مقایسه گروهی مرسدس AMG C63S، آلفا رومئو جولیا، بی ام دبلیو M3 و کادیلاک ATS-V – فناوری

بی‌ام‌دبلیو M3 برای سال‌ها است که در دنیای سدان‌ها می‌درخشد. اما آیا رقیبی برای کنار زدن این خودرو به میدان آمده است؟ مرسدس AMG C63S، آلفا رومئو جولیا و کادیلاک ATS-V سعی دارند پادشاه این دسته را شکست دهند.

مرسدس بنز AMG مدل C63S به همراه بی‌ام‌دبلیو M3 در دنیای سدان‌ها پادشاهی می‌کنند؛ اما آیا آلفا رومئو جدید جولیا و کادیلاک ATS-V می‌توانند جایگاه این دو خودرو را متزلزل کنند؟ در ادامه خواهیم فهمید.

M3 در اوایل دهه‌ی نود تنها حکمران این دسته از دنیای ماشین بود و باید گفت که تا به اکنون نیز از این عنوان به‌خوبی دفاع کرده است. بااین‌حال، این جایگاه همواره مورد هجوم سایر خودروها قرار می‌گیرد. در ابتدا AMG C63 S، اندکی بعد ATS-V و حالا جولیا از آلفا رومئو.

زمانی که مشخصات موتور این خودروها نمایان می‌شود، این مقایسه شکلی هیجان‌انگیز به خود می‌گیرد. AMG بدون شک به خاطرِ داشتن پیشرانه‌ای ۴ لیتری توجه همگان را برمی‌انگیزد. این پیشرانه با ۸ سیلندر می‌تواند ۵۱۰ اسب بخار قدرت و ۷۰۰ نیوتون متر گشتاور تولید کند. البته این خودرو با وزن ۱۷۳۹ کیلوگرم، سنگین‌ترین ماشین این دسته نیز به‌حساب می‌آید. در پشت سر مرسدس، جولیا با پیشرانه‌ای ۶ سیلندر و ۱۰۰ نیوتون متر گشتاور کمتر قرار دارد؛ اما قدرت موتور آن همان ۵۱۰ اسب بخار است. این خودروی ایتالیایی به لطف استفاده از کاپوت، سقف و تیرهای فیبر کربنی، دارای وزنی در حدود ۱۶۷۵ کیلوگرم است. کادیلاک هم کاپوت خود را از جنس آلومینیوم ساخته است، اما برای اطمینان بیشتر در لبه‌های آن از فولاد با مقاومت بالا استفاده کرده است. وزن این خودرو به ۱۷۳۳ کیلوگرم می‌رسد. ATS-V دارای پیشرانه‌ای ۳.۶ لیتری با دو توربوشارژر است که می‌تواند قدرت و گشتاور به ترتیب ۴۵۰ اسب بخار و ۶۰۳ نیوتون متر تولید کند؛ اما M3 چطور؟ M3 روی کاغذ ضعیف‌ترین قوای محرکه را دارد و قدرت و گشتاور آن به ترتیب به ۴۵۰ اسب بخار و ۵۵۰ نیوتون متر می‌رسد.

جای نگرانی نیست. M3 این کاهش قدرت را با کاهش وزن خود جبران خواهد کرد. به‌علاوه این کلاس هرگز از سوی پیشرانه‌های پرقدرت احاطه نشده و همواره در سلطه‌ی خودروهایی با توانایی استفاده‌ی بهینه از قدرت بوده است. امروزه تمامی برتری خودرو به پیشرانه‌ی آن خلاصه نمی‌شود و مواردی چون سیستم‌های تعلیق انطباقی، قفل‌های فعال اکسل عقب و سیستم‌های دستیار الکترونیکی به هدایت قدرت کمک می‌کنند. سؤال اساسی این است که کدام خودرو از سلاح‌های خود به مؤثرترین شکل ممکن استفاده خواهد کرد؟

اجازه بدهید با آلفا رومئو جولیا شروع کنیم. این خودرو در زیر بدنه‌ی زیبای خود از یک شاسی بسیار قوی استفاده کرده است. موتور ۶ سیلندر خورجینی این خودرو نشأت گرفته از پیشرانه‌ی فراری کالیفرنیا است. ترمزهای سرامیکی جولیا بهینه شده و گیربکس ۸ سرعته آن ساخت شرکت ZF است. قیمت جعبه‌دنده‌ی این خودرو به‌تنهایی به دو هزار و ۲۵۰ یورو می‌رسد. جالب‌ترین قسمت این خودرو، میل‌گاردان فیبر کربنی آن است که جولیا را نسبت به رقبا متمایز می‌سازد.

 بی ام دبلیو، کادیلاک و AMG از دیفرانسیل‌ چند دیسکه فعال استفاده می‌کنند که چرخ‌های عقب را بین صفر تا صد درصد باهم هماهنگ می‌کند. درحالی‌که جولیا در محور عقب خود از دو کلاچ سود می‌برد که نه‌تنها قفل می‌شوند، بلکه می‌توانند گشتاور را به‌طور کاملاً فعال به چرخ‌ها منتقل کنند. این سیستم کنترل برداری گشتاور نام دارد. با وجود این سیستم، باز هم محور عقب همچنان تمایل به لرزش در هنگام مانورهای سریع دارد.

بااین‌حال، موتور جولیا تا دور ۱۵۰۰ کاملاً آرام است و سپس گشتاور با تمام قوا به چرخ‌ها تزریق می‌شود؛ کاملاً موثر، شفاف و پرانرژی. این پیشرانه‌ی ۶ سیلندر کاملاً پرحرارت و خشمگین است. به‌علاوه، به لطف وجود یک جعبه‌دنده‌ی ۸ سرعته، واکنش‌ها بسیار سریع است و تعویض دنده در کسری از ثانیه رخ می‌دهد. جعبه‌دنده‌ی اتوماتیک یکی دیگر از مزیت‌های جولیا است و می‌تواند گشتاور را از ابتدا به نرمی منتقل کند. آلفا رومئو در زمینه حساسیت، ضریب کشش و سطح هم کار کرده است. جولیا توانایی رسیدن به سرعت بالای ۲۰۰ کیلومتر در ساعت در ۷ ثانیه دارد و این پیشرانه‌ی خشمگین تا دور ۷۶۰۰ مهارنشدنی است.

پیشرانه‌ی ۶ سیلندر کادیلاک ATS-V برخلاف بی‌ام‌و تنها در دورها و فشارهای بالا غرش می‌کند. البته دلیل صدای زیاد پیشرانه‌ی بی‌ام‌دبلیو وجود یک توربوشارژر با صدای دائمی است. وصف حال کادیلاک را می‌توان در یک جمله خلاصه کرد: چابک، اما کند نسبت به فرمان‌های خشن؛ به‌طوری‌که شما حتی با فشار دادن پدال گاز هم قدرتی احساس نمی‌کنید. جعبه‌دنده این خودرو نیز از نوع ۸ سرعته است و تنها دو حالت دارد: حالت معمولی و اسپرت. کادیلاک در زمان ۴.۳ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت می‌رسد و خوب عمل می‌کند. بااین‌حال، ATS-V باید شکست را بپذیرد؛ زیرا زمان رسیدن این خودرو به سرعت ۲۰۰ کیلومتر در ساعت ۱۴.۷ ثانیه است.

AMG C63S با گشتاور فوق‌العاده‌ی ۷۰۰ نیوتون متری در خط سرعت غوغا به پا می‌کند و چشمگیرترین واکنش را از خود نشان می‌دهد. AMG چند نشانه‌ی مختص به خود دارد: گشتاور انفجاری، کشش محدود و از همه مهم‌تر جعبه‌دنده‌ی اتوماتیک. سیستم تعلیق خودرو نیز به‌مانند دقت بالای آن عالی است. سیستم هدایت و فرمان در زمان ورود به پیچ‌ها کمی نافرمانی می‌کند، اما می‌تواند بخشی از اینرسی جرم را مهار کند. قفل فعال محور عقب آن‌طور که شما دوست دارید کار نمی‌کند.

واقعیت این است که دیفرانسیل‌های فعال می‌توانند به‌طور هماهنگ‌تر بالانس شوند. همان‌طور که در ATS-V مشهود است، سیستم هدایت و فرمان بهتر عمل می‌کند. در این خودرو احساس رانندگی به خاطر وجود مکانیسم قفل دیفرانسیل به‌مراتب سنگین‌تر از سایرین است و کنترل کشش نیز به‌خوبی انجام می‌شود. دلیل کنترل کشش بهتر وجود ۵ حالت متفاوت برای هندلینگ خودرو است. به نظر می‌رسد ATS-V در این بخش بهتر عمل کرده است.

بااین‌حال می‌توان احساس رانندگی با آلفا رومئو جولیا را ظریف و لطیف‌ترین قلمداد کرد. این خودرو در سر پیچ‌ها به طرز شگفت‌انگیزی چابک است و بدون صدا از آن‌ها عبور می‌کند. بااین‌حال شاسی این خودرو در موقعیت‌های اسپرت تر عملکرد ضعیف‌تری از خود نشان می‌دهد و متأسفانه سیستم تعلیق آن فقط در مسیرهای صاف خوب رفتار می‌کند. جولیا در این موقعیت‌ها به‌جای حرکت آرام، فرازوفرود شدیدی دارد و احساس می‌کنید که انگار دارید روی دسته‌ای توپ رانندگی می‌کنید؛ اما اشتباه برداشت نکنید؛ جولیا اصلاً کند نیست. بلکه حتی در مقایسه با AMG مقتدرانه‌تر رفتار می‌کند. این خودرو در مقایسه با کادیلاک هم در مسیر صاف بهتر عمل می‌کند. باید گفت جولیا هر دو مدل یادشده را پشت سر می‌گذارد.

اما نوبت به M3 باشکوه می‌رسد. قدرت، کشش، هندلینگ، بالانس، عمل و عکس‌العمل، همگی به شیوه‌ای منسجم و موزون در این خودرو جای گرفته‌اند و خودرو به لطف کیت رقابتی خود می‌درخشد. گیربکس دو کلاچه سریع عمل می‌کند، ترمزهای سرامیکی به‌مانند ترمزهای جولیا شیک و مدرن نیستند، اما بااحساس‌تر هستند و تایرها نیز به‌خوبی به جاده چنگ می‌اندازند. درواقع M3 برنده‌ی بلامنازع این رقابت است.

اجازه بدهید به سؤال اصلی خودمان برگردیم: جولیا به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند M3 را شکست دهد. این خودرو به M3 بسیار نزدیک است و حتی از نظر دینامیک طولی برتری دارد، اما درمجموع هرگز نمی‌تواند متوازن‌تر از رقیب باواریایی خود با کیت رقابتی‌اش باشد. در M3 همه‌چیز در جای خود قرار دارد؛ رانندگی کاملاً اسپرت، چابکی، هندلینگ به‌تمام‌معنا، کشش عالی و بازخورد عالی‌تر. بله این خودرو واقعاً گران، اما کاملاً ارزشمند است. بااین‌حال سطح عملکرد در این دسته هرگز تا به این اندازه بالا نبوده است. بعد از M3، این سه خودروی کاملاً ارزشمند مشترکا در رتبه‌ی دوم جای می‌گیرند. جولیا در مصارف شهری ضعف دارد، ATS-V از نظر دینامیک طولی خوب نیست و AMG باوجود داشتن پیشرانه‌ای غول‌آسا، با مشکل کشش دست‌وپنجه نرم می‌کند.

در پایان نگاهی اجمالی به مشخصات و قیمت خودروها می‌اندازیم.