هوش احساسی یا هوش هیجانی، توانایی تشخیص احساسات (چه در خود و چه در دیگران) برای شناسایی قدرت تأثیر آنها است تا از این اطلاعات برای آگاهی دادن و کنترل رفتار استفاده شود. به عبارت دیگر، هوش هیجانی نوعی توانایی است که باعث میشود احساسات برای شما کار کند و نه در تضاد با شما.
یاد گرفتن اینکه احساسات چطور میتوانند به شما و دیگران آسیب برسانند، اولین و مهمترین گام است؛ اما چطور به مرحله بعد برویم؟ به عبارت دیگر، چطور میتوان دانش آموختهشده را در عمل مورد استفاده قرار داد؟
در واقع ما نمیتوانیم احساسات غریزی را کنترل کنیم و حقیقت اینجا است که نمیخواهیم چنین کاری انجام دهیم.
مثلا اگر چیزی وجود دارد که شما را عصبانی میکند، باید عصبانی شوید؛ چرا که آن عصبانیت میتواند شما را حفاظت کند یا شما را به یک کنش مثبت برساند. اما باید مراقب باشید؛ چرا که عصبانیت شما اگر غیر قابل کنترل شود، میتواند برایتان دردسرساز باشد.
راه حل کلیدی این است که واکنشهای خودتان به احساسات را بهگونهای کنترل کنید که بعدها بابت آن واکنشها احساس پشیمانی نداشته باشید.
همانطور که احتمالا خودتان نیز بهخوبی میدانید، راه حل اساسی در این مورد، تمرین کردن است و برای شروع باید بر تفکرات خود تمرکز کنید. هر رفتاری با یک فکر آغاز میشود. اگر یاد بگیرید چگونه فکرهای خود را کنترل کنید، یاد میگیرید که چطور واکنشهای احساسی را نیز کنترل کنید.
میتوان توانایی مدیریت تفکرات را به مرکز کنترل یک دستگاه پخشکننده موسیقی تشبیه کرد. با این تصور، هر یک از این تکنیکها به تمرکز شما بر فکر و رفتارها کمک میکنند:
۱. دکمهی مکث
دکمه مکث میتواند بهسادگی توقفی ایجاد کند و شما را به فکر کردن قبل از حرف زدن یا واکنش نشان دادن وادار کند. میتواند به شما کمک کند جلوی حرفهایی را که دیگران درباره شما خواهند زد، بگیرید و با رفتار ناشایست، خودتان را سوژه دیگران نکنید. این دکمه بخصوص وقتی دچار احساسات هستید، میتواند به شما کمک کند پیش از آنکه واکنشی به احساس خود نشان بدهید، درباره آن فکر کنید.
یادتان باشد که استفاده از این دکمه در تئوری آسان است اما در عمل دشوار خواهد بود. استرس یا شرایط غیر معمول که پیشبینی نشدهاند، میتوانند بر توانایی ما برای استفاده از دکمهی مکث اثر منفی بگذارند.
دائم تمرین کنید تا استفاده از آن برایتان به یک عادت مفید و مؤثر تبدیل شود.
۲. دکمهی کنترل صدا
خودآگاهی یعنی توانایی تشخیص زمانی که احساسات افزایش پیدا میکنند. کنترل صدا، توانایی کاهش دادن این احساسات و در اختیار گرفتن آنها است.
برای مثال، در میانهی یک بحث با یک دوست یا یکی از اعضای خانواده، ماجرا هیجانیتر و بحث شدیدتر میشود و بهطور طبیعی، صداها بلندتر میشود و احتمالا طرف مقابل نیز به همین ترتیب واکنش نشان میدهد.
اگر یاد بگیرید چه زمانی احساسات شما در حال اوجگیری و صدای شما در حال بلند شدن است، میتوانید کنترل آن را به دست بگیرید و بحث و گفتگو را با آرامش بیشتری پیش ببرید.
۳. دکمهی تنظیم کیفیت پخش
آیا تا حالا به کسی حرف زدهاید که توجهی به صحبتهای شما توجه نمیکند؟ چه احساسی پیدا میکنید؟
گاهی ما هم رفتار مشابهی در پیش میگیریم که ممکن است بدون قصد و منظور باشد. مثلا کسی با ما صحبت میکند و ما با موبایل خود مشغول هستیم! یا بهجای آنکه خوب و با دقت گوش دهیم، درباره اینکه بعد از پایان حرفهای او چه چیزی خواهیم گفت، فکر میکنیم.
اما باید سعی کنیم خودمان را بهگونهای تنظیم کنیم که وقتی دیگران صحبت میکنند بهخوبی آنها را درک کنیم و با آنها همدلی کنیم. این رفتار به ساخت روابط قویتر کمک میکند.
۴. دکمهی قطع صدا
علاوه بر تنظیم کردن رفتار و صدا باید یاد بگیریم که گاهی از دکمه قطع صدا استفاده کنیم. باید در برابر علاقه به وقفه انداختن میان صحبت دیگران مقاومت کنیم و به آنها فرصت بدهیم تا بتوانند احساسات خودشان را بروز دهند.
۵. دکمهی ضبط کردن و پاک کردن
اگر مخاطب شما موردی را بیان میکند که برای شما تازگی دارد، به مدتی زمان برای پردازش و درک کامل مفهوم کلام آنها دارید. بنابراین بهترین کار است که آنها را در ذهن خود ثبت کنید و بعدا درباره آن خوب بیندیشید.
این بدان معنی نیست که شما میتوانید واژههای آزاردهنده را بارها و بارها گوش دهید و با خودتان تکرار کنید یا با خاطره حرفهایی که در زمان عصبانیت گفته شده است، استرس و خشم آن زمان را برای خود بازسازی کنید. در چنین مواقعی باید از دکمهی پاک کردن استفاده کنید و بفهمید که شاید حرف طرف مقابل، واقعا آن منظور بدی که شما از آن برداشت کردهاید، نداشته و شاید لازم است آن را برای همیشه فراموش کنید.
پاک کردن حرفها و رفتارهای آزاردهنده و ناراحتکننده اصلا آسان نیست؛ اما برای یادگیری بخشش، فراموشی و ادامه دادن زندگی ضروری است.
۶. دکمهی بازپخش
با وجود اینکه مکث کردن میتواند به شما و سایرین کمک کند تا از شدت خشم و عصبانیت خود بکاهید؛ اما گاهی مشکلات اساسی به این راحتی از یاد نمیروند و حل نمیشوند.
به همین دلیل مهم است که از بازپخش استفاده کنید و در زمانی دیرتر باز موضوع را باز کنید و مورد بررسی قرار دهید. اگر کمی درباره آن فکر کرده باشید و زمان و مکان مناسب برای باز مطرح کردن موضوع انتخاب کرده باشید، بهترین امکان و شانس را برای بررسی و حل منطقی موضوع فراهم آوردهاید.
۷. دکمهی رد کردن سریع
در بعضی شرایط خاص، ممکن است دلمان بخواهد رفتارهایی داشته باشیم که با ارزشهای ما در تقابل هستند. در چنین مواقعی در واقع به احساسات خود اجازه میدهیم رئیس ما باشند و رفتاری نشان دهند که قطعا بعدها بابت آن سرخورده و شرمنده خواهیم شد.
اگر احساس کردید که در چنین شرایطی هستید، یک لحظه به خودتان زمان دهید و از آن شرایط رد شوید. سعی کنید فراموش کنید که در آن لحظه چه احساسی داشتهاید. در عوض از خودتان بپرسید:
- یک ماه، یک سال، ۵ سال دیگر دربارهی این رفتار چه احساسی خواهم داشت؟
- این رفتار چگونه بر خانواده، دوستان و کسانی که برایم اهمیت دارند تأثیر خواهد داشت؟
نکتهی مهم این است که هرگز بر اساس احساس لحظهای، تصمیم همیشگی نگیرید.
اگر به نظرتان میرسد که احساسات بر شما غلبه میکنند، دکمهی رد کردن را فشار دهید تا بتوانید کنترل خود را به دست آورید و در برابر اخذ تصمیماتی که در آینده بر شما تأثیر ناخوشایند خواهند گذاشت، مقاومت کنید.
احساسات بخشی از چیزی هستند که ما را به یک انسان تبدیل میکند. شما نباید احساسات خود را سرکوب کنید یا آنها را از معادله زندگی حذف کنید. بهجای آن باید سعی کنید آنها را در آغوش بگیرید و از آنها بیاموزید. باید بتوانید روی فکرها و رفتارهای خود کنترل داشته باشید و از اینکه بردهی احساسات خود شوید، جلوگیری کنید.
ارسال دیدگاه