چکیده ای از زندگینامه آيتالله محمد تقی بهجت
نام کامل: محمدتقی بهجت فومنی
لقب: العبد – فاضل گیلانی
تولد: ۲ شهریور ۱۲۹۵
زادگاه : فومن – گیلان
محل زندگی: قم
درگذشت: ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۸
آرامگاه: حرم فاطمه معصومه
آيتالله بهجت کیست ؟
آيتالله محمد تقى بهجت در اواخر سال ۱۳۳۴ هـ ق، در شهر مذهبي فومن واقع در استان گيلان، چشم به جهان گشود. شانزده ماه از عمرش نگذشته بود که مادرش به سراي باقي شتافت و از اوان کودکي طعم تلخ يتيمي را چشيد.
آيتالله بهجت اهل کجا است ؟
آيتالله بهجت در فومن واقع در استان گيلان متولد شد.
آيتالله بهجت متولد چه سالی است ؟
ایشان متولد اواخر سال ۱۳۳۴ هـ ق می باشند.
علت نام گذاری آيتالله بهجت
درباره نامگذاري حضرت آيت الله بهجت، خاطرهاي شيريني که از نزديکان ايشان نقل شده است که ذکر آن در اين مجال سودمند است: پدر آيت الله بهجت در سن حدود هفده سالگي بر اثر بيماري وبا در بستر بيماري ميافتد به گونهاي که اميد زنده ماندن او از بين ميرود. در آن حال ناگهان صدايي شنيد که گفت:«با ايشان کاري نداشته باشيد؛ زيرا ايشان پدر محمد تقي است.»
تا اين که با آن حالت خوابش ميبرد و مادرش که در بالين او نشسته بود گمان ميکند وي از دنيا رفته؛ اما بعد از مدتي پدر آقاي بهجت از خواب بيدار ميشود و حالش رو به بهبودي ميرود و کاملاً شفا مييابد.
چند سال پس از اين ماجرا تصميم به ازدواج ميگيرد و سخني را که در حال بيماري به او گفته شده بود کاملاً از ياد ميبرد. بعد از ازدواج نام اولين فرزند خود را به نام پدرش مهدي ميگذارد، فرزند دومي دختر بوده، وقتي فرزند سوم را خدا به او عطا ميکند، اسمش را«محمد حسين» ميگذارد، و هنگامي که خداوند چهارمين فرزند را به او عنايت ميکند به ياد آن سخن که در دوران بيماري اش شنيده بود ميافتد، و وي را«محمد تقي» نام مينهد؛ ولي وي در کودکي در حوض آب ميافتد و از دنيا ميرود، تا اين که سرانجام پنجمين فرزند را دوباره« محمد تقي» نام ميگذارد، و بدين سان نام آيت الله بهجت مشخص ميشود.
پدر آيتالله بهجت
کربلايي محمود بهجت، پدر آيت الله بهجت از مردان مورد اعتماد شهر فومن بود و در ضمن اشتغال به کسب و کار، به رتق و فتق امور مردم ميپرداخت و اسناد مهم و قبالهها به گواهي ايشان ميرسيد. وي اهل ادب و از ذوق سرشاري برخوردار بوده و مشتاقانه در مراثي اهل بيت(ع) به ويژه حضرت ابا عبدالله الحسين(ع) شعر ميسرود، مرثيههاي جانگدازي که اکنون پس از نيم قرن هنوز زبانزد مداحان آن سامان است.
آري آيت الله بهجت در کودکي در تربيت پدري چنين که دلسوخته اهل بيت(ع) به ويژه سيد الشهدا(ع) رشد يافته بود، و نيز با شرکت در مجالس حسيني و بهره مندي از انوار آن محافل پرورش يافت. از همان کودکي از بازيهاي کودکانه پرهيز ميکرد و آثار نبوغ و انوار ايمان در چهره اش نمايان بود، و عشق فراواني به کسب علم و دانش در رفتارش جلوه گر.
تحصيلات آيتالله بهجت
تحصيلات ابتدايى حوزه را در مکتبخانه فومن به پايان رساند و پس از تحصيلات ادبيات عرب در سال ۱۳۴۸ هـ ق، هنگامى که تقريباً چهارده سال از عمر شريفش مىگذشت، براى تکميل دروس حوزوى عازم(عراق) شد. حدود چهار سال در کربلاي معلى اقامت گزيد و افزون بر تحصيل علوم رسمى از محضر استادان بزرگ آن سامان همچون مرحوم حاج شيخ ابوالقاسم خويى(غير از آيتالله خويى معروف) بهره برد.
آن زمان چهارده سال از عمر شريفش ميگذشت که به عراق مشرّف شد و در کربلاي معلّي اقامت گزيد. بنا به گفته يکي از شاگردان نزديک ايشان، معظّم له خود به مناسبتي فرمودند:«بيش از يک سال از اقامتم در کربلا گذشته بود که مکلّف شدم.»
آري، دست تربيت حضرت ربّ سبحانه هماره بندگان شايسته را از اوان کودکي و نوجواني زير نظر جهان بين خود گرفته و فيوضاتش را شامل حال آنان کرده است و پيوسته ميپايد، تا در بزرگي مشعل راهبري راهپويان طريق الي الله را به دستشان بسپارد.
زندگی آيتالله بهجت در کربلا
بدين سان، آيت الله بهجت حدود چهار سال در کربلاي معلّي ميماند و از فيوضات سيد الشهدا(ع) استفاده ميکند و به تهذيب نفس ميپردازد و در آن مدت، بخش معظمي از کتابهاي فقه و اصول را در محضر استادان بزرگ آن ديار مطهّر فرا ميگيرد.
مهاجرت آيتالله بهجت به نجف
در سال ۱۳۵۲ هـ ق براى ادامه تحصيل به«نجف اشرف» رهسپار شد و سطح عالى علوم حوزه را در محضر آيات عظام همچون حاج شيخ مرتضى طالقانى(ره) به پايان رساند و پس از درک محضر آيات عظام آقا ضياي عراقى و ميرزاى نايينى(ره)، وارد حوزه درسى آيت الله حاج شيخ محمد حسين غروى اصفهانى شد.
افزون بر اين ايشان از محضر آيات عظام حاج سيد ابوالحسن اصفهانى و حاج شيخ محمد کاظم شيرازى(ره)، صاحب حاشيه بر مکاسب و در حوزه علوم عقلى، کتاب«الاشارات و التنبيهات» و «اسفار» را نزد آيت الله سيد حسين بادکوبهاى(ره) فرا گرفت و در زمان شاگردي به تدريس سطوح عالى پرداخت و در تأليف کتاب«سفينهالبحار» محدث کبير، حاج شيخ عباس قمى(ره) را ياري کرد.
با اين همه، همّت او تنها مصروف علوم ديني نبوده؛ بلکه عشق به کمالات والاي انساني هماره جان ناآرام او را در جست و جوي مردان الهي و اولياي برجسته ميکشاند.
يکي از شاگردان آيت الله بهجت ميگويد: در سالهاي متمادي که در درس ايشان شرکت ميجويم، هرگز نشنيده ام که جز در موارد نادر درباره خود مطلبي فرموده باشد. از جمله سخناني که از زبان مبارکش درباره خود فرمود، اين است که در ضمن سخني به مناسبت تجليل از مقام معنوي استاد خود، حضرت آيت الله ناييني(ره) فرمود:«من در ايام نوجاني در نماز جماعت ايشان شرکت مينمودم، و از حالات ايشان چيزهايي را درک ميکردم.»
در زمينه تهذيب نفس در زادگاهش(فومن) از کودکى محضر عالم بزرگوا«سعيدى» و درکربلا از برخى علماى ديگر بهره برد تا اين که در نجف اشرف در سن حدود هجده سالگي با آيت حق، سيد علي آقاي قاضى(ره) آشنا شد و گمشده خويش را در وجود ايشان يافت. از آن پس در سلک شاگردان اخلاقى ـ عرفانى ايشان درآمد.
زندگی آيتالله بهجت در قم
در سال ۱۳۶۴ هـ ق موافق با ۱۳۲۴ هـ ش با قلبى صيقل يافته از معنويت و سينه اى مالامال از عشق به حضرت حق و با کوله بارى از علم و کمال راهي سرزمين خويش شد و در زادگاهش تشکيل خانواده داد و در حالى که آماده بازگشت به نجف اشرف بود، هنگام عبور از قم، در زمانى که هنوز چندين ماه از مهاجرت حضرت آيت الله بروجردى(ره) به قم نگذشته بود، موقتاً مقيم شد و خبر رحلت اساتيد بزرگ حوزه علميه نجف را يکى پس از ديگرى مىشنود، از اين رو در شهر مقدس قم رحل اقامت مىافکند.
حضرت آيت الله بهجت پس از ورود به قم، خدمت آيات عظام کوه کمرهاى حضور يافت و در بين شاگردان درخشيد همچنين در درس حضرت آيت الله بروجردي همچون ديگر شاگردان برجسته اش حضرات آيات امام خميني(ره)، گلپايگاني(ره) و… حاضر شد.
آيت الله مصباح در اين باره ميگويد:«آيت الله بهجت از همان زماني که مرحوم آيت الله بروجردي(ره) در قم درس شروع کرده بودند از شاگردان برجسته و از مُستَشکِلين معروف و مبرّز درس ايشان بودند. معمولاً استاداني که درس خارج ميگويند، در ميان شاگردانشان يکي دو سه نفر هستند که ضمن اين که بيش از همه مطالب را ضبط ميکنند، احياناً اشکالاتي به نظرشان ميرسد که مطرح و پيگيري ميکنند تا مسائل کاملاً حل شود، اينان از ديگران دقيق ترند، و اشکالاتشان علمي تر و نياز به غور و بررسي بيشتري دارد، و ايشان در آن زمان چنين موقعيتي را در درس مرحوم آيت الله بروجردي داشتند.»
فلسفه آيتالله بهجت
حضرت آيت الله بهجت، اشارات ابن سينا و اسفار ملاصدرا را نزد مرحوم آيت الله سيد حسن بادکوبهاي فرا گرفته است.
تدريس آيتالله بهجت
آيت الله بهجت در همان ايام که در درس آيات عظام اصفهاني، کمپاني و شيرازي حضور مييافت، ضمن تهذيب نفس و تعلم، به تعليم هم ميپرداخت و سطوح عاليه را در نجف اشرف تدريس ميکرد.
پس از هجرت به قم نيز پيوسته اين روال را ادامه ميدادند. درباره تدريس خارج فقه ايشان نيز در مجموع ميتوان گفت که ايشان بيش از چهل سال است که به تدريس خارج فقه و اصول اشتغال دارند و به سبب شهرت گريزي غالباً در منزل تدريس کرده است و فضلاي گران قدري ساليان دراز از محضر پر فيض ايشان بهره بردهاند.
محل تدريس درس خارج ايشان ابتدا در حجرههاي مدارس و بعد در منزل شخصى خود و اکنون در مسجد فاطميه واقع در گذرخان تشکيل مى شود و محل اقامه نماز جماعت و مراجعات عمومى ايشان نيز همين مسجد است.
جايگاه علمي آيتالله بهجت
گواهي استادان و هم دوره ايها و نيز شاگردان برجسته که بخشي از آن در ذيل ميآيد، نمايانگر دقت نظر و نبوغ برجستگي علمي ايشان است:
روزي ايشان در درس کفايه يکي از شاگردانِ مرحوم آخوند خراساني به چگونگي تقرير مطالب آخوند خراساني از سوي استاد اعتراض ميکند؛ ولي با توجه به اين که از همه طلاب شرکت کننده در درس کم سنّ و سال تر بوده در جلسه بعدي پيش از حضور استاد مورد اعتراض و انتقاد شديد شاگردان ديگر قرار ميگيرد، ولي در آن هنگام ناگهان استاد وارد و متوجه اعتراض شاگردان به ايشان ميشود. سپس خطاب به آنان ميفرمايد:«با آقاي بهجت کاري نداشته باشيد.» همه ساکت ميشوند آن گاه استاد ادامه ميدهد:«ديشب که تقريرات درس مرحوم آخوند را مطالعه ميکردم متوجه شدم که حقّ با ايشان است.» و پس از اين سخن، از جديت و نبوغ آيت الله بهجت تمجيد ميکند.
يکي از دانشمندان نجف ميگويد:«ايشان در درس، به مرحوم آيت الله کمپاني امان نميداد، و پيوسته بحثها را مورد نقد قرار ميداد.»
مرحوم آيت الله حاج شيخ مرتضي حائري نيز ميگويد:«ايشان با اظهار نظرهاي دقيق و اشکالات مهمّ، چنان نظر استاد را جلب کرده بود که چند روزي مجلسِ درس از حالت درس خارج شده بود، آن ايرادها براي ما هم مفيد بود؛ ولي آقاي بهجت براي گريز از شهرت ديگر به انتقاد نپرداختند و اگر ادامه ميدادند معلوم ميشد اگر بالاتر از ديگران نباشند، بي شک کمتر از آنان نيستند.»
مرحوم علامه محمد تقي جعفري ميگويد:«آن هنگام که در خدمت آقا شيخ کاظم شيرازي مکاسب ميخوانديم، آيت الله بهجت نيز که اينک در قم اقامت دارند، در درس ايشان شرکت ميکردند، خوب يادم هست که وقتي ايشان اشکال ميکردند، آقا شيخ کاظم با تمام قوا متوجه ميشد، يعني خيلي دقيق و عميق به اشکالات آقاي بهجت توجه ميکرد، و همان موقع ايشان در نجف به فضل و عرفان شناخته شده بود.»
آيت الله سيد محمد حسين طهراني در کتاب«انوارالملکوت» مينويسد:«آيت الله حاج شيخ عباس قوچاني، وصيّ سيد علي آقاي قاضي ميفرمودند: آيت الله العظمي حاج شيخ محمد تقي بهجت در فقه و اصول به درس مرحوم آيت الله العظمي حاج شيخ محمد حسين غروي اصفهاني حاضر ميشدند و چون به حجره خود در مدرسه مرحوم سيّد باز ميگشتند، بعضي از طلابي که در درس براي آنها اشکالاتي باقي مانده بود به حجره ايشان ميرفتند و اشکالشان را رفع ميکردند و چه بسا ايشان در حجره خواب بودند و در حال خواب از ايشان ميپرسيدند و ايشان هم مانند بيداري جواب ميدادند، جواب کافي و شافي، و چون از خواب بر ميخاستند و از قضايا و پرسشهاي در حال خواب با ايشان سخن به ميان ميآمد، ابداً اطلاع نداشتند و ميگفتند: هيچ به نظرم نميرسد و از آنچه ميگوييد در خاطرم چيزي نيست.»
آيت الله مشکيني(ره) ميگويد:«ايشان از جهت علمي(هم در فقه و هم در اصول) در يک مرتبه خيلي بالايي در ميان فقهاي شيعه قرار دارند.»
حجت السلام و المسلمين امجد ميگويد:«ايشان در علميت در افق اعلي است. فقيهي است بسيار بزرگ، و معتقدم که بايد مجتهدين پاي درسشان باشند تا نکته بگيرند و بفهمند، و حق اين است که درس خارج را بايد امثال آيت الله بهجت بگويند نه آنهايي که به نقل اقوال بسنده ميکنند.»
فهرست عمده تأليفات ايشان که برخي نيز با اصرار و پشتکاري برخي از شاگردانشان به چاپ رسيده، عبارتند از:
آثار منتشر شده
۱. رساله توضيح المسائل(فارسي و عربي)،
۲. مناسک حجّ،
دو کتاب ياد شده از سوي برخي از فضلا بر اساس فتاواي ايشان تأليف و پس از تأييد آقا به چاپ رسيده است.
۳. وسيله النجاه،
اين کتاب دربردارنده نظرات فقهي ايشان در بيشتر ابواب فقه است که در متن وسيله النجاه حضرت آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني(ره) گنجانده شده و نهايتاً جلد نخست آن با تأييد ايشان به چاپ رسيده است.
۴. جامع المسائل.
اين کتاب مجموعه حواشي ايشان بر کتاب«ذخيره العباد» استادش حضرت آيت الله محمد حسين غروي اصفهاني، و نيز تکميل آن تا آخر فقه است، که قسمتهايي از آن ابتدا با نام«ذخيره العباد» با حروفچيني نه چندان زيبا و در تعداد نسخهاندک در اختيار برخي از شاگردان و خواصّ ايشان قرار گرفت، و بعداً جلد اول از اين مجموعه که قرار است در پنج مجلد به چاپ برسد، به سبب کثرت فروع فقهي که از سوي حضرت آيت الله بهجت بر اصل کتاب افزوده شده و جامعيت آن«جامعُ المسائل» نام گرفته که به همت برخي از شاگردان ايشان به چاپ رسيد.
تأليفات آماده چاپ و نشر
۱. جلد اول از کتاب صلوه،
آيت الله بهجت در اين کتاب با سبکي ويژه و تلخيص مطالب به ترتيب مباحث «جواهر الکلام» به بيان نظريات نو و ابتکاري خويش پرداختهاند.
۲. جلد اول از دوره اصول،
اين کتاب تقريبا” به ترتيب « کفايه الاصول» نگارش يافته است، و بارها توسط ايشان مورد مداقّه و تجديد نظر قرار گرفته، و نظرياتي نو در بسياري از مباحث اصول را در بردارد.
۳. تعليقه بر مناسک شيخ انصاري،
اين کتاب در بردارنده نظرات ايشان درباره مناسک حجّ است.
آثاري که چاپ و منتشر نشده است
۱. بقيه مجلّدات دوره اصول،
۲. حاشيه بر مکاسب شيخ انصاري،
که به ترتيب مکاسب شيخ انصاري(ره) از اول تا انجام، و پس از اتمام آن ادامه مباحثي که در مکاسب مطرح نشده بر اساس متن«شرايع الاسلام» نگارش يافته است، ايشان در اين دوره از مباحث فقهي نظرات جديدي را ارائه دادهاند.
۳. دوره طهارت،
در اين کتاب نيز آيت الله بهجت بسان دوره«کتاب الصلوه» به ترتيب مباحث«جواهر الکلام» با تلخيص و نوآوري نظرات خويش را مطرح کردهاند.
۴. بقيه مجلّدات دوره کتاب الصلوه.
همچنين ايشان در تأليف«سفينه البحار» با مرحوم حاج شيخ عباس قمي(ره) همکاري داشتهاند و قسمت زيادي از سفينه البحار خطي، به خط ايشان نوشته شده است.
شاگردان
با توجه به اين که ايشان به سبب شهرت گريزي عمدتاً در منزل خود تدريس ميکردند، با وجود اين افراد بسياري از محضر آن جناب استفاده کرده و ميکنند. که برخي از آنان خود صاحب رساله و فتوا هستند.
اينک نام برخي از شاگردان را با حذف القاب ذکر ميکنيم:
۱. محمد تقي مصباح يزدي،
۲. عبدالمجيد رشيد پور،
۳. سيد مهدي روحاني،
۴. علي پهلواني تهراني،
۵. مختار امينيان،
۶. محمدهادي فقهي،
۷. هادي قدس،
۸. محمود امجد،
۹. محمد ايماني،
۱۰. محمد حسن احمدي فقيه يزدي،
۱۱. محمد حسين احمدي فقيه يزدي،
۱۲. مسعودي خميني،
۱۳. سيد رضا خسروشاهي،
۱۴. حسن لاهوتي،
۱۵. عزيز علياري،
۱۶. سيد محمد مؤمني،
۱۷. حسين مفيدي،
۱۸. جواد محمد زاده تهراني،
۱۹. سيد صابر مازندراني،
۲۰. شهيد نمازي شيرازي.
ارسال دیدگاه