کتاب زن زیادی اثر جلال آل احمد
نویسنده : جلال آل احمد
زبان : فارسی
تعداد جلد : یک
ناشر : انتشارات فردوس
سال انتشار : 1339
معرفی کتاب زن زیادی
در این کتاب 9 داستان کوتاه به روایت جلال آل امد وجود دارد ، که در آن ها دردهای اجتماعی و نوع تفکرات زنان را در جامعهای مردسالار به تصویر کشیده است. این کتاب یکی از بهترین کتاب های جلال آل احمد می باشد زیرا نه تنها زنان بلکه مردانی که جایگاه شناخته شده و مهمی در جامعه دارا نمیباشند را در برگرفته است ، او جامعه را روایت کرده است که به دلیل نادانی و خرافاتی بودن زن و مرد هردو به یک اندازه بدبخت هستند ! او در این کتاب به انتقاد از رفتار های سنتی پرداخته است.
زبان این داستان زبانی طنزآمیز می باشد و اتفاقات آن زمان های قدیم را شامل مش وید ، همان زمان هایی که زنان در دوره همی هایشان به توطئه علیه هووهایشان میپرداختند، عمه قزیها هم نسخههای علمی برای درمان نازایی زنها تجویز میکردند و از دخترها میخواستند تا کنار دیگ بروند و بخت رویایی خود را آرزو کنند
ویژگی های کتاب زن زیادی
یکی از ویژگی های این کتاباین است که می توان آن را به زمان حال تعمیم داد ، شخصیت های موجود در آن را می توان در خانواده و نزدیکان خود دید ، متاسفانه هنوز که هنوز است رفتارهایی که مورد انتقاد نویسنده قرار گرفته در اجتماع موجود می باشد.
خلاصه کتاب زن زیادی
در این کتاب جلال آل احمد شرایط زنان و مردان دوران خودش را با صداقت دردناک و گاهی باور نکردنی روایت کرده است ، او این وضعیت را چنان شرح داده است که احتمالا حتی خود مردم هم از خیلی مسائلی که او می گوید خبر نداشته اند. مناسب بودن این کتاب از آنجایی نمایان می شود که هردو جنس مرد و زن را در برگرفته است و از وضعیت هردو آن ها روایت می کند! جالبی این کتاب نیز به دلیل آن است که همه ی زمان ها را در برمیگرد و فقط مخصوص زمان گذشته نیست !هنوز هم رفتارها و عاداتی که نویسنده به آن ها اعتراض دارد، در جای جای نظام اجتماعی و فرهنگی امروز دیده می شود.
معرفی نویسنده کتاب زن زیادی
جلال آل احمد یکی از نویسندگانی بود که سعی داشت با نوشتارهایش دیدگاه سنتی جامعه را تغییر دهد ، ا کتاب های خود را در سبک رئالیسم می نوشت و ویژگی نثر هایش برونگرایی بود ، از دیگر ویژگی های نثر او می توان به رکگویی و صراحت، کوتاه نویسی جملات و در هم شکستن دستورات زبانی و عامیانه نویسی اشاره کرد.از آثار این نویسنده به نام می توان به :
- پنج داستان
- نون و قلم
- سرگذشت کندوها
- از رنجی که میبریم
- زن زیادی
اشاره کرد ، او در سال ۱۳۴۸ در سن ۴۵ سالگی از دنیا رفت.
برخی از جملات موجود در کتاب
«من دیگر چطور میتوانستم توی خانه پدرم بمانم؟ اصلا دیگر توی آن خانه که بودم انگار دیوارهایش را روی قلبم گذاشتهاند. همین پریروز این اتفاق افتاد؛ ولی من مگر توانستم این دو شبه یک دقیقه در خانه پدری سر کنم؟ خیال میکنید اصلا خواب به چشمهایم آمد؟ ابدا. تا صبح هی توی رختخوابم غلت زدم و هی فکر کردم. انگارنهانگار که رختخواب همیشگیام بود. نه! درست مثل قبر بود.
جانبهسر شده بودم. تا صبح هی تویش جان کندم و هی فکر کردم. هزار خیال بد از کلهام گذشت. هزار خیال بد. رختخواب همان رختخوابی بود که سالهای سال تویش خوابیده بودم. خانه هم همان خانه بود که هرروز توی مطبخش آشپزی کرده بودم؛
هر بهار توی باغچههاش لالهعباسی کاشته بودم؛ سر حوضش آنقدر ظرف شسته بودم؛ میدانستم پنجره راهآبش کی میگیرد و شیر آبانبارش را اگر از طرف راست بپیچانی آب هرز میرود. هیچچیز فرق نکرده بود. اما من داشتم خفه میشدم. مثلاینکه برای من همهچیز فرق کرده بود. این دوروزه لب به یک استکان آب نزدهام. بیچاره مادرم از غصه من اگر افلیج نشود هنر کرده است».
ارسال دیدگاه