
گفتار اندر نکوکاری و بدکاری و عاقبت آنها شعری از باب اول کتاب بوستان است ، سعدی در آن درباره عاقبت نیکی کردن به دیگران و همچنین آثار بدی کردن به مردم در قالب شعر صحبت کرده است.
نکوکار مردم نباشد بدش / نورزد کسی بد که نیک افتدش
شر انگیز هم بر سر شر شود / چو کژدم که با خانه کمتر شود
اگر نفع کس در نهاد تو نیست / چنین گوهر و سنگ خارا یکی است
غلط گفتم ای یار شایسته خوی / که نفع است در آهن و سنگ و روی
چنین آدمی مرده به ننگ را / که بر وی فضیلت بود سنگ را
نه هر آدمی زاده از دد به است / که دد ز آدمی زادهٔ بد به است
به است از دد انسان صاحب خرد / نه انسان که در مردم افتد چو دد
چو انسان نداند به جز خورد و خواب / کدامش فضیلت بود بر دواب؟
سوار نگون بخت بی راهرو / پیاده برد ز او به رفتن گرو
کسی دانهٔ نیکمردی نکاشت / کز او خرمن کام دل برنداشت
نه هرگز شنیدیم در عمر خویش / که بدمرد را نیکی آمد به پیش
ارسال دیدگاه