سوال اول ،چقدر ببخشیم؟
اندازه برای کائنات معنایی ندارد. این حقیقتی است که قانون جاذبه در اختیار ما قرار داده است. اما در دنیای ما آدمها اندازه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. هیچ کس نمیتواند بگوید که یک اسکناس هزار تومانی به اندازه یک چک سفید امضا معتبر است. پس چگونه میتوان پاسخ این پرسش را فهمید؟
در این بین توجه کردن به یک نکته میتواند ما را به پاسخ نزدیک کند و آن نکته این است:
معیار واقعی برای فعال شدن قانون بخشش، دلیل بخشش است. به همین دلیل است که عدهای با پرداخت مبالغ زیاد هم نمیتوانند قانون بخشش را فعال کنند و در عوض فرد دیگری با پرداخت مبلغ خیلی کمی، به آسانی میتواند جریان بخشش را به راه بیندازد.پس مقدار بخشش مهم نیست انگیزه بخشش بسیار مهم است .انگیزه ما باید به این صورت باشد که اگر پولی را میبخشیم به خاطر عشقی است که بابت قدردانیمان برای زندگی در این دنیا به آن تقدیم میکنیم.

قدرت و معجزه بخشیدن
سوال دوم،چه ببخشیم؟
محدودیتی در مورد چیزهایی که میتوانیم به دیگران ببخشیم وجود ندارد و قانون بخشش هم فقط شامل پول نمیشود. شما هر چیزی را میتوانید ببخشید. میتوانید کتاب، مهارت، مشورت یا حتی عشق و محبت خود را به دیگران ببخشید. اما توجه داشته باشید که بخشیدن واقعی در مورد هر چه که انجام شود، مشابه همان به طرف شما باز میگردد. بنابراین انتظار نداشته باشید که با محبت کردن به دیگران، کائنات به سمت شما پول روانه کند. اما میتوانید مطمئن باشید که در قلب دیگران از جایگاه خاصی برخوردار خواهید بود.
به همین ترتیب، زمانتان را به دیگران اختصاص دهید تا وقت بیشتری برای خودتان پیدا کنید. مهارت خود را به دیگران یاد بدهید تا فرصت ملاقات با استادان واقعی را پیدا کنید. اما تنها در صورتی که پول خود را ببخشید میتوانید در مدار ثروتمند شدن قرار بگیرید.
نکات مهم در باره بخشیدن و انفاق
نکته اول: با ترس نبخشید
وقتی بخشش را به عنوان یک قانون حقیقی جهانی میپذیریم گاهی در مسیر بخشیدن خود دچار سوتفاهمهایی میشویم. بخشش با ترس، یکی از همین سوتفاهمها است.این گونه تفکر به دلیل انحراف فکری کوچکی است که در زمینه بخشش یا سایر قانونهای کائنات، به وجود میآید. انحرافی که باعث میشود تا فکر کنیم، اگر همیشه ببخشیم، یعنی به جهان هستی اعلام کردهایم که ما خیلی پولداریم و اگر روزی چیزی را نبخشیم، جهان هستی دچار سوتفاهم میشود و فکر میکند که ما پول نداریم و دچار کمبود پول در زندگیمان میشویم.
بنابراین، ترس از کمبود پول باعث میشود که به دیگران کمک کنیم. همین ترس ما را سمت یک میانبر هدایت میکند و به جایی میرسیم که در خیال خودمان میخواهیم سر کائنات کلاه بگذاریم. در این حالت، اگرچه میبخشیم اما این بخشش، بسیار کم، با ترس و هدفمند است.
در آن طرف ماجرا، کائنات معیار دیگری برای شناسایی حقیقی بودن کارمان دارد . شاید بتوانیم در ظاهر، همه چیز را مرتب نشان دهیم اما در باطن، همه چیز کارمان بیرنگ و خاموش خواهد بود.
راه چاره چیست؟ راه گذر از این ترس، رسیدن به مغز مطلب است. به قول شمس الدین مغربی:
نـــظر را نغــــز کـــــــن تا نغــــز بینی
گـــــذر از پوســــت کن تا مغز بینی
برای نشان دادن موفقیت و شادکامیمان به کائنات، لازم نیست پول خرج کنیم. هدف از بخشش نیز خرج کردن پول با اجبار نیست. در آن صورت، دیگر بخشش نیست و نوعی باج گیری به حساب میآید.
حقیقت این است که بخشش، نوعی سپاسگزاری در عمل است. اگر مقاله سپاسگزاری و شکر گزاری را مطالعه کرده باشید در آنجا با هم گفتیم که با مرور روزانه موهبتهایی که شاملمان میشود نه تنها حضور آنها را در زندگیمان پر رنگتر میکنیم بلکه باعث ورود ماجراهای بسیار زیبایی در زندگیمان میشویم. انسان سپاسگزاری باشید. این بهترین راه تداوم و پیشرفت موهبتها در زندگیتان است. بخشش را نمیتوان هر لحظه انجام داد اما هر لحظه متوان انسان سپاسگزاری بود.

قدرت و معجزه بخشیدن
توضیح کامل و قابل فهم از قانون بخشدین و انفاق
شاید با خواندن توضیح بالا کمی سد در گم شده باشید. اگر بخواهم به صورت قابل فهم موقعیت سپاسگزاری و بخشیدن و انفاق را برایتان توضیح دهم این گونه از آب در میآید:سپاسگزاری، اتمسفری جادویی است که در آن نفس میکشیم و بخشش، ستارههایی در جیبمان هستند که آنها را به دیگران هدیه میدهیم.
اگر این ستارهها را از سر شوق و شادی و به خاطر تشکر از حضور در این اتمسفر سپاسگزاری به دیگران بدهیم، موجودی این ستارهها چندین و چند برابر میشود. آن قدر که دیگر در جیبمان جا نمیشوند و برای حملشان به چندین و چند گاری نیاز پیدا میکنیم. اما اگر ستارههایمان را محکم در جیبمان نگه داریم یا وقتی آنها را به دیگران هدیه میکنیم، با حسرت، ترس و احساس بدی این کار را انجام دهیم، موجودیشان تغییری نمیکند. همین! هیچ چیز ترسناکی پشت این ماجرا وجود ندارد.
با قسمت چهارم با ما همراه باشید
ارسال دیدگاه