
گفتار در معنی فنای موجودات در معرض وجود باری از باب سوم کتاب بوستان است ، سعدی در این شعر درباره خداوند سخت گفته است .
ره عقل جز پیچ بر پیچ نیست/بر عارفان جز خدا هیچ نیست
توان گفتن این با حقایق شناس/ولی خرده گیرند اهل قیاس
که پس آسمان و زمین چیستند؟/بنی آدم و دام و دد کیستند؟
پسندیده پرسیدی ای هوشمند/بگویم گر آید جوابت پسند
که هامون و دریا و کوه و فلک/پری و آدمیزاد و دیو و ملک
همه هرچه هستند از آن کمترند/که با هستیش نام هستی برند
عظیم است پیش تو دریا به موج/بلند است خورشید تابان به اوج
ولی اهل صورت کجا پی برند/که ارباب معنی به ملکی درند
که گر آفتاب است یک ذره نیست/وگر هفت دریاست یک قطره نیست
چو سلطان عزت علم بر کشد/جهان سر به جیب عدم در کشد
ارسال دیدگاه