ربع قرن طلایی: چرا پیشرفتهای انسان متوقف شده است؟ (بخش اول) – فناوری
مقالههای مرتبط:
ما در عصر فناوری، پزشکی، علمی و پیشرفتهای اجتماعی زندگی میکنیم. کافی است نگاهی به کامپیوترهای خود بیاندازیم، نگاهی به تلفنهای خود و فناوریهای اطراف بیاندازیم. ۲۰ سال پیش، اینترنت ابزاری برای حرفهای ها بود؛ اما اکنون ما نمیتوانیم زندگی را بدون اینترنت تصور کنیم. هم اکنون ما در آستانهی پیشرفتهای پزشکی خارقالعادهای هستیم که تنها ۵۰ سال پیش، جادویی و ناممکن به نظر میرسیدند. از جملهی این پیشرفتها میتوان به اندامهای همسان و درمانهایی که به وسیلهی سلولهای بنیادی برای ترمیم DNA صورت میگیرند اشاره کرد. هم اکنون در برخی کشورهای پیشرفته و ثروتمند، امید به زندگی به طور متوسط، روزانه ۵ ساعت افزایش مییابد. به نظر میرسد که جاودانگی، به عنوان یکی از رویاهای دیرینهی بشر، بهزودی به وقوع خواهد پیوست؛ البته دانشمندان این چنین فکر می کنند. قرن ۲۱ که در آن زندگی میکنیم، از نظر پیشرفت، شتاب بیشتری نسبت به سایر قرون گذشته دارد؛ اما چیزهایی هستند که میتوانند این پیشرفتها را با چالش روبرو کرده و آنها را به بازی بگیرند.
تقریباً هر هفته، ما در مورد امیدها برای بهبود سرطان و همچنین توسعهی روشهایی در آزمایشگاه برای بهبود بیماری های مختلف، اخبار تازهای را میشنویم. همچنین، این روزها در مورد عصر تازهی توریسم فضایی و سوپر جتهایی که میتوانند تنها در ظرف چند ساعت به هر مکانی از دنیا سفر کنند، صحبتهای زیادی میشود؛ اما بیایید لحظهای فکر کنیم. این پیشرفتها با پیشرفتهایی که ما در عمل میبینیم، همخوانی ندارند. بسیاری از این گزارشهای نفسگیر، تنها فرآیندهایی هستند که صرفاً باعث ایجاد هیجان میشوند و حتی علمی-تخیلی به نظر میرسند و از واقعیت بسیار دور هستند و ما نمیتوانیم به این زودی آنها را در عمل مشاهده کنیم. روزگاری بود که تمام تصورات انسان با آنچه که در واقعیت وجود داشت، همخوانی داشت؛ اما متاسفانه بیش از ۴۰ سال است که این فرآیند متوقف شده است و بیشتر چیزهایی که از آن دوره به بعد اتفاق افتادهاند، صرفاً بهبودهایی از پیشرفتهای قبلی بودهاند و اتفاق تازه و مهمی رخ نداده است.
نخستین پرواز هواپیمای SR-71 Blackbird در سال ۱۹۶۴ میلادی
دورهای که ما واقعاً در آن شاهد پیشرفتها و نوآوریها بودیم، با نام «ربع قرن طلایی» شناخته میشود که از سال ۱۹۴۵ میلادی آغاز شد و تا سال ۱۹۷۱ میلادی ادامه داشت. تمام چیزهایی که دنیای مدرن امروزی ما را تشکیل دادهاند و هر چیز دیگری، در آن دوره ابداع شد. از جمله پیشرفتهایی که در آن دوره اتفاق افتاد، میتوان به دستیابی به فناوریهای پیشرفته الکترونیکی، رایانهها، تولد اینترنت، جنگافزار هستهای، تلویزیون، آنتیبیوتیکها سفرهای فضایی و حقوق شهروندی اشاره کرد؛ اما پیشرفتها به این موارد خلاصه نمیشوند. به عنوان مثال، از جمله پیشرفتهای دیگری که در این دوره رخ داد، میتوان به مواردی نظیر به رسمیت شناخته شدن برابری زن و مرد، به رسمیت شناخته شدن کار نکردن کودکان، انقلاب سبز در کشاورزی، مستعمرهزدایی و استقلال بسیاری از کشورها، رشد موسیقی، انقلاب هوانوردی، تولد جنبشهای حقوق همجنسگرایان، تولید اتومبیلهای ارزان قیمت قابل اعتماد و ایمن و تولد قطارهای با سرعت بالا اشاره کرد. در آن دوران بود که انسان توانست برای اولینبار روی سطح ماه قدم بگذارد، ربات به مریخ ارسال کند و دورهی حماقت را کنار گذاشته و کلیدهای مارپیچ اساسی حیات که همان DNA و RNA هستند را کشف کند.
بیشتر پیشرفتهای انسان ظرف ۲۵ سال صورت گرفتند و این باورنکردنی است
باور نکردنی است که تمامی این پیشرفتها تنها در ۲۵ سال رخ دادند؛ یعنی یک نسل از انسانها یا کمتر شاهد آن بودند. در آن دوره بود که به نظر میرسید پیشرفت در اوج سرعت خود قرار دارد و متوقف نخواهد شد؛ اما امروزه با قدیم متفاوت است و پیشرفتها بیشتر مشتری محور هستند. به عبارت دیگر، ابتدا پول برای شرکتها اهمیت دارد و ما اغلب این مورد را در علم کامپیوتر و فناوریهای مربوط به آن مشاهده میکنیم. یک اقتصاددان آمریکایی به نام تایلِر کاوِن، در کتابی که در سال ۲۰۱۱ تحت عنوان «رکود بزرگ» منتشر کرد، اعلام داشت که دستکم در آمریکا، فناوری به حد اشباع رسیده است. بسیار خُب، ما قبول داریم موبایلهای ما عالی هستند؛ اما آیا فناوری موبایلها با همان فناوری که باعث شد بتوانیم سرتاسر اقیانوس اطلس را تنها در ۸ ساعت طی کنیم و یا بیماری آبله را به وسیلهی یک واکسن درمان کنیم، یکسان است؟ مطمئناً اینگونه نیست. یک کارشناس آمریکایی حوزه فناوری به نام پیتر تایِل، با کنایه میگوید ما ماشینهای پرنده میخواهیم؛ اما آنچه که به ما داده میشود تنها ۱۴۰ کارکتر اضافه است (اشاره به توئیتر و ۲۸۰ کارکتری شدن آن).
دوج چارجر مدل ۱۹۶۸ که هنوز هم طرفداران بسیاری دارد.
اقتصاددانان یکی از دلایل پیشرفت در آن ۲۵ سال طلایی را افزایش ثروت عنوان میکنند. پس از پایان یافتن جنگ جهانی دوم، میتوان گفت که دنیا شاهد یک ربع قرن رونق در همهی زمینهها بود. سرانه تولید ناخالص داخلی در آمریکا و اروپا به شدت افزایش یافت، نیروگاههای صنعتی از خاکسترهای ژاپن برخواستند، آلمان معجزهی اقتصادی خود را تجربه میکرد و کشورهای کمونیست نظیر اتحاد جماهیر شوروی و چین نیز ثروت زیادی را به دست آوردند. این رونق اقتصادی باعث شد که رابطه میان کشورها بسیار خوب شود، قیمت سوخت در پایینترین سطح ممکن قرار گیرد، جمعیت با نرخ مناسبی افزایش یابد و به دلیل وقوع جنگ سرد، بودجهی بیشتری برای بخش نظامی در نظر گرفته شود.
رونق اقتصادی خارقالعاده در این دوره باعث شد نوآوری و خلاقیت انسان به شکل چشمگیری افزایش یابد و همچنین شاهد تغییراتی اساسی در زندگی اجتماعی انسان بودیم. معمولاً مردم این موارد را نادیده میگیرند؛ شاید به این دلیل است که خیلی ساده به نظر میرسد و بسیاری بر این باورند که این تغییرات نتیجهای واضح از رونق اقتصادی هستند. در آن دورهی طلایی، بزرگترین پیشرفتها در علم و تکنولوژی را شاهد بودیم. در واقع اگر شما یک زیستشناس، فیزیکدان و یا مهندس مواد بودید، زمانی بهتر از آن ۲۵ سال برای کار کردن وجود نخواهد داشت.
در آن دوره ما شاهد تغییراتی عمیق در نگرشهای اجتماعی بودیم. تا پیش از سال ۱۹۴۵ میلادی، حتی در جوامع روشنفکر آن دوران، نگرش نسبت به برابری جنسیتی و حقوق زنان چیزی بود که ما امروزه آنها را پوسیده و کهنه میدانیم؛ اما از سال ۱۹۷۱ میلادی به بعد، تعصبات کهنه نیز کنار گذاشته شدند و ساده بگوییم؛ جهان به طور اساسی تغییر کرد.
آیا در دنیای امروز پیشرفت چشمگیری حاصل نشده است؟
برای یافتن پاسخ این سوال کافی است نگاهی به اطراف بیاندازیم. نگاهی به آسمان بیاندازید؛ هواپیماهایی که میبینید در واقع نسخههای بهروز شده از همان چیزی هستند که در سال ۱۹۶۰ میلادی بودند، با این تفاوت که موتورهای آنها کم صداتر شده و سیستمهای الکترونیکی آنها بهبود یافته است. در سال ۱۹۷۱ میلادی، ۸ ساعت طول میکشید تا یک هواپیمای معمولی مسیر لندن به نیویورک را طی کند؛ امروزه مسیر لندن تا نیویورک دقیقاً در همان ۸ ساعت طی میشود و تفاوتی نکرده است. در سال ۱۹۷۱ یک هواپیما وجود داشت که میتوانست این مسیر را ظرف ۳ ساعت طی کند. آن هواپیما کنکورد نام داشت و متأسفانه امروز این هواپیما از رده خارج شده است. امروزه خودروهای ما سریعتر شدهاند، ایمنتر شدهاند و سوخت کمتری در مقایسه با سال ۱۹۷۱ مصرف میکنند؛ اما تغییرات چشمگیری نیز در ساختار آنها مشاهده نمیشود و آنها همان وسایل چهار چرخی هستند که در سال ۱۹۷۱ مردم را به مقاصد مختلف جابهجا میکردند.
لحظهی برخاستن هواپیمای مسافربری مافوق صوت کنکورد
البته نمیتوان منکر این شد که امروزه ما بیشتر از مردمان دهه ۷۰ میلادی زندگی میکنیم و عمر ما طولانیتر شده است؛ اما متأسفانه میدانیم که این موفقیتها اخیراً به دست نیامدهاند و سرمایهگذاری بلند مدت باعث دستیابی به آنها شده است. از سال ۱۹۷۰ میلادی تا کنون، دولت آمریکا بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار بودجه را برای مبارزه با سرطان اختصاص داده است که بیشتر این مبلغ به صورت بینالمللی و در کشورهایی که در زمینهی مبارزه با سرطان عملکرد مناسبی داشتهاند، سرمایهگذاری شده است. با وجود اینکه میلیاردها دلار برای مبارزه با سرطان اختصاص یافته است؛ اما متأسفانه به نظر میرسد که در این نبرد، انسانها از سرطان شکست خوردهاند. در کشور ایالات متحده آمریکا در بازه زمانی ۱۹۵۰ تا ۲۰۰۵ میلادی، نرخ مرگ و میر در اثر انواع سرطان، تنها ۵ درصد کاهش یافته است. این را نیز باید در نظر داشت که امروزه مردم عمر طولانیتری دارند و هرچه که یک شخص بیشتر عمر کند، شانس بیشتری برای ابتلا به سرطان دارد. حتی اگر عواملی نظیر سن و یا تشخیص دقیقتر را در نظر نگیریم، حقیقت ناراحت کننده این است که در سال ۲۰۱۴ میلادی شانس ابتلا به سرطان چندان تفاوتی با سال ۱۹۷۴ میلادی نکرده است و بهبود نیافته است و در بسیاری از موارد شانس ابتلای انسانها به سرطان، دقیقاً مشابه سال ۱۹۷۴ میلادی بوده است.
پس از پیشرفتهای سریع قرن ۲۰، علم فیزیک نیز به یک خواب طولانی مدت فرو رفته است
اگر پیگیر اخبار باشید، میدانید که در طول بیست سال گذشته خبرهای مختلفی در زمینه پیشرفتهای پزشکی منتشر شده است. از ژن درمانی، درمان با استفاده از جایگذاری اندامهای ترمیم شونده، درمان با استفاده از سلولهای بنیادی و فناوریهای افزایش عمر گرفته تا داروهایی که با اصلاح ژنتیکی عمل میکنند؛ همه و همه، پیشرفتهایی هستند که خبر آن ها را طی ۲۰ سال گذشته شنیدهایم؛ اما متأسفانه هیچ یک از آنها تا به امروز در دسترس قرار نگرفتهاند. با وجود تمام پیشرفتها، یک شخص فلج هنوز نمیتواند راه برود و یک شخص نابینا هنوز نمیتواند ببینند. حدود ۱۵ سال پیش بود که ژن انسان برای نخستینبار رمزگشایی شد و ما هنوز منتظر آن هستیم تا منافع این کار را ببینیم. در آن زمان دانشمندان با اطمینان کامل میگفتند که ما حدود یک دهه تا دیدن منافع این کار فاصله داریم؛ اما متأسفانه هنوز هم نتیجهای دقیق حاصل نشده است.
دکتر الکساندر فلمینگ، کاشف پنیسیلین
ما هنوز هم با وجود تمامی پیشرفتها، نمیدانیم چه عاملی باعث اعتیاد مزمن و یا زوال عقل میشود. اگر مشاهده میکنید که پیشرفتهایی در زمینه افزایش طول عمر انجام شده است نباید آنها را مستقیماً به دیگر زمینهها نسبت دهید؛ زیرا بخش مهمی از این کار را علم روانشناسی انجام داده است. به عنوان مثال، تبلیغات گستردهای که برای تشویق عموم به ترک سیگار، مصرف مواد غذایی مفید و استفاده از داروها برای کنترل فشار خون صورت گرفتهاند، باعث شدهاند مردم آگاه شوند و در این موارد با احتیاط رفتار کنند و در نتیجه عمر طولانیتری داشته باشند.
متأسفانه در عصر جدید هیچگونه انقلاب سبزی رخ نداده است و ما هنوز هم از خودروهایی استفاده میکنیم که موتور احتراق درونی دارند و سوختهایی نظیر بنزین، گاز و گازوئیل مصرف میکنند. در بین سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۷۱ میلادی، پیشرفتهای چشمگیری در علم مواد صورت گرفت و مواد پلاستیکی جدید، نیمه هادیها، آلیاژهای جدید و مواد کامپوزیتی ابداع شدند. متأسفانه ما هنوز هم از چنین موادی استفاده میکنیم و مواد جدیدتری را خلق نکردهایم.
از اوایل قرن ۲۰ تا کمی پس از میانههای آن، پیشرفتهای بسیاری در همهی علوم صورت گرفت و ما در زمینه فیزیک نیز شاهد پیشرفتهای چشمگیری بودیم. اگر کشف بوزون هیگز در سال ۲۰۱۲ را نادیده بگیریم، مشاهده میکنیم که فیزیک نیز همچون سایر بخشها، در قرن ۲۱ و پس از آن ربع قرن طلایی، دچار یک توقف طولانی مدت شده است. نظریه ریسمان به عنوان بهترین امید ما برای آشتی دادن آلبرت اینشتین با دنیای کوانتوم شناخته میشود؛ اما متاسفانه هنوز هم کسی نمیداند که این نظریه قابل آزمایش است یا خیر. در زمینه فضایی نیز پیشرفت چشمگیری صورت نگرفته است؛ به عنوان مثال اکنون ۴۲ سال از آخرینباری که انسان پا بر روی ماه گذاشت میگذرد و هنوز کسی مجدداً به ماه سفر نکرده است.
لحظهی پرتاب تاریخی فضاپیمای آپولو توسط راکت Saturn V
اما به راستی چرا این فرآیند متوقف شد؟ چرا پس از اتمام جنگ جهانی دوم ما شاهد این پیشرفتها بودیم؟ آیا دلیل خاصی دارد؟
برخی از افراد پاسخ سادهای به این پرسشها میدهند. آنها میگویند که عصر طلایی نتیجهای ساده از رشد اقتصادی و دستاوردهای فناوری است که از جنگ جهانی دوم به دست آمدند. بخشی از این گفتهها صحیح است و مطمئناً همهی ما میدانیم که جنگ جهانی دوم موجب توسعهی چندین تکنولوژی تسلیحاتی و پیشرفتهایی در زمینه پزشکی شد؛ اما دانشمندان آلمان نازی نیز نقش مهمی در این پیشرفتها داشتند. به عنوان مثال، اگر یک مهندس هوافضای آلمانی به نام ورنِر فون براون که به عنوان پدر صنعت موشکسازی جهان شناخته میشود و از خالقان موشک بالستیک V-2 است وجود نداشت، به احتمال زیاد هیچگاه پروژه فضایی آپولو اتفاق نمیافتاد. اما مواردی نظیر داروی پنیسیلین، موتور جت و حتی جنگافزار هستهای، پیش از آنکه جنگ جهانی دوم آغاز شود، وجود داشتند و میتوان گفت که آنها به هرحال ابداع میشدند و چندان ارتباطی به جنگ جهانی دوم ندارند.
این را هم در نظر داشته باشید که کشمکش و رقابت میان کشورها موجب نوآوری میشود؛ بنابراین جنگ سرد نقشی اساسی در پیشرفتهای انسان دارد و شاید بتوان اینگونه گفت که اگر جنگ سرد میان ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی وجود نداشت، انسان هیچگاه به ماه سفر نمیکرد. همه چیز خوب پیش میرفت تا اینکه این رونق اقتصادی خارقالعاده در دهه ۷۰ میلادی پایان خود نزدیک شد. در همان سالها بود که معاهده پولی برتن وودز ۱۹۴۴ از هم فروپاشید و شوکهای نفتی حاصل از افزایش قیمت نفت از جانب کشورهای بزرگ تولید کنندهی نفت نظیر ایران، به بازار جهانی وارد شد؛ بنابراین عصر طلایی ابداعات و نوآوریها کمکم به پایان خود نزدیک شد.
با وجود ثروت بیشتر در قرن ۲۱، پیشرفت چندانی صورت نمیگیرد
این تمام ماجرا نیست. یک چیز در این میان با عقل جور در نمیآید. رکود اقتصادی در دهه ۷۰ میلادی موقتی بود و کشورها توانستند خیلی سریع از آن خارج شوند. مورد دیگری که باید آن را در نظر گرفت تولید ناخالص ملی است. اکنون جهان در مقایسه با آنچه که بین سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۷۰ میلادی بود، در حدود ۲ الی ۳ برابر ثروتمندتر شده است؛ بنابراین پول کافی برای راهاندازی پروژههای مشابه آپولو وجود دارد، میتوانیم هواپیمایی نظیر کنکورد بسازیم و باز هم پول برای انقلاب سبز در زمینه کشاورزی وجود دارد. بنابراین اگر رشد سریع اقتصادی در دهههای ۵۰ و ۶۰ میلادی باعث شده بود ابداعات ما به شکل چشمگیری افزایش یابند، چرا اکنون با وجود آنکه ثروت زیادی وجود دارد، ما شاهد چنین و نوآوریهایی نیستیم؟
همانطوری تایلِر کاوِن در کتاب رکود بزرگ میگوید، احتمال این وجود دارد که فرآیند پیشرفت به این دلیل متوقف شده باشد که دیگر کار آسانی برای انجام دادن وجود ندارد. به عبارت دیگر، در آن سالها تمامی کارهای آسان انجام شدهاند؛ به عنوان مثال، زمینهای زراعی بسیاری به وجود آمدند که تا پیش از آن بیاستفاده مانده بودند، آموزش به حد اعلاء رسید، فناوریهای پایه پیشرفت کردند و موفقیتهای بسیاری در علم در مقایسه با قرن ۱۹ میلادی به وجود آمد. این امکان وجود دارد که پیشرفتهایی که ما در دوره ۱۹۴۵ تا ۱۹۷۰ مشاهده کردیم، موفقیتهایی سریع بودهاند و انجام فرآیندی ورای آنها، به مراتب دشوارتر خواهد بود. به عنوان مثال، ما از هواپیماهای ملخدار که در دهه ۳۰ میلادی وجود داشتند به سمت جتهایی که در دهه ۶۰ ابداع شدند حرکت کردیم. این فرآیند بسیار ساده تر از چیزی است که ما امروز میخواهیم انجام دهیم. ما اکنون قصد داریم که از هواپیماهای با موتور جت، فراتر برویم و این مطمئناً دشوارتر خواهد بود و فرآیند کار را آهسته تر خواهد کرد.
تصویری از آزمایش نسخه پروتوتایپ جت پیشرفتهی آلمان نازی در خلل جنگ جهانی دوم
تاریخ همواره به ما ثابت کرده است که چنین توضیحی قابل قبول نیست و صرفاً ما را گمراه میکند. در جریان دورهی پیشرفت علم و فناوری، همواره به نظر میرسید که ما قلههای جدیدی را فتح کردهایم؛ به این دلیل که هر کشف جدیدی که صورت میگرفت، به طور کامل نمونههای گذشته را باطل میکرد. به عنوان مثال در سال ۱۹۰۰ میلادی، لُرد کِلوین اعلام کرد که علم فیزیک به پایان راه خود رسیده است و یا راه اندکی را برای رسیدن به پایان در پیش دارد. تنها چند سال بعد، آلبرت اینشتین با ارائهی نظریه نسبیت خاص، به او ثابت کرد که کاملاً اشتباه میکند. تا اوایل قرن بیستم، هنوز مشخص نبود که چگونه یک هواپیمای سنگینتر از هوا را میتوان توسعه داد و تنها چند نظریه در این خصوص وجود داشتند و الهام بخش برادران رایت شدند و برای آنها یک پیروزی بزرگ و شیرین را به ارمغان آوردند.
با توجه به این تفاسیر، به نظر میرسد که کمبود پول مانعی برای رشد نوآوریها نیست و باعث توقف پیشرفت تکنولوژی نشده است؛ اما ممکن است کارهایی که ما با پولها انجام می دهیم باعث شده باشند که رشد نوآوریها متوقف شود. سرمایهداری زمانی موتور محرک پیشرفتهای بشر به شمار میرفت. در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی، نظام سرمایهداری بود که توانست در سرتاسر آمریکا و سایر کشورها باعث توسعه خطوط راه آهن، جادهها، موتورهای بخار، تلگراف و… شود. در واقع این سرمایهداری بود که انقلاب صنعتی را به پیش برد.
ادامه دارد…
منبع : زومیت
ارسال دیدگاه