتی نشست و گوشش را تیز کرد که با وجود هیاهوی سیل و باران و باد، دقیقا کلماتی را که از دهان امنیه خارج می شود، بشنود. بلوچ پچ پچ می کرد. «تو کروج -می شنوی؟- وسط یک دسته برنج یه تپونچه پیدا کردم.

تپونچه رو که می دونی مال کیه. گزارش ندادم. برای آنکه ممکن بود که حیف و میل بشه. همراهم آورده ام که خودم به فرمانده تحویل بدم، می دونی که اعدام روی شاخته.» سکوت. مثل اینکه دیگر طوفان نیست و درختان کهن نعره نمی کشند و صدای زیر بلوچ، تمام این نعره ها و هیاهو و غرش و ریزش ها را می شکافت

معرفی کتاب علویه خانم اثر صادق هدایت

معرفی کتاب مدیر مدرسه اثر جلال آل احمد

×

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتخاب استان برای وضعیت آب‌و‌هوا