گفتار اندر نگه داشتن خاطر درویشان

دوشنبه 14 شهریور 1401 شعر
گفتار اندر نگه داشتن خاطر درویشان

گفتار اندر نگه داشتن خاطر درویشان شعری از باب اول کتاب بوستان سعدی می باشد که در آن سعدی به نیکی کردن و نگه داشتن حرمت بزرگتر پند داده است.

مها زورمندی مکن با کهان  / که بر یک نمط می‌نماند جهان

سر پنجهٔ ناتوان بر مپیچ / که گر دست یابد برآیی به هیچ

عدو را به کوچک نباید شمرد  / که کوه کلان دیدم از سنگ خرد

نبینی که چون با هم آیند مور   /  ز شیران جنگی برآرند شور

نه موری که مویی کز آن کمتر است  / چو پر شد ز زنجیر محکمتر است

مبر گفتمت پای مردم ز جای  / که عاجز شوی گر درآیی ز پای

دل دوستان جمع بهتر که گنج  / خزینه تهی به که مردم به رنج

مینداز در پای کار کسی  / که افتد که در پایش افتی بسی

تحمل کن ای ناتوان از قوی  / که روزی تواناتر از وی شوی

به همت برآر از ستیهنده شور  / که بازوی همت به از دست زور

لب خشک مظلوم را گو بخند  / که دندان ظالم بخواهند کند

به بانگ دهل خواجه بیدار گشت  / چه داند شب پاسبان چون گذشت؟

خورد کاروانی غم بار خویش  / نسوزد دلش بر خر پشت ریش

گرفتم کز افتادگان نیستی  / چو افتاده بینی چرا نیستی؟

بر اینت بگویم یکی سرگذشت  / که سستی بود زین سخن درگذشت

حکایت مرزبان ستمگار با زاهد

حکایت مرزبان ستمگار با زاهد

حکایت در معنی شفقت

حکایت در معنی شفقت

×

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتخاب استان برای وضعیت آب‌و‌هوا