معرفی رمان بابا گوریو اثر انوره دو بالزاک

پنج‌شنبه 17 آذر 1401 کتاب
بابا گوریو

مشخصات رمان بابا گوریو

نویسنده: انوره دو بالزاک

ترجمه: مهدی سحابی

انتشارات: مرکز

تعداد صفحات: ۳۴۸

 

معرفی انوره دو بالزاک نویسنده رمان بابا گوریو

اونوره دو بالزاک در شهر تور در سال ۱۷۹۹ متولد شد و در پاریس به سال ۱۸۵۰ در گذشت. در مدرسه واندوم تحصیل کرد و در جوانی به پاریس رفت. پدر و مادرش به مسائل مذهبی و فلسفی علاقه داشتند و اونوره نیز از این علوم بی‌بهره نماند. وی عقاید فلسفی خود را بعدا در مجموعه کتابی که به نام کمدی انسانی معروف است، گنجاند. تا سن سی‌سالگی، زندگی پرم اجرائی داشت و به هرکاری دست زد. پدر و مادرش مایل بودند که او وکیل عدلیه شود ولی تمایل او به ادبیات بود.

انوره دو بالزاک نویسنده رمان بابا گوریو

انوره دو بالزاک نویسنده رمان بابا گوریو

داستان رمان بابا گوریو

این کتاب در مورد پیرمرد رشته فروش سابق، گوریو است که دو دخترش را از هرچیزی در این دنیا بیشتر دوست دارد و به معنای واقعی کلمه حاضر است برای آن ها بمیرد. گوریو یک پیرمرد با عزت و احترام است که همه ثروت خود را برای خوشبختی دخترانش خرج کرده و حالا خود در پانسیون خانم ووکر زندگی ساده ای دارد. در این پانسیون گوریو را بابا گوریو صدا می زنند.

بابا گوریو به خاطر علاقه بیش از خود به دخترانش، همه جور رنجی را تحمل می کند. از رنج تحقیر شدن توسط دامادهایش گرفته تا رنج گرسنگی و حتی نادیده گرفته شدن توسط دختران خودش. او فقط می خواد دخترانش در زندگی کمبودی نداشته باشند.

بخشی از جمله های کتاب بابا گوریو

  1. چه کسی می تواند بگوید دیدن کدام یک از این دو دهشتناک تر است، دل های خشکیده یا جمجمه های تهی شده؟
  2. افرادی هم هستند که مزدور صفت به دنیا آمده اند و هیچ خوبی ای در حق دوستان و نزدیکان شان نمی کنند، چون این وظیفه شان است؛ در حالی که با خدمت به غریبه ها خودستایی شان ارضا می شود: هر چقدر کانون عواطف شان به ایشان نزدیک تر باشد کم تر محبت می کنند؛ هر چقدر دورتر باشد علاقه و توجه بیشتری نشان می دهند.
  3. ما زن ها هیچ وقت چیزی را که هیچ کس نخواهدش نمی خواهیم.
    ثروتِ سریع مساله ای است که امروزه پنجاه هزار جوان قصد دارند حلش کنند، جوان هایی که همه در وضعیت شما هستند. شما یک واحدِ این رقم اید. خودتان حساب کنید چه تقلایی باید بکنید و مبارزه چقدر وحشیانه است. باید مثل عنکبوت های زندانی همدیگر را بخورید چون بدیهی است که پنجاه هزار سِمَتِ خوب موجود نیست. می دانید در این مملکت چطور باید ترقی کرد؟ یا با درخششِ نبوغ یا با شگرد فساد. یا باید مثل یک گلوله توپ میان این توده آدم راه باز کنید، یا این که مثل طاعون به جان شان بیفتید. شرافت به هیچ دردی نمی خورد. همه در مقابل قدرت نابغه کمر خم می کنند. البته ازش متنفرند، سعی می کنند بدنامش کنند، چون همه را برای خودش برمی دارد و به کسی چیزی نمی دهد، اما اگر پایداری کند بالااخره جلوش زانو می زنند؛ در یک کلمه، اگر نتوانید زیر لجن دفنش کنند زانو می زنند و می پرستندش.
  4. چیزی به اسم اصول اخلاقی وجود ندارد، هرچه هست رویداد است؛ قانون وجود ندارد، هرچه هست شرایط است: انسان برتر با رویدادها و شرایط کنار می آید و آن ها را هدایت می کند.
  5. همه ملت ها آزادی را مثل بت می پرستند؛ اما در همه دنیا کو یک ملت آزاد؟
  6. چه چیزی زیباتر از این که نظر به زندگی ات بیندازی و ببینی کوچک ترین لکه ای به دامنش ننشسته.
  7. شاید عشق چیزی نباشد جز قدردانی از خوشی.
  8. خدایی هست و حتما دنیای بهتری برای ما خلق کرده، وگرنه این دنیای خاکی معنایی ندارد.
جمله های زیبای کتاب بابا گوریو

جمله های زیبای کتاب بابا گوریو

شخصیت های رمان بابا گوریو

خانم ووکر (صاحب پانسیون): در واقع او مستاجرانش را به چشم پول‌های متحرکی می‌بیند که نفس می‌کشند.

ووترن: او که یک فراری محکوم به اعمال شاقه‌ است نماینده تمام رذایل اخلاقی در داستان است.

اوژن راستینیاک: او را می‌توان به یک دوربین فیلم‌برداری تشبیه کرد. او که از یک شهر کوچک جنوبی به پاریس پا گذاشته به مثابه یک دوربین فیلم‌برداری است

بابا گوریو: او می‌تواند نماینده تمام پدر‌های جهان باشد! و این سخن گزافی نیست چرا که بالزاک تمام ظرایف پدرانه را در او به نمایش گذاشته‌است.

 

کتاب بادبادک باز اثر خالد حسینی

کتاب بادبادک باز اثر خالد حسینی

آیوانهو اثر سر والتر اسکات

معرفی کتاب آیوانهو اثر سر والتر اسکات

×

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتخاب استان برای وضعیت آب‌و‌هوا