
محسن چاووشی متولد 8 مرداد 1358 در خرمشهر است.
او یکی از بهترین خواننده های پاپ و راک ایرانی و تهیه کننده موسیقی ، آهگ ساز و ترانه سرا میباشد.
مهشید برومند ، همسر ابراهیم حامدی (ابی) ، یکی از خواننده های موسیقی پاپ ایرانی ساکن آمریکا است.
چندی پیش این دو نفر در پی حوادث اخیر باهم به بحث و چالش کشیده میشوند.
ماجرای بحث مهشید و محسن چاووشی:
ماجرای بحث و گفت و گوی این دو فرد بالغ در اینستاگرام شروع شد.
اینگونه که محسن چاووشی درپی حوادث ناوچه دریایی پست زیر را در اینستای خود منتشر میکند.
بعد از انتشار این پست بحث بر انگیز ، مهشید برومند ، همسر ابی، با انتشار پستی دیگر به همدردی حادثه ناوچه دریای پرداخته و در آخر پست خود درباره محسن چاووشی می گوید:
«آیا هنرمند نتیجه حکومت است؟ یا چنین جامعه ای به هنرمند آگاه نیازمند است؟ آیا هنرمند حق دارد در جامعه ای که بر روی بشکه عقب ماندگی که از باروت مذهب پر شده کبریت حریق افروز باشد؟ دیدن این بیت بر صفحه یک آرتیست نفس را در سینه حبس میکند «با یدالله و با_تیغ علی ذولفقار _سینه گردنکشان _اذن دهد میدرم» از مجموعه کلمات این بیت بوی تعفن عقب ماندگی و وحشیگری میبارد.»
این بیت ذکر شده مربوط به آهنگ او از محسن چاووشی است که نیمه شعبان منتشر شده.
محسن چاووشی هم سکوت نمیکند و در جواب مهشید برومند اینگونه می گوید:
تعفن!
رایحه تخمیر است
که قهقههزنان میپیچد
به مشام و جیبهایِ بیگناه
و البته بیچاره گوشهای عربدهخواه
تعفن!
کج فهمی است و روخوانی
و هیجان لحظهای دیده شدن
و البته شنیده شدن
غیرِ جغرافیای بد مستِ پُرعربده
و کفشهای طلا یادمان باشد
آن دو جفت، دوازده اعدامی بود
زیر پای شما به عربستان.
اگر طلاست نعلینتان.
ما هنوز رختمان عزاست
به سبزی و نان زندهایم
البته بدون بیخندانِ رفسنجان.
عربده نکش شبه ماه!
کمی آرام بتیغان
بیا اینجا
و کمی مزه کن پوستِ شیر را
کمی بخوان و اندکی گوش باش
جای نوشیدن و چرخیدن.
من از تو داغ ترم
ادای داغ در نکن
که شمشیرِ ذوالفقارِ من
مست میدان است
و آماده به گردنکشان
جیب بُران
و عربده کشان …
و البته
یاد عربده کشی دیگر افتادم متعارف
همان که پشیمان است
“مثل سگ”
و افتخار میکند
به کاباره
و شهامتِ تهران ندارد!
یا علی…
پس از این مساله، ابراهیم حامدی معروف به ابی همسر مهشید حامدی با انتشار ویدئویی از محسن چاووشی دلجویی کرد. ابی بخشی از یکی از ترانه های محسن چاوشی را خواند.
او در این پیام اینگونه گفت:
“سلام دوست نازنین
من شما را بسیار دوست میدارم و کارهای شما را بی نهایت دوست میدارم و شما را دنبال میکنم و خیلی خوشحالم وقتی صدای شما را میشنوم، هم برای خودم و هم برای مهشید خانم چه حالی به وجود میآید.
فقط شما این پیغام مرا داشته باشید: عجب حلوای قندی تو، امیر بی گزندی تو، عجب ماه بلندی تو که گردون را بگردانی”
ارسال دیدگاه