شعر خونه مادربزرگه یادگار کودکی بچههای دهه شصت و هفتاد است. امروزه با الهام از این ترانه دوست داشتنی قدیمیی نیز سروده و اجرا شده است.
متن اصلی شعر خونه مادربزرگه
خونه مادربزرگه گیاه و سبزه داره
خونه مادربزرگه در دهه ۹۰
متن آهنگ هزارتا قصه (خونه مادر بزرگه) گروه پالت
دلا دیدی که خورشید از شب سرد
چو آتش سر ز خاکستر برآورد
ز هر خون دلی سروی قد افراشت
به هر سروی تَذَروی نغمه برداشت
که خورشید از شب سرد
چو آتش سَر برون کرد
که از خون دل ما
تذروی نغمه سر کرد
صدای خون در آواز تذرو است
دلا این یادگار خون سرو است
دلا دیدی که خورشید از شب سرد
چو آتش سر ز خاکستر برآورد
برادر نوجوونه
برادر غرق خونه
بردار مثل خورشید
سر میکشه تو خونه
خونه ی مادربزرگه
هزار تا قصه داره
خونه ی مادربزرگه
شادی و غصه داره
خونه ی مادربزرگه
هزار تا قصه داره
خونه ی مادربزرگه
شادی و غصه داره
کنار خونه ی ما
همیشه سبزه زاره
دشتاش پر از بوی گل
اینجا همش بهاره
کنار خونه ی ما
همیشه سبزه زاره
دشتاش پر از بوی گل
اینجا همش بهاره
خونه ی مادربزرگه
هزار تا قصه داره
خونه ی مادربزرگه
شادی و غصه داره
منبع:ستاره
ارسال دیدگاه