قوانین مهم رهبری موفق چیست

جمعه 7 مرداد 1401 موفقیت
قوانین مهم رهبری موفق

قوانین مهم رهبری موفق

همه ی رهبران باید قوانین مهم  رهبری را یاد بگیرند تا بتوانند آن ها را به عنوان یک دستور کلی در مسیر حرفه ای خود به کار گیرند  و اصل کار خود قرار دهند تا بتوانند به بهره وری زیاد تری دست یابند و به رهبری بزرگ تبدیل شوند.

رهبری نیاز به نظم و انضباط، برنامه ریزی، چشم انداز غیرمعمول و کار زیاد دارد.

یک رهبر بدون تلاش برای شبیه سازی از دیگران الهام می گیرد، و آنها پنهان نمی شوند – حتی زمانی که شکست می خورند. آنها خود را با بهترین ها و درخشان ترین ها احاطه می کنند، یا اطرافیان خود را بالا می برند، زیرا می دانند که کار هرگز انجام نمی شود.

در بهترین حالت، آنها تصدیق می‌کنند که به نقطه عطفی رسیده‌اند، و فقط به سمت تلاش برای رسیدن به اهداف بزرگ‌تر خود بازمی‌گردند. اما قبل از اینکه به همه اینها نگاه کنیم، فراموش نکنیم که به نوعی، شما از قبل یک رهبر هستید – باور کنید یا نه!

قوانین مهم رهبری موفق

قوانین مهم رهبری موفق

1-قانون کاشت و زراعت

ضرب المثل قدیمی که «هر چه بکاری همان را درو میکنی» تا اکنون شنیدید؟  این یک اصل کلی است و هیچ راه دیگری برایش وجود ندارد. اگر شما پیاز کاشتید پیاز  برداشت می کنید. هر کس باید بین این دو چیز یکی را انتخاب کند: کاشت در بهار و یا التماس و خواهش از دیگران در پاییز.

اولین قانون کاشت و زراعت :اگر دوست دارید در فصل درو چیزی برای کشت داشته باشید، باید آن را در بهار کاشته باشید، در تابستان از آن ها مراقبت کنید و سپس با نهایت دقت به برداشت محصولتان بپردازید. با این کار دیگر لازم نیست دیگران را التماس کنید.

دومین قانون کاشت و زراعت عبارت است از این که: اگر بذرها را به خوبی و در فصل خود بکاری، برداشت خوبی هم خواهی داشت و اگر بذرها را با بی دقتی و در فصل سرما بکاری چیزی برداشت نخواهی کرد. شما نمی توانید بذر بد و خرابی بکارید و بعد امیدوار باشید محصول خوبی کشت کنید. شما نمی توانید علف های هرز بکارید و امیدوار باشید که گل های زیبا تمام زمینتان را فرا بگیرند. هرگز نباید به عنوان یک رهبر به چیزهای پوچ و عبس دل ببندید.

 نکته ی کلیدی بعدی قانون کشت و زراعت به شرح زیر می باشد: گاهی اوقات این چیزها به هیچ وجه موثر نخواهند بود. یعنی کشاورز محصول را بهار می کارد و تمام تابستان از آن مراقبت می کند. او یک مرد محترم است، خانواده اش را دوست دارد و یک شهروند شایسته برای اجتماع خود می باشد. اما روز قبل از آن که محصولات خود را به میدان تره بار بفرستد، یک طوفان نا خوانده به پا می خیزد و محصولش را در هم می کوبد و همه چیز را از بین می برد. بنابراین تمام تلاش های کشاورز از بین می رود.

حالا کشاورز باید چه کند؟ کاری که او باید انجام دهد این است که تصمیم بگیرد آیا می خواهد دوباره این کار را انجام دهد یا خیر. آیا می تواند تا بهار آینده صبر کند تا محصول دیگری به دست آورد یا نه؟ توصیه ی من این است که او باید این کار را انجام دهد، هر چند که همه چیزش را در آخرین برداشت از دست داده، زیرا همه چیز بر پایه ی حدس و گمان است و هیچ تضمینی وجود ندارد که هر وقت در فصل بهار چیزی کاشتید در فصل درو بتوانید آن را برداشت کنید. پس کشاورز نباید دست از تلاش بردارد زیرا ممکن است این بار شانس با او یار باشد.

 

قوانین مهم رهبری موفق

قوانین مهم رهبری موفق

2-قانون میانگین ها

اگر کاری را به طور مداوم انجام دهید و به اصطلاح در آن خبره شوید، می توانید نتایج بهتری را در آن کار بدست آورید. هنگامی که شما این قانون را به خوبی درک کنید، جهان در اختیار شما خواهد بود. بیایید این موضوع را در مورد فروش شرح دهیم.

شما با 10 نفر صحبت می کنید و می توانید یکی از آن ها را ترغیب کنید که کالایتان را بخرد. اکنون ما چیزی داریم که می توانیم ان را آغاز یک نسبت بنامیم. شما با ده نفر صحبت می کنید و آن ها به شما پاسخ منفی می دهند، بعد با یک نفر صحبت می کنید و او می گوید “بله، من محصول شما را خریداری می کنم. من از شما خدمات دریافت خواهم کرد. کسی ممکن است بگوید، خب یک از 10 نفر چندان خوب نیست. درست است اما این موضوع را هم مد نظر داشته باشید که شما کارتان را تازه آغاز کرده اید.

در اینجا چیزی به نام قانون میانگین ها اتفاق می افتد: هنگامی که این قانون شروع می شود، مدام ادامه پیدا خواهد کرد. اگر شما با 10  نفر صحبت کنید و بتوانید یکی از آن ها را به سوی خود جذب نمایید، شانس بسیار عالی ای برای این امر خواهید داشت که اگر با 10 نفر دیگر هم صحبت کنید، یکی دیگر را به سمت خود جذب نمایید. بنابراین لازم نیست که خودتان را به آب و آتش بزنید.

در واقع تمام کاری که باید انجام دهید این است که قانون میانگین ها را درک کنید. حتی اگر شما فقط بتوانید یک نفر از 10 نفر را به سوی خودتان جلب کنید، می توانید به صحنه رقابت پای بگذارید. پس از اینکه مدت زیادی به این کار پرداختید و به عبارت دیگر در آن سر رشته پیدا کردید، آنگاه می توانید 9 نفر از 10 نفر را به سمت محصولاتتان جذب کنید. با وجود اینکه من تازه کارم را شروع کرده ام، با قطعیت به شما می گویم که اگر با هم در رقابتی شرکت کنیم، می توانم به راحتی شما را شکست دهم.

ممکن است با این حرف من این سوال در ذهنتان شکل بگیرد که اگر کارت را تازه شروع کرده ای چطور می خواهی من را شکست بدهی ؟ خب بسیار ساده است. اگر ما رقابت 30 روزه یا 60 روزه ای را برگزار کنیم، در حالی که تو با 10 صحبت می کنی و 9 نفر را به سوی خودت می کشی، من با 100 نفر صحبت می کنم و 10 نفر را جذب می کنم و برنده می شوم. آیا این کارم هوشمندانه نیست؟ در واقع درست است که من در این کار تازه کار هستم اما می توانم به راحتی با اعداد بازی کنم و در کار برنده شوم.

وقتی مهارت هایم افزایش یافت، دیگر مجبور نیستم برای به دست آوردن 10 نفر با 100 نفر صحبت کنم. هنگامی که قانون میانگین ها را درک کنید، شانس بسیار عالی ای برای برنده شدن در رقابت ها خواهید داشت.

قانون میانگین ها به شما به عنوان یک رهبر در حرفه تجاری، در حرفه ی خرید و فروش و در هر حرفه و کسب و کاری کمک خواهد کرد و از شما یک رهبر برتر خواهد ساخت.

 

قوانین مهم رهبری موفق

قوانین مهم رهبری موفق

3-قانون 80/20

یک قانون رهبری قدیمی وجود دارد که مدت هاست در این عرصه به کار گرفته می شود و کاربرد زیادی دارد. این قانون که به قانون 80/20 مشهور است می گوید 20 درصد مردم 80 درصد از تجارت را انجام می دهند و 80 درصد از مردم تنها 20 درصد از تجارت را بر عهده دارند.

این قانون چیزی نیست که شما سعی کنید آن را تغییر داده یا مجددا تنظیم کنید بلکه این بخشی از معامله است. کسی می گوید: در واقع این موضوع هیچ ربطی به موضع شما و این که بخواهید چقدر از تجارت را بر عهده بگیرید ندارد. این یک قانون است. یعنی برخی از مردم 80 درصد و برخی دیگر 20 درصد از تجارت را بر عهده دارند.

این قانون جزو قوانینی است که رهبران با آن ها سر و کار دارند. پس سوالی که پیش می آید این است که چگونه باید با قانون 80/20 کار کنید؟ خب کارهایی وجود دارد که شما باید انجام دهید: بخشی از این کارها به مدیریت زمان باز می گردد. شما فقط می توانید 20 درصد از وقت خود را به 80 درصد باقیمانده اختصاص دهید زیرا فقط 20 درصد تولید دارید. اکنون شما می توانید 80 درصد از زمان خود را به 20 درصد تخصیص بدهید.

با این وجود کشش زیادی در جهت مخالف هم وجود دارد. حدس می زنید چه کسی  هشتاد درصد از وقت خود را صرف این کار خواهد کرد؟ گروه اشتباه. این یک سوال اخلاقی نیست بلکه یک نصیحت است. یک گروه اشتباه از لحاظ بهره وری و کارآیی اشتباه عمل خواهد کرد و آینده شما را به خطر خواهد انداخت. پس پاسخ شما به این سوال چیست؟ شما می توانید به تنهایی تنها دارای کارایی 20 درصدی باشید، اما هنگامی که در یک گروه کار کنید کارایی تان به 80 درصد خواهد رسید. بنابراین تنها در این صورت است که می توانید 80 درصد از زمان خود را به 20 درصد اختصاص بدهید.

 

قوانین مهم رهبری موفق

قوانین مهم رهبری موفق

4-قانون ایمان

ایمان اعتقاد به رخ دادن چیزهایی است که هنوز اتفاق نیفتاده اند. ایمان می تواند باعث تحمل سختی ها شده و دشواری ها را به آرامش و سر منزل مقصود برساند. قانون ایمان از چندین قسمت تشکیل شده است:

مشاهده ی هدف. اولین مرحله ی ایمان توانایی مشاهده ی هدف در زمانی است که هنوز وجود ندارد. کسی که ایمان و اعتقاد لازم را ندارد هرگز نمی تواند هدف خود را ببیند زیرا ایمان به کار یک نوع معجزه است. ایمان جنبه ی منفی کار را نادیده نمی گیرد زیرا اگر جنبه ی منفی ای وجود نداشته باشد، ایمانی هم وجود نخواهد داشت. شما به ایمان و اعتقاد نیاز دارید زیرا تمام چیزهای اطرافتان خوب نیستند و قرار هم نیست خوب باشند.

پس ایمان به شما کمک می کند تا اگر محیط اطرافتان زشت است، ان را زشت بپذیرید و یا اگر روشی موثر نیست، قبول کنید که موثر نیست. اگر همه چیز خراب شده خب خراب شده . در واقع ایمان پذیرفتن یک چیز به همان صورتی است که هست. نه چیزی بیشتر و نه چیزی کمتر. اما در عین حال حرکت به سوی هدف و اعتقاد به رسیدن به مقصود نیز در بر دارد.

مشاهده یک چیز به نحوی بهتر و متعالی تر از آن چه هست. دومین مرحله ی ایمان، توانایی دیدن یک چیز بهتر از آن چیزی که واقعا هست می باشد. آیا شما می توانید به چیزی فراتر از امروز بنگرید؟ پاسخ مثبت است، بله، می توانید فردا را نیز در دیدرس خود داشته باشید. انسان ها توانایی باور نکردنی ای در مشاهده ی چشم انداز، تا هفته آینده و یا حتی سال آینده دارند.

بنابراین ما نه تنها توانایی دیدن یک چشم انداز آتی را داریم بلکه با برخورداری از قدرت ایمان می توانیم آن را بهتر از آنچه هست مشاهده کنیم. ما می توانیم رویاها، طرح ها و تجسمات خود را با، استفاده از تصورات و چشم اندازهایمان بسیار بهتر از آن چه هستند ببینیم.

آن را به چیزی بهتر از آنچه هست تبدیل کنیم. این بخش از ایمان همان بخشی است که تصورات را به واقعیت تبدیل می کند. در این بخش ما تلاش می کنیم تا تصورات خود را به چیزی بهتر از آنچه هست تبدیل کنیم. در واقع هم اکنون زمان سرمایه گذاری بر روی ایمانمان است. اگر به اندازه ی کافی ایمان داشته باشید، می توانید موقعیتی را به دست آورید و به بهترین وجه از آن استفاده کنید.

آن را بدتر از آنچه هست نبینیم. این مرحله در واقع در ابتدای ایمان یافتن باید مد نظر قرار گیرد یعنی در ابتدا باید مراقب باشیم که: هدفمان را بدتر از آن چه هست نبینیم. یا آن را مایه ی سرافکندگی ندانیم. اگر بد است، باید بدانیم که چقدر بد است. پس لازم نیست آن را ده برابر بدتر از آن چیزی که واقعا هست نشان دهیم فقط کافیست آن را همانطور که هست مشاهده کنید و بپذیرید.

قانون رهبری

قانون رهبری/10 قانون برتر در رهبری

10 سرگرمی برای آرام کردن ذهن و تغییر زندگی شما

×

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتخاب استان برای وضعیت آب‌و‌هوا