حکیم سید اسماعیل جرجانی در 434 ق در جرجان (گرگان) به دنیا آمد. برای او القاب و کنیه های متفاوتی ذکر کرده اند چون: زین الدین، شرف الدین، ابو ابراهیم، ابوالفتح، ابوالفضائل، الامیر السید الامام، علوی حسینی و طبیب علوی.دربارهی سیر زندگی وی آگاهی زیادی در دست نیست.
برخی محل تولد وی را گرگان دانسته اند و با توجه به اینکه جرجانی در مقدمهی ویرایش عربی ذخیرهی خوارزمشاهی به ورود خود به خوارزم در سال 504 ق و همانجا از سن هفتاد سالگی خود یاد کرده است می توان تولد وی را در 434 ق دانست. احتمال دارد که وی مقدمات طب را نزد طبیبان گرگان که برخی از ایشان شاگردان ابن سینا بوده اندآموخته باشد چرا که مثلاً طبیب حاذقی چون ابن هندو تا زمان مرگ خویش (455 ق) در گرگان می زیست.
آنگونه که از برخی شواهد تاریخی بر می آید وی تحصیلات خود در طب را نزد ابن ابی الصادق نیشابوری ملقب به بقراط ثانی از شاگردان ابن سینا که در نیشابور مجلس درس داشت به پایان رساند، لذا لازم می آید که مدتی نیز در نیشابور زیسته باشد.
همچنین وی در ذخیرهی خوارزمشاهی به سفر خود به قوم و دیدار با فرزندان کوشیار گیلانی، اخترشناس سدهی چهارم قمری، و نیز به شهرهایی چون مرو و بلخ اشاره کرده است. تا جایی که میدانیم وی مابقی عمر خویش را در شهرهای خوارزم و مرو گذراند و مدتی نیز در خوارزم سرپرستی داروخانهی بهاءالدوله را بر عهده داشت.
در مورد زمان و محل مرگ وی نیز گزارشهای متفاوتی وجود دارد. سمعانی محل وفات وی را شهر مرو دانسته و از قول محمود بن محمد بن عباس صاحب کتاب تاریخ خوارزم نقل کرده است که جرجانی در 531 ق در مرو درگذشت. با این وجود بیهقی میگوید که وی را در 531 ق هنگامی که وی در سنین کهولت به سر می برد در سرخس دیده است. حاجی خلیفه نیز به سه تاریخ مختلف، 530، 531 و 535 ق اشاره کرده است.
معرفی اجمالی
برای او القاب و کنیه های متفاوتی ذکر کردهاند: زین الدین، شرف الدین، ابوابراهیم، ابوالفتح، ابوالفضائل، الامیر السید الامام، علوی حسینی، سپاهانی گرگانی، و طبیب علوی. متأسفانه دربارهٔ سیر زندگی او آگاهی چندانی در دست نیست.
برخی محل تولد وی را به اشتباه گرگان دانسته اند در حالی که محل تولد وی باید گرگانج (اورگانج) و با توجه به اینکه او خود در مقدمه ذخیره خوارزمشاهی از ورود خویش به دربار خوارزم در ۵۰۴ ق یاد کرده و در مقدمه ویرایش عربی ذخیره سن خود را هنگام نگارش آن کتاب ۷۰ سال گفته است، می توان تولد وی را در ۴۳۴ ق، یا اندکی پس از آن دانست.
او احتمالاً مقدمات طب را در گرگانج فرا گرفت، زیرا که در این کتاب اصطلاحات زبان مادری اش که زبان خوارزمی می باشد بسیار فراوان است. برخی از محققان او را از شاگردان ابن ابی صادق نیشابوری دانسته اند؛ حال آن که جرجانی در ذخیره تنها از ابن ابی صادق نقل کرده است و از عبارت او پیداست که ابن ابی صادق را شخصاً نمی شناخته است.
آثار اسماعیل جرجانی
تحلیل آثار جرجانی نشان می دهد که وی بر آثار پیشینیان خویش تسلط داشته و از ایشان اثر پذیرفته است. وی از پزشگان دورهی اسلامی به ابن سینا، محمد بن زکریای رازی، ابوالحسن طبری ترنجی، احمد فرخ، عیسی صهاربخت و نیز به کتبی چون تذکره الکحالین علی بن عیسی کحال و از پزشگ یونانی به جالینوس، بقراط و اهرن اشاره کرده است.جرجانی علاوه بر طب در علوم دینی نیز تحصیلاتی داشته است. به گفتهی یاقوت حموی وی شاگرد ابوالقاسم عبدالکریم قشیری بوده و نیز به سمعانی اجازه روایت حدیث داده است.
کتاب نخستین اندر شناختن حد طب و منفعت آن و شناخت گوهر تن مردم و چه چیزی و چگونگی او و شناختن مایه ها و مزاج ها و خلط ها و چگونگی احوال عادت ها و تشریح اندامهای مفرد و مرکب و یاد کردن قوت های اندام ها.
کتاب دوم اندر شناختن حال های تن مردم از تن درستی و بیماری و انواع و اسباب و اعراض آن و شناختن نبض و شناختن احوال هر چه از تن مردم بیرون می آید چون عرق و بول و غایط.
کتاب سوم اندر نگاه داشتن تندرستی، و تدبیر هوا و مسکن و شناختن احوال آب ها و تدبیر طعام و شراب و تدبیر خواب و بیداری، و تدبیر حرکت و سکون، و بکار داشتن روغن ها، و تدبیر قی کردن، و داروی مسهل خوردن، و تدبیر فصد و حجامت، و تدبیر اعراض نفسانی چون شادی و اندوه و غیر آن، و تدبیر پروراندن طفل، و تدبیر پیران و مسافران.
کتاب چهارم اندر استخراج مرض، و شناختن نضج و بحران، و شناختن که حال بیمار چگونه خواهد شد و این را طبیبان تقدمه المعرفه گویند.
کتاب پنجم اندر یاد کردن انواع تب و اسباب و علامات و احوال آن و علاج و تدبیر حالها که اندر تن پدید آید و پدید آمدن آن نشان بیماری باشد.
کتاب ششم اندر علاج بیماری های سر تا پا.
کتاب هفتم اندر علاج آماس ها و ریش ها، و تدبیر شکافتن و داغ کردن، و علاج اندامی که تباه شود، و تدبیر شکستگی و آزردگی و ورم و مانند آن.
کتاب هشتم اندر پاکیزگی و آراستن ظاهر تن و این کتاب را به کتاب الزینه گویند.
کتاب نهم اندر یاد کردن زهرها و پادزهرها.
جرجانی ابتدا ذخیره را به پارسی نوشت. به همین علت در مجامع چندان توجهی به آن نشد لذا آن را به عربی بازنگاری کرد. از جمله جنبههای مهم این کتاب، همانند کتاب الاغراض الطیبه ی وی، معادل های پارسی است که جرجانی برای اصطلاحات رایج پزشگی در زبان عربی آورده است. این اثر را محمد بن ادریس دفتری (د 982 ق) به ترکی ترجمه نمود. این کتاب به زبانهای عبری و اردو نیز ترجمه شده است و نسخهی ناقصی از ترجمهی عبری آن در پاریس (شمـ 1169) موجود است.
سی ام فروردین ماه هرسال مصادف است با روز علوم آزمایشگاهی و سبب نامگذاری این روز از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی تقدیر از مقام شامخ حکیم امیر امام سید زین الدین (شرف الدین) ابوابراهیم اسماعیل بن حسن (حسین) بن محمد بن محمود بن احمد گرگانی (جرجانی)، طبیب و پزشک حاذق و برجسته قرون پنج و شش هجری ملقب به «حکیم جرجانی» است.
سید اسماعیل جرجانی در نیمه دوم قرن پنجم و نیمه اول قرن ششم هجری قمری می زیسته است، یعنی تماماً در دوره ای که ایران شرقی زیر سلطه سلسله نیرومند تازه به قدرت رسیده ترکان سلجوقی بود. وی از خانواده سادات حسینی بود که از اصفهان به گرگان کوچیده بودند. گفته اند که خانواده اش با بزرگان سلسله آل زیار روابط نزدیک داشته اند.
جرجانی در اوایل جوانی به نیشابور، که مرکز خراسان بود، رفت. نیشابور گذشته از آنکه منزلگاه طغرل سلجوقی و پایگاه او برای تاخت و تازهایش به غرب ایران بود، مرکز عمده فرهنگی آن زمان به شمار میرفت. جرجانی برای تحصیل علم و مخصوصا فراگرفتن حدیث به نیشابور رفت که در آن سال ها محدث و عارف بزرگ زمان، ابوالقاسم قشیری (۶۷۳ تا ۵۶۴ ه. ق) در آن شهر، خلق و خواص را به فراخور حال ارشاد می کرد.
متاسفانه درباره سیر زندگی او آگاهی چندانی در دست نیست و با توجه به اینکه او خود در مقدمه ذخیره خوارزمشاهی از ورود خویش به خوارزم در ۵۰۴ ق یاد کرده و در مقدمه ویرایش عربی ذخیره سن خود را هنگام نگارش آن کتاب ۷۰ سال گفته است، می توان تولد وی را در ۴۳۴ ق، یا اندکی پس از آن دانست.
رحلت
برای فوت جرجانی تاریخهای متعددی ذکر شده، که در میان آنها تاریخ مورد نظر یاقوت (همانجا) یعنی ۵۳۱ که بسیاری از معاصران (از جمله دهخدا، ذیل «اسماعیل جرجانی»؛ تاجبخش، ج ۲، ص ۳۱۹؛ معطر و شمس اردکانی، ص ۱۰) نیز آن را نقل کردهاند، با توجه به ادامه زندگی جرجانی تا دوره حکومت مستقل اتسز در خوارزم صحیح به نظر نمی رسد.
حاجی خلیفه (ج ۱، ستون ۱۳۰) که تاریخهای متعددی را برای سال فوت جرجانی بر شمرده، سال ۵۳۵ را نیز ذکر نموده است. ابن ابی اصیبعه (ج ۲، ص ۳۲) پادشاه معاصر جرجانی را علاءالدین محمد خوارزمشاه (حک : ۵۹۶ -۶۱۷)، از آخرین پادشاهان خوارزمشاهی، دانسته است.
این اشتباه به علت درک نادرست ابنابیاصیبعه از نام علاءالدین که لقب قطب الدین محمد هم بوده، رخ داده است و به نوشتههای خواندمیر (ج ۲، ص ۶۴۱) و حمداللّه مستوفی (ص ۶۸۶) نیز راه یافته است.
ارسال دیدگاه