حکایت حکایت یکی گربه در خانهٔ زال بود از باب ششم کتاب بوستان است. سعدی در این حکایت درباره قناعت داشتن روایت کرده است.
یکی گربه در خانهٔ زال بود/که برگشته ایام و بد حال بود
دوان شد به مهمان سرای امیر/غلامان سلطان زدندش به تیر
چکان خونش از استخوان، میدوید/همی گفت و از هول جان میدوید
اگر جستم از دست این تیر زن/من و موش و ویرانهٔ پیرزن
نیرزد عسل، جان من، زخم نیش/قناعت نکوتر به دوشاب خویش
خداوند از آن بنده خرسند نیست/که راضی به قسم خداوند نیست
ارسال دیدگاه