مشخصات رمان عقاید یک دلقک
نویسنده: هاینریش بل
ترجمه: محمد اسماعیل زاده
انتشارات: چشمه
تعداد صفحات: ۳۵۳
معرفی کتاب عقاید یک دلقک
این کتاب روایت دلقکی به نام “هانس شینر” است. شینر در حین یک اجرا زمین می خورد و همین باعث صدمه دیدن زانویش می شود. او که از دلقکی مشهور و معروف به دلقکی ساده نزول پیدا کرده و عملا در شغلش دچار شکست شده به روایت داستانش می پردازد و به صورت پراکنده از زندگیش می گوید. از دوران کودکیش از خانواده اش از همسرش ماری و…
او داستانش رو به شکل اول شخص در ذهنش مرور می کند که چگونه با همسرش آشنا شده، چه رفتاری در برخورد با نازی ها داشته، چگونه به یک دلقک تبدیل شده و بعد از شکستش چگونه با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کند، به طوری که هیچ پولی در بساط ندارد که حتی سیگاری بخرد و…
خلاصه کتاب عقاید یک دلقک
معشوقهی هانس به نام «آنه ماری» او را ترک کرده و با رقیب عقیدتیِ منفورِ هانس به نام تسوپنفر –که یک سیاستمدارِ کاتولیکمآبِ سودجو است- قرار ازدواج گذاشته است تا زندگی شخصی هانس را به هم بریزد. از سوی دیگر، هانس چند روز پیش با اجرای بدی که در شهر بوخوم داشته است، نه تنها مجروح شده بلکه نمایش را هم به هم ریخته و پول مورد توافق را کسب نکرده که هیچ، با نقدهای منتقدین، تمام برنامههای آیندهاش را هم از دست داده است.
در چنین وضعیت وخیمی از حالات روحی روانی و همچنین مالیِ هانس که تنها یک سکه پول برایش باقی مانده است، وارد داستان میشویم و افسردگی دلقک به عنوان یک متناقضنما همراه با تشدید امراض قدیمیاش همچون مالیخولیا و سردرد، در ذهنمان چشمک میزنند.هانس که به آخرین رگههای امید خود چنگ میزند، به صورتی افراطی الکلی شده است
جنجال کتاب عقاید یک دلقک
کتاب عقاید یک دلقک در سال ۱۹۶۳ جنجالهای بسیاری بهپا کرد. دیدگاه آزاد نویسنده درمورد مسائل اجتماعی و بهویژه مذهبی، خشم بسیاری از محافظهکاران آلمانی را برانگیخت. بااینحال این نویسندهی جسور با این اثر متفاوت، حیات تازهای به ادبیات آلمان بخشیده است
معرفی نویسنده کتاب عقاید یک دلقک
هانریش بل نویسنده ای است که در بیشتر آثارش شخصیت های زخم خورده و بیچاره را روایت می کند و تنها دلیلش این است که او در زندگی اش از انسان های ساده و توانمند بسیار خوشش می آید و همیشه قهرمان داستان هایش نمودی از انسان های سختی کشیده دارد.
جملات برگزیدهی کتاب عقاید یک دلقک
این فکر که حالا دیگر زوپفنر میتواند لباس پوشیدن ماری را تماشا کند یا اجازه داشته باشد ماری را هنگام باز و بسته کردن در خمیر دندان نگاه کند عمیقاً باعث آزارم میشد.
من الکلی نیستم ولی از وقتی ماری رفته، الکلتنها چیزی است که حالم را بهتر میکند.
دوست دارم زنان زیبا اطرافم باشم، مانند همسایهام، خانم گربسل اما هیچگونه «میل جسمانی» نسبت به این زنان ندارم و اکثر زنان از این موضوع ناراحت میشوند، اگرچه، اگر بدانها احساس داشته باشم و بخواهم با آنها رابطه برقرار کنم آن وقت با پلیس تماس میگیرند.
ارسال دیدگاه