معرفی کتاب شرلی اثر شارلوت برونته

دوشنبه 12 دی 1401 کتاب

کتاب شرلی اثر شارلوت برونته

نویسنده : شارلوت برونته

عنوان اصلی : Shirley

کشور : بریتانیا

زبان : انگلیسی

تاریخ نشر : ۱۸۴۹

 

خلاصه کتاب شرلی

کارولین دختر آرام و زیبایی است که با عموی کشیش زندگی می کند و شرلی نیز دوست او دختر جوان ، زیبا و فوق العاده ثروت مندی است که روحیات عجیبی دارد ، او شیطان اجتماعی رمانتیک و در عین حال تودار و مستقل است . داستان ماجرای به هم رسیدن عشق ها و برخورد روحیات مختلف در این شرایط از یک سوست ولی از سوی دیگر نگاه گسترده ای به تغییر و تحولات روش کار و ورود ماشین آلات به جای کارگران و مواردی از این قبیل هم داره .

نوشته پشت جلد کتاب شرلی 

نوشته پشت جلد کتاب شرلی

درباره کتاب شرلی

کتاب شرلی، اثر شارلوت برونته، رمانی است که بعد از اثر موفق برونته، با نام «جین ایر» منتشر شد. شرلی کیلدار شخصیت اصلی داستان است و نامی غیر معمول دارد که پدرش برای او بر‌گزیده است. نامی پسرانه که قبل از این، کمتر کسی از این نام برای فرزندان دختر خود استفاده می‌کرد.

بر اساس کتاب رمان شرلی (Shirley) فیلمی نیز ساخته شده است. محبوبیت شخصیت این رمان تا جایی پیش رفت که بعد از انتشار کتاب، افراد بسیاری، نام شرلی را برای نوزادان خود برگزیدند.

 

معرفی نویسنده کتاب شرلی

شارلوت برونته در ۲۱ آوریل ۱۸۱۶در شمال انگستان، به دنیا آمد. شارلوت برونته خواهر بزرگ‌تر امیلی برونته و ان برونته بود که آن‌ها نیز امروزه از بزرگ‌ترین نویسندگان کلاسیک جهان به حساب می‌آیند. نخستین رمان شارلوت به نام پروفسور در سال ۱۸۵۷ پس از مرگش منتشر شد. شارلوت از اوت ۱۸۴۶ تا اوت ۱۸۴۷ روی رمان جین ایر کار کرد که در اکتبر ۱۸۴۷ با امضای مستعار کِرِر بِل چاپ شد. رمان شرلی در سال ۱۸۴۹ و رمان ویلت در سال ۱۸۵۳منتشر شد. شارلوت در سال ۱۸۵۵ از دنیا رفت.

شارلوت برونته

شارلوت برونته

بخشی از جملات کتاب شرلی

شبی کاملا تاریک و ظلمانی بود. ابرهای خاکستری رنگ باران زا نور ماه و ستاره ها را پنهان کرده بودند. ابرهایی که در روشنایی روز خاکستری بودند در این شب تاریک رنگی قیرگون داشتند. مالون کسی نبود که به زیبایی های طبیعت اهمیتی بدهد،

او فصل بهار کیلومترها راه می پیمود بی آن که زیبایی و طراوت بهشت مانند زمین را ببیند و یا طلوع زیبای آفتاب و تلالو زرین اولین اشعه خورشید برایش جالب باشد و یا ابرهای پراکنده ای که سطح آسمان را می پوشاند و بارش باران های بهاری بر کوهساران برایش تفاوتی داشته باشند.

او اصولا توجهی به این زیبایی ها و دگرگونی ها در طبیعت نداشت و به آن نمی اندیشید که مثلا چطور آسمان قیرگون بالای سرش در فاصله ای دیگر در افق روز یک باره روشن می گردد و یا سیارات و حرکات فلکی تحت چه عوامل و کیفیتی جریان دارند و این عوارض طبیعی چطور از نظر محو شده یا ظاهر می شوند. او فقط نگاه می کرد و می گذشت.

بخشی از جملات کتاب شرلی 

بخشی از جملات کتاب شرلی

او سرسختانه به راه خود ادامه می داد با آن کلاهی که فقط پشت سرش را می پوشاند به شیوه ایرلندی ها محکم و مستمر قدم برمی داشت و از گذرگاهی خشک عبور می کرد و زمانی هم که به جاده ای گل آلود می رسید قدم هایش را با زمین سست و باتلاقی زیرپایش منطبق می کرد، همان طور که راه می رفت چشمانش در جستجوی مکان خاصی بود، علامت کلیسای بریزفیلد توجهش را جلب کرد

و دورتر از آن چراغی که در خانه ای با نمایی قرمز رنگ روشن بود قرار داشت که ظاهرا مهمان خانه کوچکی بود و وقتی مالون به آن نزدیک شد، دید که قسمتی از پرده را پرتویی از شعله آتش بخاری روشن کرده است و لیوان هایی بر روی میز دید که نشانه ای بود بر اوقات خوشی که افراد گرد آن گذرانده بودند.

او فورا آن افراد را شناخت آن ها افراد کلیسای خودش بودند بنابراین با اشتیاق تصور لیوانی پر از یخ و شراب که در یک مکان جدید بدنش را گرم کرده بود هم چون رویایی برایش محو و ناپدید شد زیرا می دانست آن ها ساکن بخشی هستند که آقای هلستن رئیس آن جاست و همه او را می شناسند، در نتیجه آهی از سر تاسف کشید و از آن جا دور شد.

 

معرفی کتاب ربه کا اثر دافنه دوموریه

معرفی کتاب سلوک اثر محمود دولت آبادی

×

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتخاب استان برای وضعیت آب‌و‌هوا