حکایت درباره ضرب المثل دست بالای دست بسیار است

پنج‌شنبه 28 مهر 1401 شعر

حکایتی درباره ضرب المثل دست بالای دست بسیار است که در باب دوم کتاب بوستان آمده است. سعدی در این شعر این ضرب مثل را با داستان توضیح داده است.

یکی سیرت نیکمردان شنو/ اگر نیکبختی و مردانه رو

که شبلی ز حانوت گندم فروش/به ده برد انبان گندم به دوش

نگه کرد و موری در آن غله دید/که سرگشته هر گوشه‌ای می‌دوید

ز رحمت بر او شب نیارست خفت/به مأوای خود بازش آورد و گفت

مروت نباشد که این مور ریش/پراکنده گردانم از جای خویش

درون پراکندگان جمع دار/که جمعیتت باشد از روزگار

چه خوش گفت فردوسی پاک زاد/که رحمت بر آن تربت پاک باد

میازار موری که دانه‌کش است/که جان دارد و جان شیرین خوش است

سیاه اندرون باشد و سنگدل/که خواهد که موری شود تنگدل

مزن بر سر ناتوان دست زور/که روزی به پایش در افتی چو مور

درون فروماندگان شاد کن/ز روز فروماندگی یاد کن

نبخشود بر حال پروانه شمع/نگه کن که چون سوخت در پیش جمع

گرفتم ز تو ناتوان تر بسی است/تواناتر از تو هم آخر کسی است

حکایت درویش با روباه

گفتار اندر ثمره جوانمردی

×

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتخاب استان برای وضعیت آب‌و‌هوا