حکایت از پیری در راه حجاز

یکشنبه 17 مهر 1401 شعر
حکایت از پیری در راه حجاز

حکایت از پیری در راه حجاز از با دوم کتاب بوستان است ، سعدی در این قسمت درباره ی خدمت کردن به خلق بهتر از هفتاد رکعت نماز است در قالب حکایت شعر سروده است.

شنیدم که پیری به راه حجاز/به هر خطوه کردی دو رکعت نماز

چنان گرم رو در طریق خدای/که خار مغیلان نکندی ز پای

به آخر ز وسواس خاطر پریش/پسند آمدش در نظر کار خویش

به تلبیس ابلیس در چاه رفت/که نتوان از این خوب تر راه رفت

گرش رحمت حق نه دریافتی/غرورش سر از جاده برتافتی

یکی هاتف از غیبش آواز داد/که ای نیکبخت مبارک نهاد

مپندار اگر طاعتی کرده‌ای/که نزلی بدین حضرت آورده‌ای

به احسانی آسوده کردن دلی/ به از الف رکعت به هر منزلی

حکایت درباره روزه گرفتن

حکایت از باب دوم بوستان

حکایت از باب دوم بوستان

×

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتخاب استان برای وضعیت آب‌و‌هوا