روستای سر آقا سید
روستای سرآقاسید در استان چهارمحالوبختیاری یکی از زیباترین و بکرترین روستاهای ایران است که امروزه توانسته است علاوه بر علاقهمندان به ایرانگردی، مشتاقان جهانگردی را هم به سمت خود جذب کند.
روستای سرآقاسید از توابع بخش مرکزی کوهرنگ و از روستاهای زیبای استان چهارمحال و بختیاری است که گردشگران بسیاری در این استان از این روستای زیبا دیدن میکنند، اما این روستا در سطح ایران شناخته شده نیست و شاید یکی از دلایل ناشناخته ماندن روستا، کوهستانی بودن آن است.
ارتباط این روستا در حدود نیمی از سال، به دلیل بارش برف در فصول پایانی پاییز و زمستان با سایر جاها قطع میشود و تنها نیمی از سال راههای آن باز است. معماری و طبیعت بکر روستا، خیرهکننده و بسیار آرامشبخش است. این روستا از نظر معماری بسیار به ماسوله در استان گیلان شبیه است.
روستای زیبا و بکر سرآقاسید در ۱۴۰ کیلومتری شهرکرد، مرکز استان چهارمحالوبختیاری است که در ارتفاع ۲۵۰۰ متری قرار گرفته است. این روستا در شمال غربی مرکز کوهرنگ قرار دارد. روستای سرآقاسید از شمال به کوه کنگله و از جنوب به کوه وند و خیمه محدود است.
خانههای بکر روستا نشاندهنده قدمت روستا هستند اما تاریخ روستا با قدمت تاریخ امامزاده رقم میخورد. طبق گفتههای مردم روستا، قدمت امامزاده روستای سرآقاسید، ۶۰۰ سال است. بر طبق تاریخ شجرهنامه امامزاده، قدمت روستا را نیز با همین تاریخ تخمین زدهاند.
معماری روستا
روستای سرآقاسید دارای بافت و معماری قدیمی خاص و سنتی است. خانههای روستا به شکل پلکانی فشرده ساخته شدهاند و معماری خانهها به صورتی است که حیات هر خانه، پشت بام خانه دیگر است. در این نوع معماری، تمام خانهها دارای یک چشمانداز هستند و به یک سمت ساخته شدهاند.
تصویری که از روی پشت بام خانهها در مقابل چشمان انسان قرار دارد، طبیعتی بسیار زیبا و رویایی را نشان میدهد که شاید هیچ جایی را به این سادگی نتوان یافت که چنین چشمانداز و منظره زیبای آن را بتوان از داخل منزل، مشاهده کرد.مصالحی که در ساخت خانههای روستا به کار رفتهاند، از گل و خشت هستند که با معماری کاملا ساده ساخته شدهاند و برای درب خانهها و سقف نیز از چوب استفاده شده است.
ویژگی دیگر این خانهها نداشتن پنجره است. هیچ یک از خانههای روستا، به شکلی کاملا خاص، دارای پنجره نیستند. خانهها تنها درب هایی دارند که بسیار کوچک هستند و از چوبهای درختان همان منطقه ساخته شدهاند. به نوعی میتوان گفت که تمامی مصالح به کار رفته در ساخت خانهها از خود روستا تهیه شدهاند. خانهها به صورت تو در تو ساخته شده و از دو بخش تشکیل شدهاند که یک بخش آن برای اهالی خانه و بخش دیگر مخصوص دامها، طیور و انبار است.
معماری خانههای روستای سرآقاسید بسیار شبیه به روستای ماسوله در گیلان است. بنا بر همین شباهت، روستای سرآقاسید را «ماسوله زاگرس» نیز مینامند. این نوع معماری معمولا به دو منظور انجام میشده است، یکی برای صرفهجویی در زمین و دیگری به منظور اتحاد اهالی یک روستا در موقعیتهای مختلف اجتماعی و اقلیمی، پیشبینی میشد که خانهها نزدیک به هم ساخته شوند.
وجه تسمیه روستا
وجه تسمیه نام روستای سرآقاسید را اهالی این روستا در دو روایت خلاصه میکنند. یک روایت این است که چون امامزاده آقاسید عیسی که تنها امامزاده روستا است، در پایین خانههای روستا قرار داشته و خانهها بر بالای امامزاده ساخته شدهاند، نام این روستا سرآقاسید نامیده شده است.
یعنی که روستا بالای سر امامزاده است. روایت دیگر این است که چون بسیاری برای زیارت امامزاده به این مکان میرفتهاند و میگفتند میرویم سر مزار آقاسید عیسی، این مکان به نام سرآقاسید یعنی زیارتگاه آقاسید نامگذاری شده است.
به هر روی هر روایتی که پذیرفته شود، چندان تفاوتی نمیکند، چرا که آنچه در این روستا دیده میشود، همه جاذبه است و بکر بودن آن سبب میشود که گردشگری که پا در این روستا میگذارد، احساس کند که به یک دوره دیگری از تاریخ گذشته وارد شده است.
ویژگیهای روستا
این روستا تنها شش ماه دارای راههای ارتباطی است. جادههایی که به روستای سراقا سید ختم میشوند، بسیار پرپیچ و خم و کوهستانی هستند و همین کوهستانی بودن، سبب میشود که با اولین برفی که در استان چهارمحالوبختیاری باریدن گرفت، راههای ارتباطی این روستا با سایر مراکز، قطع شود و باز کردن راه در چنین مواقعی به سختی انجام میشود.
اهالی روستا میگویند تا جایی که یادشان میآید، همیشه همینگونه بوده است؛ بنابراین میتوان گفت تا حدودی اهالی روستا به چنین شرایطی عادت کردهاند. با وارد شدن به این روستا آنتندهی تلفن همراه نیز قطع میشود و همین سبب میشود که گردشگری که وارد این روستا میشود، باور کند که در این روستا همه چیز طبیعی است و هیچ خبری از تکنولوژی دیده نمیشود.
در این روستا زندگی به صورت کاملا طبیعی در جریان است. این روستا تنها دارای برق است که آن هم با افتادن اولین برف قطع میشود. اهالی روستا از آتش برای پخت و پز و سایر احتیاجات خود استفاده میکنند و آتش اجاق خانهها روشن است. در این روستا زنان و مردان در کنار هم کارهای سختی را برای گذران روز انجام میدهند.
زنان این روستا پشتههایی از سوخت را برای اجاقها حمل میکنند و به روستا میآورند و کارهای سختی را انجام میدهند که شاید مردان شهر هرگز از عهده انجام آنها برنیایند.
این روستا یک مکان کاملا بکر است و هیچ گونه امکانات رفاهی در آن دیده نمیشود. بنابراین گردشگرانی که از این روستا دیدن میکنند، میتوانند در خانههای اهالی روستا بمانند و هزینهای به آنها بابت اقامت پرداخت کنند.
اگر در فصول گرم به روستا بروند، میتوانند در چادرهایی که روستاییان در بالای کوه برپا کردهاند، مهمان شوند و مورد پذیرایی قرار گیرند. راه دیگر این است که شب را در هتلهای شهرهای اطراف مثل چلگرد بمانند و در روز از روستا دیدن کنند.
دیدن این روستای پرجاذبه و بکر احساس خاص و عجیبی در انسان به وجود میآورد، از یک طرف دیدن این همه بکر بودن و زندگی طبیعی، صداقت، پاکی، مهربانی و دور بودن از دغدغه سرعت شهر و تکنولوژی، نوعی احساس آرامش و شادی را برای انسان به ارمغان میآورد و از سوی دیگر دیدن این همه محرومیت و سختی و نبود رفاه و امکانات آموزشی و تفریحی برای اهالی روستا، بویژه کودکان و دانشآموزان نوعی حسرت در دل انسان پدید میآورد. این روستا تنها در مقطع ابتدایی و راهنمایی دارای مدرسه است و برای ادامه تحصیل، دانشآموزان باید به شهرهای اطراف روستا بروند.
مردمشناسی روستا
جمعیت مردم این روستا در طول سال متغیر است. در تابستانها جمعیت روستا تا ۳ هزار نفر میرسد و در زمستانها گاهی کمتر از هزار نفر در روستا زندگی میکنند. علت این امر این است که برخی خانوادهها در فصول درس و کار به همراه فرزندانشان به شهر میروند و در تابستان به روستا باز میگردند. بنابراین به دست دادن آمار مشخصی از جمعیت روستا به طور مشخص، امکانپذیر نیست.
مردم روستا از طوایف لر هستند که هم شامل چهارلنگ و هم هفت لنگ میشوند. مردم این منطقه دارای آداب و رسوم بختیاریها هستند و آداب و رسوم خود را تا حدود زیادی حفظ کردهاند. پوشش مردم روستا دستنخورده است و زنان و دختران این روستا اصالت خود را حفظ کردهاند و با پوشش محلی خود در روستا به گشتوگذار میپردازند.
پوشش مردان روستا از شلوار دبیت، چوقا، گیوه و شال کمر تشکیل شده است. زنان روستا نیز، لباس محلی که از مینا، لچک و جلیقه تشکیل شده است، استفاده میکنند. شغل مردم روستا کشاورزی و دامداری است و برخی از مردم نیز به استخراج نمک و کشت برخی غلات مشغول هستند.
مردم روستای سرآقاسید بسیار به سازها و آوازها و موسیقیهای اصیل بختیاری علاقهمند هستند. موسیقیها و ترانههای کار، مثل گلهداری و برزگری و ترانههای مجالس عزا و عروسی با رقص و موسیقیهای خاص در بین مردم این منطقه در مراسمهای مختلف اجرا میشود و با زندگی مردم این منطقه عجین شده است.
مردم روستا دارای اعتقادات خاصی هستند. چشمههای بساری در روستا وجود دارد که یکی از آنها «مراد چشمه» نام دارد و مردم روستا معتقد هستند هر کسی با نیت پاک به آن نزدیک شود و دست در آن فرو ببرد، به آرزوهایش میرسد. در مورد امامزاده روستا نیز بسیار معتقد هستند، بهطوری که برای رفع برخی مشکلات طبیعی مثل خشکسالی و سایر موارد به آن رجوع میکنند.
طبیعت روستا
روستا دارای جاذبهها و پوشش گیاهی خاصی است. درختان بسیاری در روستا قرار دارند که به زیبایی طبیعت منطقه کمک کرده و بر اهمیت آن افزودهاند. درختان گردویی در این روستا است که به قول اهالی روستا عمرشان به ۳۰۰ سال میرسد. درختان بلوط نیز در روستا بسیار فراوان هستند که معمولا در ارتفاعات بیشتر دیده میشوند.
میوه بلوط در این روستا زیاد است که اهالی، برای پخت نوعی نان از آن استفاده میکنند. در این منطقه، درختچههای کوچکی مثل گون و ارزن و سماق نیز دیده میشود. این روستا دارای گیاهان بسیاری است که در وعدههای غذایی مردم روستا مورد استفاده قرار میگیرند. از جمله این گیاهان میتوان به سیر، موسیر، ترهکوهی، کرفسکوهی و قارچ اشاره کرد.
این روستا دارای غذاهای خاصی نیز است. مانند سایر مناطق بختیارینشین استان چهارمحال و بختیاری، غذای اصلی اهالی این روستا نیز کباب است. اما آش کاردین (کاردین نوعی سبزی کوهی است که در این مناطق به وفور یافت میشود و معمولا برای پختن آش به کار میرود) را که از سبزی و دوغ خود روستا تهیه و پخت میشود، میتوان به عنوان دیگر غذای معروف و محلی این روستا نام برد.
روستای سرآقاسید دارای چشمههای نمک است و بسیاری از اهالی روستا از این چشمههای نمک برای گرفتن نمک و فروش آن استفاده میکنند و به نوعی میتوان گفت شغل برخی از مردم روستا استخراج و جمعآوری نمک است. زنان روستا نیز در کار استخراج نمک کوشا هستند و به تولید صنایع دستی چون قالی، جاجیم، سیاه چادر و گلیم مشغول هستند.
بسیاری از گردشگرانی که به روستای سرآقاسید سفر میکنند، نمک را از این روستا به سوغات به همراه خود میبرند. صنایع دستی زنان روستا و محصولات لبنی این روستا شامل دوغ، کشک و ماست و کره هستند که میتوان از این روستا به سوغات برد.
سفر به روستا
بهترین زمان سفر به این روستا سه ماه اول بهار است و شاید بتوان گفت خاصترین زمان سفر، ماه اردیبهشت است. اوایل اردیبهشت کوچ عشایر به مناطق سردسیری نیز در این مسیرها دیده میشود که خود یکی از جاذبههای طبیعی منحصر به فرد این مسیرها است که زیبایی رویایی در خود نهفته دارد و صحنههای جذابی را در مقابل چشمان انسان به نمایش میگذارد.
ماندن در روستا در هنگام شب و تماشای طبیعت بکر و خانههای رویایی روستا و دیدن آسمان روستا در شب و تماشای ستارگان، صحنهای جذاب برای گردشگران رقم خواهد زد، گویی بکر و طبیعی بودن روستا روی آسمان شب و ستارگان هم تاثیر گذاشته و زیبایی طبیعی آنها را چندین برابر میکند. در سال ۹۶ بسیاری از گردشگران خارجی از جمله گردشگرانی از سوئد، آلمان، ژاپن و… از این روستا دیدن کردند.
زیباییهای این روستا و طبیعت بکر و دستنخورده آن غیرقابل وصف است، اما هنوز هم بسیاری از گردشگران از وجود این روستا بیاطلاع هستند. حضور گردشگران در این شهر بکر، بدون شک سبب رونق آن و مدیریت صحیح این منابع بکر سبب تقویت گردشگری منطقه خواهد بود.
ارسال دیدگاه