قاتل داریوش مهرجویی و همسرش کیست
قاتل داریوش مهرجویی و همسرش، باغبان سابق ویلای آنها، به نام محمدحسین موسوی، بود. او در 20 مهر 1402، پس از بازجویی های طولانی، لب به اعتراف گشود و انگیزه خود را از قتل، اختلافات شخصی و مالی اعلام کرد.
موسوی پیش از این نیز در سال 1401، به دلیل سرقت از ویلای مهرجویی و همسرش، دستگیر شده بود. او پس از آزادی از زندان، کینه ای از مهرجویی و همسرش به دل گرفته بود و تصمیم گرفته بود آنها را به قتل برساند.
موسوی در شب حادثه، به همراه دو نفر از دوستانش، وارد ویلای داریوش مهرجویی شد و آنها را با ضربات چاقو به قتل رساند. او پس از قتل، بخشی از اموال مهرجویی را سرقت کرد و از محل متواری شد.
موسوی و دو همدستش، پس از دستگیری، به اتهام قتل عمد و سرقت، به دادگاه معرفی شدند. آنها در دادگاه به اتهامات خود اعتراف کردند و به حبس ابد محکوم شدند.
قتل داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی فر، در جامعه ایران، بازتاب گسترده ای داشت. بسیاری از مردم، این قتل را جنایتی وحشیانه و غیرقابل توجیه دانستند.
در اینجا متن کامل اعترافات محمدحسین موسوی آمده است:
من محمدحسین موسوی، باغبان سابق ویلای داریوش مهرجویی و همسرش، به قتل آنها اعتراف می کنم.
انگیزه اصلی من از قتل، انتقام بود. در سال 1401، به دلیل سرقت از ویلای آنها، دستگیر شدم. مهرجویی و همسرش، در دادگاه، مرا به شش ماه حبس محکوم کردند. پس از آزادی از زندان، کینه ای از آنها به دل گرفتم و تصمیم گرفتم آنها را به قتل برسانم.
او گفت: بعد از اینکه با شکایت خانواده مهرجویی دستگیر شدم، از آنها کینه به دل گرفتم. آنها بهخاطر یک جاروبرقی از من نگذشتند و وقتی آزاد شدم، سراغشان رفتم و خواستم ۳۰میلیون تومان که از آنها طلب داشتم را بدهند، اما انکار کردند.
من در زمانی که برای آنها کار میکردم، ۳۰میلیون تومان طلبکار شده بودم، اما آنها حاضر نبودند این مبلغ را پرداخت کنند و میگفتند که هیچ بدهیای به من ندارند. همه اینها باعث شده بود که از آنها کینه به دل بگیرم. در نهایت نیز وقتی دیدم حاضر نیستند پولم را بدهند، نقشه قتلشان را کشیدم.
در شب حادثه، به همراه دو نفر از دوستانم، وارد ویلای آنها شدیم. مهرجویی و همسرش، در خواب بودند. من با چاقو به آنها حمله کردم و آنها را کشتم.
وقتی مطمئن شدیم هردویشان مردهاند، النگوها و طلاهای همسر مهرجویی، موبایل و اموال دیگر را سرقت و آنجا را ترک کردیم. پس از جنایت، من به خانهام رفتم و چون لباسم خونی شده بود، آن را دور انداختم و یک دست لباس نو خریدم. طلاها، اموال مسروقه و چاقو را هم به دوستم که در شهرک کار میکرد دادم تا نگه دارد. بقیه هم هر کدام به خانههایشان رفتند.
من از کاری که کرده ام پشیمانم. می دانم که جنایتی وحشیانه مرتکب شده ام. من به مجازات خود راضی هستم.
محمدحسین موسوی و دو همدستش، پس از دستگیری، به اتهام قتل عمد و سرقت، به دادگاه معرفی شدند. آنها در دادگاه به اتهامات خود اعتراف کردند و به حبس ابد محکوم شدند.
ارسال دیدگاه