شکر گزاری /سپاسگزاری دروازه ای به سمت ثروت و آرامش

شنبه 15 شهریور 1399 موفقیت

در مقاله قبلی در بخش موفقیت دایان  درباره نوشتن اهداف و خلق آرزوها مطالب مفیدی ارایه دادیم در این بخش درباره شکر گزاری و تاثیر آن بر آرامش و ثروت مطالب مفیدی  ارائه می دهیم  با ما همراه باشید

آیا فکر می‌کنید که انسان سپاسگزاری هستید؟

خیلی‌ها همین فکر را می‌کنند… اما همین خیلی‌ها یک نکته‌ی خیلی مهم را از قلم انداختند و آن نکته این است که اگر سپاسگزاری شما تاثیری روی زندگی روزمره‌ی شما نداشته باشد، پس سپاسگزاری شما واقعا سپاسگزاری محسوب نمی‌شود !اگر دروازده‌ی ثروت و آرامش سپاس‌گذاری است، پس با این اوصاف چرا عده‌ی زیادی از انسان‌ها با اینکه ادعا می‌کنند انسان‌های سپاسگزاری در زندگی‌شان هستند، مدام دچار دردسرهای مالی، آشفتگی و فقر می‌شوند؟

راندا برن  در کتاب «معجزه‌ی سپاسگزاری» یک روش عالی برای سپاسگزاری پیشنهاد می‌دهد، خود من تا قبل از خواندن این کتاب پرچم دار بلوف زدن در مورد سپاسگزاری بودم…

اما همیشه یک سوال ذهن من را به خودش درگیر می‌کرد و آن سوال این بود که چرا اکثر کسانی که ادعا می‌کنند همیشه سپاسگزار و ممنون خداوند هستند، دچار مشکلات به خصوص مالی و روحی می شوند؟ آیا انسان باید همیشه در تنگنا و فقر باشد تا سختی‌های زندگی را تحمل کند و بعد با رفتن به بهشت همه چیز جبران شود؟

سوال من در این مورد با خواندن چند کتاب و راهنمایی چند استاد به پاسخ درخوری رسید.انسان برای این آفریده نشده که همیشه در رنج و سختی و بدبختی باشد؛
بلکه خداوند انسان را اشرف مخلوقات خلق کرده و برای همین باید سرآمد و سرسبد سایر مخلوقات باشدو برخورداری از ثروت یکی از این موهبت ها است.

خانم راندا برن روشی خاص را برای سپاسگزاری از خداوند در کتابش عنوان می‌کند که این روش چند مرحله‌ای است با نوشتن روزانه‌ی 10 مورد از چیزهایی که الآن در زندگی خودمان داریم و به خاطرش سپاسگزاریم شروع می‌شود.

اولین روزی که شروع به نوشتن  این ده مورد کردم را خیلی قشنگ به یاد دارم؛ من فقط 4 مورد از آن ده مورد را توانستم پر کنم! خیلی عجیب بود، برای منی که همیشه فکر می‌کردم آدم سپاسگزاری هستم شمردن ده مورد از چیزهایی که تا این سِن شامل من شده و من آن‌ها را در زندگیم داشتم این‌قدر سخت بود.با مطالعه‌ی ادامه‌ی کتاب یاد گرفتم نگاه خودم را به چیزهایی که دارم عوض کنم. من قبل از شروع این کار گویی داشتم از درون یک رخنه به زندگیم نگاه می‌کردم و در حقیقت ادای آدم‌‌های سپاسگزار را درمی‌آوردم و در اعماق قلبم از خدا گله و شکایت داشتم.

مثلا می‌گفتم این چه وضعی است؟ من این همه درس خواندم چرا مستقیم من را جایی استخدام نکردند! یا چرا زندگی این‌قدر بیخود است و این همه مردم از زندگی‌شان ناراضی هستند؟مشکل، این دنیا، رشته‌ی تحصیلی من، زیرساخت‌های جامعه و… نبود ! البته من نمی‌گویم همه چیز عالی است اما به آن بدی که من می‌گفتم نبود. مشکل روزنه‌ای بود که سعی می‌کردم از تنگنای آن وسعت یک اقیانوس بیکران را درک کنم.خوب مسلماٌ امکان پذیر نبود.

من یاد گرفتم به جای خم شدن به سمت آن روزنه، بایستم و با هر دو چشمم وسعت رحمت و نعمت خداوند را نگاه کنم و این واقعا شگفت‌انگیز بود.روز‌به‌روز من نعمت‌های بیشتری را در زندگی خودم پیدا می‌کردم که به خاطرش بسیار سپاسگزار بودم و کم‌کم آن 10 مورد سپاسگزاری برای تمام چیزهایی که من آن روز به خاطرشان واقعا سپاسگزار بودم، دیگر کافی نبودند.

اما فقط این نبود؛ من تاثیر این سپاسگزاری را در شگفت انگیز شدن وضعیت مالی خودم و حتی خانواده‌ام دیدم. حال من  خیلی خیلی بهتر شده بود. از اعماق وجودم احساس شادی و رضایت می‌کردم در عین‌حال رو به جلو قدم می‌گذاشتم.شما هم مثل من این کار را شروع کنید.
اگر باور ندارید که این راه ساده، عملی است خوب، آن را به صورت امتحانی فقط یک هفته ادامه بدهید.

شکر گزاری

» تمرین روز اول

برگه ای کاغذ بردارید یا پشت سیستم کامپیوتر یا لپ تاپ خود بنشینید و شروع کنید به نوشتن ده مورد از چیزهایی که به ‌خاطر آن‌ها از خداوند سپاسگزار هستید و در پایان جمله‌ی خود دلیل سپاسگزاری خود از این نعمت را بنویسید.

مثلا بنویسید:خدایا بسیار سپاسگزارم که می‌توانم ببینم چون داشتن حس بینایی به من این امکان را می‌دهد که علاوه بر دیدن زیبایی های دنیا، کارهای مورد علاقه‌ام را بدون کمک دیگران انجام دهم.بعد از نوشتن این ده مورد، نوشته‌های خود را دوباره بخوانید و بعد از پایان هر جمله 3 بار بگویید، خدایا سپاسگزارم، خدایا سپاسگزارم، خدایا سپاسگزارم.این تمرین را باید هر روز انجام دهید.

با این کار، شما نیروهای خفته‌ی وجودتان را بیدار می‌کنید. نیروهایی که به خاطر نارضایتی بیش از اندازه‌ی شما از وضع موجود، هر روز کمرنگ و کمرنگ‌تر شده بودند.در عین حال با شروع روز به خودتان قول بدهید که در هیچ زمینه‌ای شکایت و غرولند نکنید. می‌دانم خیلی سخت به نظر می‌رسد اما وقتی من توانستم، شما هم می‌توانید!

من شما را نمی‌شناسم و حتی شما را نمی‌بینیم؛ اما می‌توانم بدون دیدن و شناخت شما ده مورد از نعمت‌هایی که در حال حاضر شامل حال شما می‌شود را نام ببرم.

  • شما می‌توانید ببینید و با حس بینایی خود این مقاله را مطالعه کنید.
  • مغز شما به درستی کار میکند برای همین درک می‌کنید که این مطالب نوشته هستند.
  • شما سواد خواندن و نوشتن دارید.
  • شما یک سیستم دارید که به اینترنت متصل می‌شود.
  • شما این‌قدر پول داشتید که بتوانید این سیستم را خریداری کنید.
  • شما در جایی هستید که اینترنت دارید.
  • شما این‌قدر پول داشتید که این حجم از اینترنت را خریداری کنید.

شاید عده‌ای از شما به شمردن این نعمت‌ها بخندید و بگویید این‌ها چیز‌های اساسی و حقی مسلم هستند. اما، چه کسی گفته که بقیه مجبورند این حق مسلم را به شما بدهند؟ اگر روزی این توانایی را خودتان دیدید که به خاطر تمام چیزهایی که در اطرافتان دارید سپاسگزار باشید، آنگاه جهان هستی هم موتور بخشش را به سمت شما که پر از قدردانی و سپاسگزاری شده‌اید روشن می‌کند.

 

چگونه کتابهای خود رابا سریع ترین روش بخوانیم؟

نوشتن اهداف برای خلق آرزوها/ روش نوشتن اهداف

×

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتخاب استان برای وضعیت آب‌و‌هوا