مشخصات کتاب کنت مونت کریستو
نویسنده : الکساندر دوما
عنوان اصلی : Le Comte de Monte-Cristo
کشور : فرانسه
زبان : فرانسوی
گونه : ادبی رمان تاریخی ماجرایی
تاریخ نشر : ۱۸۴۴–۱۸۴۵
معرفی کتاب کنت مونت کریستو
کتاب کنت مونت کریستو از جمله پرحادثهترین داستانهای الکساندر دوما به شمار میرود، به طوری که در هر لحظه خواندن کتاب با داستانی تازه روبهرو میشویم. ماجرای کتاب در اواخر دوران سلطنت ناپلئون روی میدهد. ملوان جوان 19 سالهای به نام ادموند دانتس، عاشق دختری زیبارو به نام مرسده شده است.
خلاصه کتاب کنت مونت کریستو
ماجرای کنت مونت کریستو در اواخر دوران سلطنت «ناپلئون» روی میدهد. «اِدمون دانتِس» جوان دریانورد زندانی و مرموزی است که چند چهره دارد. او که به تازگی کار و تجارتش رونق گرفته تصمیم دارد با دوست دوران کودکیاش، دختری به نام «مرسده» ازدواج کند. اما در روز عروسیاش با «مرسده» به اتهام خیانت و جاسوسی و البته حسادت اطرافیانش از معشوقهاش جدا میشود و به زندانی دور افتاده و ترسناک که کسی از آن زنده بیرون نیامده، تبعید میشود.
زندانی شدن دانتیس به نفع مقاصد سیاسی یک قاضی جوان و جاهطلب به نام «ویلفور» است که در متهم کردن او نقش دارد. دانتس در زندان مدام به بیگناهیاش فکر میکند و این که چرا به زندان افتاده است و تصمیم به انتقام میگیرد. او موفق میشود از زندان فرار کند و گنجی را پیدا میکند، این آغاز مبارزه برای رسیدن به رهایی است.
معرفی نویسنده کتاب کنت مونت کریستو
الکساندر دوما نویسندهی معروف و مشهور فرانسوی در سال 1802 در ویلر کوترت به دنیا آمد و پسر یکی از ژنرال های فرانسه بود. الکساندر دوما بعد از گذراندن دورهی تحصیلاتش به خاطر خط زیبایی که داشت در یک دفترخانه به عنوان یک منشی مشغول به کار شد. پدر دوما جزئیات انقلاب فرانسه را برای الکساندر تعریف میکرد و او بعدها در رمانهای خود توانست فضاهای مهیج و مخوف آن دوره را با قلم منحصر به فرد خود بیافریند.
بخشی از متن کتاب کنت مونت کریستو
قاچاقچیان از سرنشینان قایق دیگر که وارد مونت کریستو شده بودند، استقبال کردند. محمولۀ فرشهای بافت ترکیه را به آنها تحویل دادند و مزد همیشگی خود را دریافت کردند، صد فرانک برای هر نفر. ادموند نیز مانند سایرین مزد کارش را گرفت، اما زیرلب لبخندی زد؛ چون کوچکترین جواهری که در دستمالش داشت، ده برابر تمام پولی که خدمه دریافت کرده بودند ارزش داشت.
وقتی آنها بار دیگر در لگهورن لنگر انداختند، ادموند به ناخدا اطلاع داد که خیال ندارد به سفر ادامه دهد. ناخدا دو برابر مزد همیشگی به او پیشنهاد کرد، اما ادموند ضمن تشکر از او، از قبول این درخواست سر باز زد. با دیدن صورت درهم رفتۀ جاکوپو، ادموند او را کناری کشید و گفت: «نجات دهندۀ من. میخوام بهت پیشنهادی بکنم. من به کسی مثل تو احتیاج دارم، آدمی که وفادار و راز داره. حاضری با من کار کنی؟»
صورت جاکوپو از هم باز شد: «چی بهتر از این. پس درسته. همونطور که حدس زده بودم تو فقط یه ملوان نیستی!»
«من از سفر کردن با این کشتی قاچاق خیلی لذت بردم. ولی من علاوه بر کارهای دیگهای که بلدم، ملوان هم هستم… حالا وسایلت رو بردار و تو میدون شهر منتظرم باش.»
ادموند به طرف خانۀ دلال جواهرات و سنگهای گران قیمت به راه افتاد و چهار قطعه الماس کوچک را برای فروش به او نشان داد. دلال عادت کرده بود در مقابل آنچه به او پیشنهاد میشود چهرۀ بیتفاوتی داشته باشد، اما با دیدن آن چهار قطعه الماس چشمانش برق زد. هیچ سوالی از ادموند نکرد. حتی اینکه قایقران بیچیزی مثل او این جواهرات را از کجا آورده. بلافاصله مبلغ چهل هزار فرانک به ادموند داد و گفت هر وقت جواهری برای فروش داشت به او مراجعه کند.
مرگ شخصیت های داستان کنت مونت کریستو
یکی از نکات جالبی که در رمان کنت مونت کریستو میبینیم مرگ شخصیتهای داستان به شیوه های مختلف است. مرگ با اسلحه، سکته، سم و یا شمشیر در این داستان دیده میشود و در قسمتهای مختلف داستان میبینیم که کنت با خونسردی و بیتفاوتی نظارهگر قتلهایی بیرحمانه و ظالمانه است. در طول رمان، دوما بارها از جذابیت مرگ صحبت میکند وبه این موضوع اشاره میکند که مردم برای تماشای مرگ چقدر مشتاق هستند.
ترجمه فارسی کتاب کنت مونت کریستو
کتاب «کنت مونت کریستو» تاکنون بارها به فارسی ترجمه شده است. «محسن فرزاد» از نشر افق، «محمد طاهر قاجار» از نشر سمیر و «محمدحسین حسنبیگی» از نشر دبیر برخی از مترجمان فارسی کتاب هستند. همچنین «ذبیح الله منصوری» از نشر نگارستان هم از مترجمان قدیمی رمان مشهور «کنت مونت کریستو» است. ترجمه «محمدطاهر میرزا اسکندری» از نشر هرمس و ترجمه «پروین ادیب» از نشر کتاب پارسه هم از دیگر ترجمههای فارسی کتاب «کنت مونت کریستو» در بازار کتاب ایران هستند.
ارسال دیدگاه