قصاص برای مردی که سرقت مسلحانه کرد – حوادث

سه‌شنبه 25 مهر 1396 دسته‌بندی نشده

روزنامه شرق: دیوان عالی کشور حکم قصاص دو متهم به قتل را كه در دو پرونده در دادگاه کیفری استان تهران به صورت جداگانه مورد محاکمه قرار گرفته‌ و به قصاص محکوم شده ‌بودند، مورد تأیید قرار داد.

 اولین پرونده مربوط به فرد سابقه‌داری است كه مردی را به قتل رساند و ٢٠ روز بعد از این قتل یک طلافروشی در خانی‌آباد را مورد سرقت مسلحانه قرار داد. او ادعا کرده ‌است در دفاع از خود دست به این جنایت زد. جلال ٣٢ساله که ٢٠ مرداد ٩٤ در پی سرقت از طلافروشی که منجر به سرقت چهار کیلوگرم طلا شده‌ بود، دستگیر شد، پس از دستگیری راز یک قتل را فاش کرد و به پلیس گفت: مدتی پیش یکی از دوستانم به نام رضا را در خیابان ١٣ آبان به قتل رساندم.

 

این مجرم سابقه‌دار که گفته بود برای تهیه پول دیه مقتول و با انگیزه جلب رضایت اولیای ‌دم دست به سرقت مسلحانه زده است، بعد از محاکمه به جرم سرقت مسلحانه از طلافروشی به ١٠ سال زندان و به جرم قتل به قصاص محکوم شد. اما دیوان عالی کشور رأی را تأیید نکرد و پرونده برای رسیدگی بیشتر به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست عبداللهی ارسال شد. در جلسه دادگاه اولیای‌ دم رضا در جایگاه ویژه قرار گرفتند و تقاضای قصاص متهم را کردند و گفتند: این مرد پس از قتل پسرمان متواری شد و ما نشانی از او نداشتیم اما شاهدان گفته بودند جلال پسرمان را به قتل رسانده است. ما نتوانستیم جلال را پیدا کنیم تا اینکه او ٢٠ روز بعد در جریان سرقت مسلحانه از طلافروشی بازداشت شد و به جرم خود اعتراف کرد.

سپس جلال در برابر قضات ایستاد و مدعی شد در دفاع از خود دست به این جنایت زده است. او گفت: رضا را از قبل می‌شناختم و در یک محله زندگی می‌کردیم. پدرهایمان هم از ٤٠ سال قبل با هم آشنا بودند. من هیچ مشکلی با او نداشتم تا اینکه یک روز همراه یکی از دوستانم به جلوی مغازه من آمد و شروع به فحاشی کرد. رضا حالت طبیعی نداشت و مست بود به ‌همین ‌دلیل با او درگیر نشدم. او با یک لیوان به سر خودش زد اما من او را آرام کردم و خواستم به خانه‌اش برگردد. رضا رفت و دقایقی بعد دوباره برگشت. او می‌خواست هر طور شده با من درگیر شود که سرش را بوسیدم و او هم آرام شد.

 

اما وقتی برای بار سوم درحالی‌که تیغ آرایشگری در دست داشت به سمتم حمله کرد، شوکه شدم. من چهارپایه‌ای را به سوی او پرت کردم تا دور شود اما به سمتم حمله کرد و من برای دفاع از خودم با چاقویی که در مغازه داشتم، یک ضربه به سینه‌اش زدم. رضا روی زمین افتاده بود که همراه یکی از دوستانم او را به بیمارستان رساندم ولی زمانی که متوجه شدم او جانش را از دست داده است، ترسیدم و فرار کردم. با پایان گفته‌های متهم قضات ختم جلسه را اعلام كردند و برای صدور رأی وارد شور شدند و در نهایت جلال را به قصاص محکوم کردند و دیوان عالی کشور نیز رأی را تأیید کرد.

در دومین پرونده که آن هم در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران مورد بررسی قرار گرفته بود، پسر جوانی که دوست صمیمی‌اش را در یک درگیری به قتل رسانده بود، به قصاص محکوم شد. رسیدگی به این پرونده ٢٥ مردادماه سال ٩٥ با اعلام مرگ پسر جوانی به نام جمشید از سوي یکی از دوستانش به نام فرید در دستور کار پلیس قرار گرفت. فرید پس از بازداشت به جرم خود اعتراف کرد و پرونده پس از تکمیل‌شدن برای رسیدگی در اختیار دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت. در این جلسه پس از قرائت کیفرخواست از سوی نماینده دادستان اولیای ‌دم در جایگاه قرار گرفتند و درخواست قصاص متهم را کردند.

 

در ادامه جلسه فرید در برابر قضات ایستاد و گفت: جمشید یکی از دوستان صمیمی من بود و ما مانند برادر بودیم اما مدتی بود با یکدیگر اختلاف داشتیم. روز حادثه به طور اتفاقی یکدیگر را دیدیم و با هم درگیر شدیم. جمشید زمانی که چاقو را دست من دید، آنجا را ترک کرد و پس از چند دقیقه با میله آهنی که در دست داشت به آنجا برگشت و به من حمله کرد؛ او حتی گاز اشک‌آور زد و من درحالی‌که چشمانم جایی را نمی‌دید، برای دفاع از خود چاقو کشیدم. اما چشمانم جایی را نمی‌دید و نمی‌دانستم چاقو به کجای بدنش برخورد کرد. در پایان قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند و دیوان عالی کشور نیز رأی را تأیید کرد.

منبع : برترینها

آتش سوزی مرگبار در ccu بیمارستانی در میاندوآب آذربایجان غربی (+عکس)-حوادث

شهید شدن افتخار است اما من رفتم که بُکشم! / مردم می پرسند چقدر گرفتی رفتی سوریه؟ - حوادث

×

ارسال دیدگاه

انتخاب استان برای وضعیت آب‌و‌هوا