انعطافپذیری صرفاً به این معنی نیست که وقتی شرایط تغییر میکند، قواعد حاکم را عوض کنید. انعطافپذیری میتواند تغییر عادات روزانهی شما باشد، وقتیکه متوجه میشوید روند فعلی، دیگر جوابگو نیست. انعطافپذیری یعنی آگاهی از اینکه زندگی همیشه در حال تغییر است و باید با این تغییرات سازگار شد. به همین دلیل افرادی که میخواهند با اصرار بر عقاید خود و سرسختی در مواضع فعلی در برابر تغییرات مقاومت کنند، حتماً با شکست مواجه میشوند.
کلید موفقیت شما در این است که از میزان سرسختی و انعطافپذیری خود مطلع باشید و بتوانید در صورت لزوم، از هر یک از آنها دست بکشید.
بیشتر اوقات، عدم میل شما به سازگاری باعث میشود احساسی تصمیم بگیرید و ناخواسته خود را از مزایای بسیاری محروم کنید.
منعطف بودن برای تصمیمگیری بهینه امری الزامی است
چه شما کسبوکار خودتان را داشته باشید و چه در تحت ساختارهای یک شرکت کار کنید، تمرین انعطافپذیری برای وقتیکه در شرایط پیشبینینشده و غیر منتظره قرار میگیرید، بسیار ضروری است. بهویژه هنگامیکه میدانید احساسات شما، تحت تأثیر تغییرات ناگهانی قرار میگیرد.
یک مثال عالی، شرکت پست FedEx آمریکا است که مقررات تأمین خدمات مستقل (ISP) خود را تا سال ۲۰۲۰ برای همه مسیرهای تحویل تمدید کرد. این حرکت برای پیمانکاران کاملاً غیر منتظره بود: گذار به توافقنامه ISP، به تغییر نحوه توافقهای قراردادی، تعریف حوزههای خدماتی و ساختار ارتباطی فدرال اکسپرس و کسبوکارها منجر خواهد شد.
پیمانکاران باید بهزودی شیوهی ارتباطی خود را با شرکت مادر تغییر دهند و واقعیت این است که این تغییر، برای همگان خوشایند نیست. به همین دلیل حالا پیمانکاران با چالش بزرگی مواجهاند.
علاوه بر نیاز به انعطافپذیری برای رودررو شدن با این تغییرات، حالا مالکان مسیرهایی که دیگر کمترین توقف مورد نیاز را شاهد نیستند، با تصمیم سختی مواجهاند. آنها باید مسیر خود را بفروشند؛ یا آن را با پیمانکاران دیگر ترکیب کنند؛ یا مسیرهای جدید را خریداری کنند که به حداقل توافق موردنیاز دست یابند.
بعضی از پیمانکاران که حداقلهای جدید را به دست نمیآورند، بهسادگی مسیرهای خود را خواهند فروخت و برای شروع کسبوکار دیگری تلاش خواهند کرد. بااینحال پیمانکاران منعطفتر؛ راه حلی برای نگهداشتن کسبوکار خود و سازگاری با تغییرات جدی پیدا میکنند.
اتخاذ تصمیمات متعصبانه، آیندهی شما را ویران میکند
ما در جهانی متغیر و نامعلوم زندگی میکنیم که هرلحظه در گوشهای از آن تغییر غیر منتظرهای رخ میدهد. اگر یک درخت به سمت شما سقوط کند، همانجا نمیایستید تا آسیب ببینید؛ بلکه سریعاً خودتان را از مسیر خطر دور میکنید. ممکن است همینطور که در حال دویدن هستید سقوط درخت کمی شما را زخمی کند، ولی میدانید که دویدن بهترین راه نجات شما است و ارزش تلاشتان را دارد. اینیک تصمیم انعطافپذیرانه است.
حالا اگر فرد غیر منعطفی زیر درخت ایستاده باشد، حتی اگر دلایل مشخصی برای حضورش در آن مکان داشته باشد، اصرار بر ایستادن، او را از حادثه نجات نخواهد داد. افراد انعطافناپذیر تصمیمات متعصبانهی خود را باوجود تهدیدات بدیهی، حفظ میکنند.
انعطافپذیری در تصمیمگیری به این معنی است که شما گزینههای محتمل آیندهی خود را نابود نمیکنید؛ حتی اگر تصمیم فعلیتان را دوست نداشته باشید. فردی که اصرار دارد پای یک درخت در حال سقوط بایستد، هیچ آیندهای را نخواهد دید.
انعطافپذیری به دست کشیدن از مقاومت و اصرار بیجا برمیگردد
اگر انسان منعطفی نباشید، زندگی سختی را برای خودتان تضمین کردهاید. شما در جلسات کاری رهبر خلاقی نخواهید بود و در به اشتراک گذاشتن ایدههایتان با دیگران، به مشکل برمیخورید.
انعطافپذیری به شما کمک میکند که متوجه شوید رودخانه، مسیر خودش را در چه نقاطی عوض میکند و به این ترتیب، میتوانید مقصد رود را پیدا کنید. ممکن است تمام جزئیاتی را که در طول راه میبینید دوست نداشته باشید، ولی اگر هدفتان رسیدن به مقصد است، باید مسیر درست را دنبال کنید.
بروس لی گفته بود:
ذهنتان را خالی کنید، بدون هیچ شکل و قیدی، درست مثل آب. حالا اگر آب را در یک فنجان بریزید، شکل فنجان را به خودش میگیرد. اگر آن را درون بطری بریزید، شکل بطری میشود و اگر آن را درون قوری بریزید، واضح است که به هیئت قوری درخواهد آمد. حالا، آب میتواند جاری شود یا بشکند.
یک کسبوکار انعطافپذیر صرفاً مجموعهای از سیاستها نیست
مجموعه قوانینی که در کتابها آمدهاند و میگویند برای داشتن یک محیط کار منعطف باید این قوانین را اجرا کنید، کسبوکار شما را انعطافپذیر نمیکنند. «محیط کار منعطف» تا وقتیکه تعریف واضحی ندارد، یک عبارت گمراهکننده است. بیشتر کارمندان میترسند از مزایای این محیط انعطافپذیر بهره ببرند؛ چراکه میدانند این قوانین، مصداق بارز ریاکاری است.
در عوض بگذارید انعطافپذیری را شیوهای از کسبوکار ببینیم که در آن با افزایش اعتماد به اعضای تیم، همه در یک هارمونی و هماهنگی به سمت اهداف شرکت قدم برمیدارند. با این تعریف، انعطافپذیری بهرهوری و وفاداری کارمندان را افزایش میدهد؛ چراکه به بخشی از فرهنگ شرکت تبدیل شده است، نه صرفاً قوانینی که در یک دفترچه آورده شدهاند.
یک فرهنگ انعطافپذیر شرکتی، به کارمندان اجازه میدهد هرجایی که استعداد و کارایی بیشتری دارند کار کنند و این میتواند دفتر کار اداره باشد یا کار از خانه.
انعطافپذیری واقعی مستلزم گزینههای ارتباط از راه دور است
در دنیای امروز غیر ممکن است که یک کسبوکار را بدون ارائه راهکارهای تلفیقی و ارتباطات راه دور پیش ببریم. به این وسیله نهتنها به کارمندان کمک میکنیم، بلکه میتوانیم با متخصصان سراسر جهان در ارتباط باشیم.
وبسایت فورچن در مقالهای، فهرستی از ۵۰ محل کار برتری که بیشترین انعطافپذیری را دارند منتشر کرده است و نشان داده ۹۴ درصد از این شرکتها، از کارمندان دورکار استفاده میکنند و ۹۵ درصد کارکنان آنها میگویند خودشان و همکارانشان، با این سبککاری بیشتر به تلاش برای رسیدن به اهداف شرکت متمایلاند.
آیا این آمار بدان معنی است که دورکاری همیشه بهتر از کار تماموقت (۹ صبح تا ۵ بعدازظهر) در اداره یا شرکت است؟ نه لزوماً. یک دفتر کاری بهصورت خودکار ناکارآمد نیست؛ همانطور که دورکاری لزوماً به معنی بهرهوری بیشتر نیست. همهچیز به فرهنگ و محیط شرکت بستگی دارد.
دلیلی بهرهوری پایین و ناکارآمدی اکثر دفاتر کاری، مدیریت اجرایی آنها است و بزرگترین مشکل، جلسات بدون ساختار و حواسپرتیها و مزاحمتهای مداوم.
جلسات بدون ساختار، پیشزمینهی هرجومرج و آشفتگی هستند
در نگاه اول ممکن است این قضیه تناقضی عجیب به نظر برسد؛ ولی جلسات بدون ساختار نمودی از عدم انعطافپذیری هستند. هنگامیکه شما مخالف تغییر سبک جلسات کاری هستید، حتی وقتی شاهدید که روش فعلی شما پاسخگو نیست و بازدهی ندارد، در حقیقت تیم خود را برای سقوط و شکست آماده میکنید.
مثال ما یک شرکت میلیون دلاری است که به همین دلیل شکست سختی را تجربه کرد. این شرکت کارمندانش را وادار کرده بود که هرروز صبح، ۱۵ نفر در دایرهای دور هم جمع شوند و برنامهی آن روزشان را با هم به اشتراک بگذارند. ولی واقعیت این بود که هیچکدام از کارمندان روزشان را برنامهریزی نمیکردند و فقط هرچه به ذهنشان میرسید، میگفتند.
مثلاً مسئول مراسلات میگفت روز پیش تعدادی بسته را تحویل داده است و امروز قصد دارد بستههای بیشتری را جابجا کند. منشی رئیس میگفت روز پیش برخی سفارشات مدیر را انجام داده است و امروز میخواهد برای او کتاب سفارش بدهد. تیم بازاریابی میگفت روز پیش ایمیلهای فوقالعادهای ارسال کرده است و امروز آمار را بررسی میکند.
به این ترتیب کارمندان مرحلهی پاسخگویی روزانه را پشت سر میگذاشتند، درحالیکه واقعاً کاری انجام نگرفته بود. این جلسات مشهور فقط ۱۲ ساعت کاری اتلاف شده را در هرماه به شرکت هدیه میداد و مدیر شرکت باوجود انتقادات مختلف، مصرانه معتقد بود که ساختار نشستهایش مؤثر است و رویکرد آزادانه انعطافپذیری را در پیش گرفته است.
انعطافپذیری به معنی مغلوب شدن نیست
برخی از مردم انعطافپذیری را معادل با کوتاه آمدن در برابر خواستهای دیگران میدانند، که برداشت اشتباهی است. اگر شما از تغییر قوانین یا فرهنگ شرکت سر باز میزنید چون میترسید که قدرتتان را از دست بدهید، تصور اشتباهی از انعطافپذیری دارید.
ذهن شما در برابر تغییرات مقاومت میکند
خیلی ساده است که به یک وضعیت راکد و ایستا نگاه کنید و بگویید شما عملکرد درستی داشتهاید؛ پس مشکل باید از جای دیگری باشد. ذهن شما ایدهی تغییر را دوست ندارد و در این راه با شما خواهد جنگید. ذهن انسان نمیخواهد بپذیرد که اعمال تغییرات، امری ضروری است. به همین دلیل گاهی پذیرفتن نیاز به تغییر، حسی شبیه پذیرفتن اشتباهات را القا میکند.
بااینحال مسئله این نیست که پذیرفتن نیاز به تغییر و سازگاری با شرایط، درست است یا غلط. مسئله این است که این موضوع به شما کمک میکند در راه موفقیت شرکت قدم بردارید.
نگران کنار گذاشتن روالهایی که به پیشرفت کسبوکار شما کمکی نمیکنند، نباشید. در صورت لزوم میتوانید با یک کارشناس تماس بگیرید. موفقیت شما به تواناییتان در انجام کارهایی بستگی دارد که برای پویایی و بهبود شرکت شما ضروری هستند، حتی اگر به معنی اعمال تغییرات بزرگ باشد.
کسبوکارهایی که در برابر تغییرات ایستادگی میکنند، از رشد بازمیمانند و این مسئله را شرکت پیتزا دومینو، تجربه کرده است:
شرکت دومینو، نمونه ای موفق از سازگاری با تغییرات
شرکت دومینو برای سالها شکایات متعددی دریافت میکرد که مدعی بودند پیتزای آنها طعم وحشتناکی دارد. مشتریان میگفتند پنیر پیتزا طعم کهنهای دارد و نان آن مزهی مقوا میدهد. بسیاری از آنها معتقد بودند که حتی پیتزاهای بستهبندی آماده که در ماکروویو خانه گرم میشوند، کیفیت بهتری دارند. شرکت دومینو دیگر نمیتوانست با رستورانهای دیگر رقابت کند؛ به همین دلیل تغییر را پذیرفت.
پاتریک دویل، مدیر دومینو، بعدها گفت
زمانی میرسد که شما ناگزیرید تغییرات را بپذیرید. شما میتوانید بگذارید کامنتهای منفی شما را پایین بکشند؛ یا اینکه از آنها استفاده کنید و خودتان را ارتقاء دهید. ما روش دوم را برگزیدیم و پیتزاهای بهتری تولید کردیم.
در سال ۲۰۰۹، شرکت دومینو منوی خود را کاملاً تغییر داد و استراتژی جدیدی برای بازاریابی خود فراهم کرد. آنها حتی در قالب یک آگهی بازرگانی، از همهی مردم عذرخواهی کردند. امروز، یکی از محبوبترین گزینههای پیتزا در ایالاتمتحده آمریکا، دومینو است.
ممکن است کسبوکار شما در زمینهی مواد غذایی نباشد؛ ولی داستان شرکت دومینو، درس خوبی برای نحوهی برخورد با تغییرات است. شرکتی که بهجای اصرار بر مواضع خود، آنها را تغییر داد تا خواست مشتریان را برآورده کند و این انعطافپذیری مهمترین کلید موفقیت آنها بود.
ارسال دیدگاه