چکیده ای از بیوگرافی شاپور بختیار
نام:شاپور بختیار
متولد: ۴ تیر ۱۲۹۳/(۲۶ ژوئن ۱۹۱۴)
متولد شهر:شهرکرد، ایران
روز وفات:۱۵ مرداد ۱۳۷۰۶ / اوت ۱۹۹۱ (۷۷ سال)سورن، فرانسه
آرامگاه :گورستان مونپارناس، پاریس
ملیت :ایرانی
حزب سیاسی: حزب ایران/جبهه ملی ایران/نهضت مقاومت ملی ایران
همسران: مدلین (فرانسوی)/شهین تاجبختیار (مژگان واحدی)
فرزندان : فرانس، پاتریک، ویوین همه از همسر فرانسوی و امیرگودرز از همسر ایرانی
محل تحصیل دانشگاه سوربن
حرفه سیاستمدار
خویشاوندان سرشناس تیمور بختیار (پسر عمو) وثریا اسفندیاری (دختر عمو) ونوه دختری نجفقلی صمصامالسلطنه
دکتر شاپور بختیار که بود
شاپور بختیارسیاستمدار ایرانی، دبیرکل سابق حزب ایران، عضو اخراجشده جبهه ملی ایران،بنیانگذار نهضت مقاومت ملی ایران (در سال ۱۳۵۹) و آخرین نخستوزیر ایران، پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران بود.
دکتر شاپور بختیار متولد چه سالی است
شاپور بختیار در ۴ تیر ۱۲۹۳ در کنرک (شهرکرد) متولد شد
خانواده دکتر شاپور بختیار
پدرش محمدرضا معروف به سردار فاتح بختیاری و مادرش نازبیگم دختر صمصامالسلطنه بختیاری صدر اعظم پس از مشروطه به دنیا آمد. خانوادهٔ او از طوایف ایل بختیاری بودند.وی در هفت سالگی مادرش را از دست داد
تحصیلات دکتر شاپور بختیار
شاپور بختیار دورهٔ ابتدایی را در شهرکردگذارند و تحصیلات متوسطه را نخست در اصفهان وبعد در کشور بیروت به پایان رساند.شاپور بختیار مدرک دیپلم خود را از مدرسه فرانسوی بیروت دریافت کرد.
شاپور بختیار قصد داشت بلافاصله بعد از اتمام دبیرستان به پاریس برود اما در ۱۳۱۳ اعدام پدر و ۴ تن از خویشاوندانش به جرم شورش مسلحانه، در جهت سرکوب ایلات توسط رضاشاه چارهای جز بازگشت به ایران برای او باقی نگذاشت.
وی مجدداً در ۱۳۱۵ به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن ثبتنام کرد. در ۱۳۱۸ با مدرک کارشناسی از این دانشگاه فارغالتحصیل شد.
او دو مدرک کارشناسی در زمینههای فلسفه و اقتصاد عمومی، نیز دارد.
در ۱۳۲۴ دکترای خود را در حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه سوربن دریافت کرد
فعالیت سیاسی دکتر شاپور بختیار
در ۱۳۲۵ بختیار به ایران بازگشت. در ۱۳۳۰ در وزارت کار که به ابتکار احمد قوام ایجاد شده بود به عنوان مدیر ادارهٔ کار استان اصفهان انتخاب شد و به هنگام نهضت ملیشدن نفت به سمت مدیرکل کار استان خوزستان (مرکز صنعت نفت ایران) ارتقاء یافت. و تا زمان وقوع کودتاي 28 مرداد 1332 در همان سمت انجام وظيفه نمود.
بختيار در جريان محاکمه مصدق در سال 1333 به اتهام اخلال گري و توهين به مقام سلطنت بازداشت و به سه سال زندان تأديبي محکوم گرديد.اما پس از دو سال مورد عفو قرار گرفت و پس از آزادي از کارهاي دولتي کناره گرفت و به عنوان عضو جبهه ملي به فعاليتهاي مخفي پرداخت.
در سال 1341 به دليل مخالفت جبهه ملي با رفراندوم ششم بهمن به همراه عدهاي ديگر از اعضاي جبهه ملي دستگير و تا شهريور 1342 در زندان به سر برد.
14سال بعد همزمان با تشديد مبارزات ضد استعماري و اوج گيري حرکتهاي انقلابي مردم عليه حکومت شاه، که فعالين سياسي فرصتي براي طرح ديدگاههاي خود به دست آوردند، بختيار و تني چند از رجال سياسي طي نامه سرگشادهاي به شاه با انتقاد از وضعيت نابسامان سياسي ـ اجتماعي و اقتصادي کشور، خواهان انجام اصلاحات اساسي در حکومت شدند.
به دنبال ناکامي رژيم شاه در برنامه مهار انقلاب اسلامي که با تغيير سياستها و کابينهها همراه بود، رژيم با پيروي از خط مشي حاکمان ايالات متحده آمريکا توجه خود را به استفاده از شخصيتهاي ملي و غير انقلابي معطوف ساخت. اغلب اين افراد با توجه به اوضاع بحراني کشور در به دست گرفتن زمام امور، واقع بينانه برخورد نموده به درخواست رژيم پاسخ منفي دادند. در اين ميان شاپور بختيار نخست وزيري را پذيرفت.
او آخرين اميد شاه و دستگاه حکومتي آمريکا براي نجات سلطنت پهلوي بود. بعد از سقوط دولت ازهاري در موقعيتي که انقلاب به روزهاي اوج و پيروزي خود نزديک ميشد بختيار پيشنهاد شاه براي احراز مقام نخست وزيري را طي شرايطي پذيرفت و علي رغم طرد شدن از سوي جبهه ملي کابينه خود در ۱۵ دی ۱۳۵۷ با شاه بر سر نخستوزیری به توافق رسید.و دولتش در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ سقوط کرد.
فرار دکتر شاپور بختیار از ایران به سوی فرانسه
امام خمینی در ۱۲ بهمن ۵۷ وارد ایران شد و ده روز بعد، در ۲۲ بهمن ۵۷ با اعلام بی طرفی ارتش به عنوان آخرین سد دفاعی رژیم، بختیار در اندیشه جان به در بردن از ورطه ای بود که با آتش خشم ملت به جان آمده از ظلم ستمگران و منافقان برپا گردیده بود.
بختيار پس از فرار از کاخ نخست وزيري حدود شش ماه در خانه يکي از آشنايان خود مخفي شد و سپس با گذرنامه جعلي و تغيير قيافه از ايران خارج شد و به اروپا گريخت او خود را در نجات از این مهلکه مدیون پونیاتفسکس، وزیر کشور پیشین فرانسه و سفیر ژیسکاردستن، رئیس جمهوری وقت فرانسه در تهران می داند و میگوید: «باید از این بابت از او تشکر کنم. آدم کشان حرفه ای در تعقیب من بودند و او کمکم کرد.»
ترور و قتل دکتر شاپور بختیار
اولین سوءقصد ناموفق به جانش در تابستان ۱۳۵۹ رقم خورد. برنامهٔ ترور او توسط گروهی به رهبری انیس نقاش صورت گرفت. دومین ترور ۱۱ سال پس از آن، منجر به قتل بختیار در سن ۷۷ سالگی در پاریس شد. طبق اظهارات انیس نقاش، هر دو سوءقصد در ظاهر به دستور مقامات جمهوری اسلامی ایران و با استخدام تروریستهایی حرفهای طرحریزی شده بود
ارسال دیدگاه