
مشخصات قصه های هزار و یک شب
نام کتاب : کتاب هزار و یک شب
نویسنده : عبداللطیف طسوجی
ناشر چاپی : نشر ارس
تعداد صفحات : ۹۷
زبان : فارسی
معرفی کتاب هزار و یک شب
کتاب هزار و یک شب داستانی است از پادشاهی، به عنوان شهریار و روایتگر داستان، شهرزاد است. بیشتر این داستانها در بغداد و ایران باستان اتفاق میافتد و داستانهای آن را از ریشهی ایرانی و برگردانی از کتاب هزارافسان میدانند. هزار و یک شب یکی از متون ادبی چند ملیتی است که زنان در آن حضوری روشن و فعّال دارند. قهرمان قصّهها زنی با تدبیر و هوشیار است که با نقل قصّههایی هوشمندانه، پادشاهی خودکامه و مستبد را به پایگاه خودآگاهی میرساند.
روند قصّهگویی شهرزاد در طی هزار و یک شب و مقایسه مضامین قصّهها با توجه به ریختشناسی و اجزای سازای آنها نشان میدهد که وی در اجرای این حرکت بشر دوستانه و ایثار در جهت نجات جان خواهران سرزمینش کاملاً هوشمندانه قدم گذاشته است.

معرفی کتاب هزار و یک شب
خلاصه کتاب هزار و یک شب
«هزارویک شب» داستان دو شاهزادهی برادر، «شهریار» و «شاه زمان»، است. شاه زمان که شاهد خیانت همسرش بود، ترک پادشاهی کرده و راهی دیار برادر میشود، اما در آنجا نیز متوجه خیانت همسر برادرش میشود. شاه زمان، ناامید، شهریار را از ماجرا آگاه میکند. شهریار، به همراه شاه زمان، سر به بیابان میگذارد و به انتقام خیانت همسرش، هر شب دختری را به نکاح خود درمیآورد و بامداد دستور قتلش را میدهد. تا اینکه وزیرش دیگر نمیتواند دختری را برای همسری شهریار بیابد ، نوبت به دختران وزیر شهریار، یعنی شهرزاد و دنیا زاد می رسد. شهرزاد که دختر بزرگ تر وزیر بوده به پیشنهاد خودش به عقد شهریار در می آید.
شبی که شهرزاد پیش شهریار است به او می گوید که خواهر کوچکش دنیا زاد عادت دارد هر شب با قصه های او به خواب برود و از شهریار درخواست می کند در شب آخر عمرش دنیازاد به قصر بیاید تا برای آخرین بار برای خواهرش قصه شب بگوید. شهریار قبول می کند. شهرزاد در حضور شهریار برای دنیا زاد قصه گویی می کند و سپیده دم، در اوج داستان، قصه گویی را به پایان می رساند. شهریار که مسحور و غرق قصه گویی شهرزاد شده به او مهلت می دهد و کشتن او را به بعد موکول می کند تا فردا شب بتواند ادامه قصه را بشنود.
شهرزاد که قهرمان با هوش داستان ما می باشد با ذکاوت و هنر قصه گویی اش هر شب قصه ها را در اوج تمام می کند و پایان هر قصه را به ابتدای قصه دیگر گره می زند تا بتواند با ادامه دادن قصه گویی ها، خودش، خواهرش و دیگر زنان باقی مانده سرزمینش را نجات دهد. منبع قصه های شهرزاد تخیل خویش و قصه هایی بوده است که پدرش از سفرهای مختلف به عنوان وزیر برای او تعریف می کرده است.

خلاصه کتاب هزار و یک شب
بخشی از کتاب هزار و یک شب
پس از آن گدای نخستین پیش آمده گفت: ای خاتون بدان که سبب تراشیده شدن زنخ و نابینایی چشم من این است که پدرم پادشاه شهری و عمّم پادشاه شهر دیگر بود. روزی که مادر مرا بزاد، زن عمّم نیز پسری بزاد. سالها بر این بگذشت هر دو بزرگ شدیم. من به زیارت عم رفتم پسر عمّم همه روزه میزبانی کردی و گونهگونه مهربانی به جا آوردی. روزی با هم نشسته باده خوردیم و مست گشتیم.
پسر عمّم گفت: حاجتی به تو دارم باید مخالفت نکنی. من سوگندها یاد کردم که مخالفت نکنم. در حال برخاست و زمانی از من پنهان شد. چون باز آمد دختری ماهمنظر با خود بیاورد و با من گفت که این دختر را در فلان گورستان و فلان مکان به سردابه اندر برده به انتظار من بنشینید. من نتوانستم که مخالفت کنم دختر را برداشتم و به همانجا بردم.
هنوز ننشسته بودیم که پسر عمّم بیامد و کیسهای که گچ و تیشهای در آن بود و طاسک آبی بیاورد و گوری را که در میان سردابه بود بشکافت و خاک و سنگ به یکسو ریخت تخته سنگی پیدا گشت و به زیر اندر دریچه نردبانی پدید شد. پسر عمّم به آن دختر اشارتی کرد. در حال آن دختر از نردبان به زیر شد. پسر عمّم روی به من آورده گفت: احسان بر من تمام کن.
گفتم: هرچه گویی چنان کنم. گفت: چون من از نردبان به زیر شوم سنگ بر دریچه بینداز و خاک بر آن بریز پس از آن گچ را با آب عجین کرده گور را گچاندود گردان بدانسان که کسی نداند که این گور شکافته است و بدانکه یک سال است من در این مکان زحمت میبرم تا این مکان را آماده ساختهام و حاجت من از تو همین بود. این بگفت و از نردبان به زیر رفت.

بخشی از کتاب هزار و یک شب
فهرست کتاب هزار و یک شب
مقدمه، حکایت شهرباز و برادرش شاهزمان، حکایت دهقانی و خرش، حکایت بازرگان و عفریت، حکایت پیر و غزال، حکایت پیر دوم و دو سگش، حکایت پیر و استر، حکایت صیاد، حکایت ملک یونان و حکیم رویان، حکایت ملک سندباد، حکایت ملک و پسر پادشاه، باقی حکایت صیاد، حکایت حمال با دختران، حکایت گدای اول، حکایت گدای دوم، حکایت گدای سوم، حکایت بانو با دو سگش، حکایت دختر تازیانه خورده، حکایت غلام دروغگو، حکایت نورالدّین و شمسالدّین، حکایت خیاط و احدب و یهودی و مباشر و نصرانی، حکایت نصرانی، حکایت بازرگان و زرباجه، حکایت طبیب یهودی، حکایت عاشق و دلاک، حکایت شیخ خاموش و برادرانش، حکایت اعرج، حکایت بقبق
بخشی از سوالات رایج درباره کتاب هزار و یک شب
هزار و یک شب معادل با چند سال می شود؟
با تقسیم ساده هزار و یک شب بر سیصد و شصت و پنج روز که یک سال را تشکیل می دهد به عدد ۲.۷۴۲۴ می رسیم که در واقع حدودا می شود ۲ سال و ۷ ماه.
در هزار و یک شب، شهرزاد چند قصه تعریف می کند؟
با توجه به روش قصه گویی شهرزاد که هر قصه را طی چندین شب تعریف می کرد در هزار و یک شبُ حدودا ۲۰۰ قصه تعریف شده است.
روش قصه گویی شهرزاد چیست؟
روش روایت گری شهرزاد، داستان در داستان یا روایت تعبیه شده نامیده می شود. در این روش شهرزاد تنها یکی از راویان قصه است و در میان قصه ها راویان دیگری ظاهر می شوند برای مثال شخصیت قصه ها خودشان راوی قصه بعدی می شوند. به این صورت که یک شخصیت درون داستان اول، روایت گر داستان دوم میشود و این روند ادامه پیدا می کند و در نتیجه داستان های تو در تو شکل می گیرد.
و در آخر …
در پایان کتاب، بعد از تلاش های زیاد شهرزاد طی سه سال متوالی، او دارای فرزندانی از پادشاه شده و هر شب بدون استثنا برای او قصه گفته است. تلاش های به ثمر می نشیند و شهریار علاوه بر تغییر و تحولی که می کند؛ عاشق او می شود و ظلم، ستم و کینه بزرگ خود را کنار می گذارد و شهرزاد را همسر خود و ملکه سرزمین معرفی می کند.
ارسال دیدگاه