معرفی کتاب تهوع اثر ژان پل سارتر
نام کتاب : کتاب تهوع
نویسنده : ژان پل سارتر
مترجم : محمدرضا پارسایار
ناشر چاپی : بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
سال انتشار : ۱۳۹۵
تعداد صفحات : ۳۱۲
درباره کتاب تهوع
کتاب تهوع، رمانی فلسفی از ژان پل سارتر است که به عقیدهی خودش بهترین اثر او به شمار میرود. این کتاب داستان مورخ جوانی به نام آنتوان روکانتن را روایت میکند که از افسردگی و انزوا رنج میبرد و هیچ پیوندی با افراد خانواده ندارد.
خلاصه ای از داستان کتاب تهوع
آنتوان، شخصیت اصلی داستان تهوع (Nausea) هیچ دوستی ندارد و ارتباط او تنها به دانشاندوز؛ فردی که در کتابخانه ملاقات میکند و خانم صاحب کافهای که آنتوان معمولا به آنجا سر میزند، خلاصه میشود. علاوه بر اینها او با خاطراتی از معشوقهی سابقش که به صورت آنی تداعی میشوند زندگی میکند. وی پس از مدتی متوجه میشود «اشیاء بیجان» و «موقعیتهای خاص» بر درک او از خود و آزادی فکری و معنویش تأثیر میگذارند و احساسی مانند تهوع در سراسر وجودش برمیانگیزند.
او بعدا درمییابد موسیقی و ادبیات این تهوع را تسکین میدهند و به دنبال جاودانه شدن یا به عبارتی دیگر ارزشمند ساختن موجودیت خود و زندگیش، خود را وقف نویسندگی میکند. آنتوان همچنین با تغییرات پیوستهی وجود خود در جنگ است او باورش نمیشود که همان فرد دیروزی باشد. مشکل روکانتن یک افسردگی ساده یا یک بیماری روانی نیست، هر چند انزجار او از نیروهای وجودی و کشمکشهای او با معنای زندگی او را به این مرز میرساند.
معرفی نویسنده کتاب تهوع
ژان پل سارتر (Jean Paul Sartre)، نویسنده این کتاب، فیلسوف، فیلمنامهنویس، نمایشنامهنویس، روزنامهنگار، فعال سیاسی، منتقد و نویسنده روشنفکر فرانسوی قرن بیستم بود که به جرات میتوان او را یکی از پیشگامان مکتب اگزیستانسیالیسم دانست.
معرفی شخیت های کتاب تهوع
آنتوان روکنتین
قهرمان رمان و همچنین راوی است و مشاهدات خود را در قالب دفتر خاطرات یادداشت میکند. پس از سفر به بیشتر مناطق آفریقا و شرق دور، او به بوویل بازگشته تا تحقیقات تاریخی خود را در مورد مارکیز دو رولبون تکمیل کند.
مارکیز دو رولبون
اگرچه فی نفسه شخصیتی در رمان نیست، اما او موضوع تحقیقات روکنتین است. او یک اشراف زاده مرموز فرانسوی بوده که در جریان انقلاب فرانسه و پس از آن در سیاست دخالت میکرده است.
آنی
نامزد سابق روکنتین است و در پاریس زندگی میکند. اگرچه به روکنتین التماس میکند که به دیدن او بیاید، اما به مردی که او قبلاً بوده، علاقه مند است.
مرد خودآموخته
مردی تنها که روکنتین او را در کتابخانه بوویل ملاقات میکند. روکنتین او را به تمسخر میگیرد زیرا فکر میکند با خواندن همه کتابهای کتابخانه به ترتیب حروف الفبا، میتواند همه چیز را بیاموزد.
برخی از جملات کتاب تهوع
” دوست داشتن کسی، کاری بسیار متعهدانه است. باید انرژی، سخاوت، گذشت داشته باشید. حتی در همان ابتدا لحظه درستی وجود دارد که باید از پرتگاهی عبور کنید: که اگر به آن درست فکر کنید این کار را انجام نمیدهید. ”
“من در میان این صداهای شاد و منطقی تنها هستم. همه این موجودات وقت خود را صرف توضیح میکنند و با خوشحالی متوجه میشوند که با یکدیگر موافق هستند. به خاطر خدا، چرا اینقدر مهم است که همه مثل هم فکر کنیم. ”
“ساعت سه همیشه برای هر کاری که میخواهید انجام دهید خیلی دیر یا زود است.”
“فکر من، خود من است: به همین دلیل است که نمیتوانم متوقف شوم. من وجود دارم زیرا فکر میکنم … و نمیتوانم خودم را از فکر کردن بازدارم. در این لحظه – وحشتناک است – اگر وجود دارم، به این دلیل است که از وجود داشتن وحشت دارم. من کسی هستم که خود را از نیستی که آرزوی آن را دارم بیرون میکشم. ”
” میخواهم بروم، به جایی بروم که واقعاً در جایگاه خودم قرار بگیریم، جایی که برای آن مناسب هستم. .. اما من در هیچ کجا، جایی ندارم ؛ من ناخواسته هستم. ”
“میخواهم بیشتر زندگی کنم. بخور، بخواب، بخواب، بخور. به آرامی، به نرمی، مانند این درختان، مانند یک گودال آب، مانند نیمکت قرمز در تراموا به وجود داشتن ادامه دهم. ”
“من هستم. هستم، وجود دارم، فکر میکنم، بنابراین هستم؛ چرا فکر میکنم؟ نمیخواهم بیشتر از این فکر کنم، چون فکر میکنم که نمیخواهم وجود داشته باشم، زیرا …! ”
ارسال دیدگاه